Welcome to CPH Theory Siteبه سایت نظریه سی پی اچ خوش آمدید

 

 

نظریه سی پی اچ بر اساس تعمیم سرعت نور از انرژی به ماده بنا شده است.

CPH Theory is based on generalized the light velocity from energy into mass.

 
 

چگونه درست بیندیشیم – بخش اول

 

 

 

فضاییان بیگانه، اشباح، درمان های معجزه ای، ذهن بر روی ماده، زندگی پس از مرگ: همگی حیرت آورند. اگر این چیزها وجود داشته باشند، جهان اندکی بیشتر شگفت انگیز می شود. دیگر ما در گیتی تنها نخواهیم بود، کنترل بیشتری بر روی زندگی مان خواهیم داشت و نامیرا خواهیم شد. بدون تردید اشتیاق ما برای زندگی در یک چنین دنیایی، در اعتقاد گسترده به این چیزها نقش بازی می کند. اما این نکته که ما به درست بودن چیزی علاقمندیم، هیچ دلیلی بر باور داشتن به درستی آن نمی شود. برای رسیدن به درستی مطلب، ما باید با گذر از تفکر آرزومندانه، به تفکر انتقادی برسیم. باید یاد بگیریم که تعصبات و پیش داوری ها را کنار بگذاریم و شواهد را منصفانه و بی طرفانه بیازماییم. تنها در آن صورت است که می توانیم امیدوار باشیم بین واقعیت از خیال پردازی تفاوت می گذاریم.

 

 

ولی شاید اعتراض کنید که اندکی خیال بافی چه عیبی دارد؟ اگر کسی عقیده ای را خوش آیند یافت، آیا دیگر اهمیت دارد که درست باشد یا نباشد؟ بله دارد، زیرا اعمال ما براساس باورهایمان است. اگر باورهایمان اشتباه باشد، بعید است که اعمال ما به موفقیت منتهی شود. بعنوان مثال باورهای بی منطق و اشتباه در پزشکی نه تنها می تواند به قیمت جانمان تمام شود بلکه زندگی مان را نیز می تواند به مخاطره اندازد. فالگیران و غیبگویان از هر دسته ای، تنها با یک تلفن- یا یک کلیک ماوس – در دسترس اند و البته خدمات آنها ارزان نخواهد بود. بعنوان مثال یک گروه بنام psychic reader’s network در سال ۲۰۰۲ بیش از ۳۰۰ میلیون دلار از هزینه های خدمات تلفنی درآمد داشته است. تحقیقات نشان می دهد که کارمندان بیشتر خطوط مستقیم غیبگویی، زنان خانه دار بیکار هستند. آنان برای قابلیت غیبگویی هیچ آزمونی را نمی گذرانند و هیچ آموزش غیبگویی ندیده اند؛ تنها آموزش آنان این است که چطور مردم را پشت خط مشغول نگه دارند.

علاوه بر تهدید سعادت فردی ما، باورهای نابخردانه سعادت اجتماعی ما را نیز تهدید می کند. اگر نتوانیم بین معقول و نامعقول تمایز بگذاریم، پذیرای شیادان، بدطینتان و زبان بازها خواهیم شد. هیچکس نمی خواهد اغفال شود، فریب بخورد، یا سرکیسه شود. بدبختانه سیستم آموزشی ما به افراد به مراتب بیشتر یاد می دهد که درباره ی چه فکر کنند تا این که چگونه فکر کنند. در نتیجه، افراد بسیاری از اصول و شیوه های مورد استفاده در کمینه ساختن خطا و بیشینه ساختن فهم، ناآگاه می مانند.

البته مد شده که بعضی ادعا می کنند هر چیزی “ممکن” است، چنین ادعایی اشتباه است؛ چرا که بعضی چیزها هستند که ممکن نیست نادرست باشند و چیزهایی هستند که ممکن نیست درست باشند. به اولی ها- مانند ۴=۲+۲ ، همه مجردها بی همسرند، سرخ رنگ است و … درستی ناگزیر می گوییم، حال آنکه دومی- مانند ۵=۲+۲، همه مجردها همسر دارند و سرخ رنگ نیست و … را نادرستی ناگزیر می نامند. ارسطو در این زمینه می گوید: « چنانچه هر چیزی هم نادرست و هم درست باشد، کسی که در این شرایط است نمی تواند هیچ چیز خردمندانه ای بگوید، زیرا همزمان هم “بله” و هم “نه” می گوید. و اگر هم غیر از اینکه ، بدون تفاوت، فکر کند و فکر نکند و هیچ قضاوتی انجام ندهد، چه فرقی میان او و گیاه هست؟»

واقعا چه فرقی؟ بدون قانون ضد ناپذیری( هیچ چیزی نمی تواند یک ویژگی را همزمان داشته و نداشته باشد) به هیچ طریقی نمی توانیم باور کنیم که چیزها بر یک جنبه اند نه یکی دیگر. ولی اگر نتوانیم باور کنیم که چیزها بر یک جنبه اند تا یکی دیگر، اصلا نمی توانیم بیندیشیم. منطق، مطالعه ی درست اندیشی است. در نتیجه، اغلب به قوانین اندیشه، قوانین منطق اطلاق می شود. گفته می شود هر آنچه که این قوانین را نقض کند، مطلقا ناممکن است و هر آنچه که مطلقا ناممکن باشد نمی تواند وجود داشته باشد. مثلا می دانیم که هیچ چهارگوش گرد، هیچ مجرد ازدواج کرده، هیچ بزرگترین عددی وجود ندارد. زیرا این چیزها قانون ضد ناپذیری را نقض می کند- آنها هم دارای یک ویژگی و هم دارای ضد آن هستند و لذا خود متضادند.

بنابراین قوانین اندیشه نه تنها مرزهای خردورزی بلکه مرزهای واقعیت را تعیین می کنند. هر آنچه که واقعی است، می باید از قانون ضد ناپذیری پیروی کند. منطق دان بزرگ آلمانی “گتلب فرگه” منطق را «مطالعه ی قوانین علم» خواند. قوانین علم نیز باید پیرو قوانین منطق باشند، بدین ترتیب برخی چیزها منطقا ناممکن اند و هر آنچه که مطلقا ناممکن باشد، نمی تواند وجود داشته باشد. سعی داریم نحوه تفکر درست را در چندین قسمت ادامه دهیم، پس می توانید منتظر قسمت های بعدی این مجموعه باشید.

ادامه دارد »»»

نویسنده سام- بیگ بنگ / مطالعه بیشتر در:

How to Think About Weird Things: Critical Thinking for a New Age

  Theodore Schick , Lewis Vaughn

قسمت دوم

نقل از بیگ بنگ

 

 

عطف به عتف - نگاهی به پژوهش و ISI در ایران

 

امید عمومی - نامه به ریاست جمهوری

 

مرز بین ایمان و تجربه  

نامه سرگشاده به حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی

آخرین مقالات

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 

26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40

 

 

 

 

 

سی پی اچ در ژورنالها


LEIBNITZ'S MONADS & JAVADI'S CPH

General Science Journal

World Science Database

Hadronic Journal

National Research Council Canada

Journal of Nuclear and Particle Physics

Scientific Journal of Pure and Applied Science

Sub quantum space and interactions from photon to fermions and bosons

مرز بین ایمان و تجربه  

نامه سرگشاده به حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی


آرشیو

آخرین مقالات

اخبار

اختر فیزیک

اجتماعی

الکترومغناطیس

بوزونها

ترمودینامیک

ذرات زیر اتمی

زندگی نامه ها

کامپیوتر و اینترنت

فیزیک عمومی

فیزیک کلاسیک

فلسفه فیزیک

مکانیک کوانتوم

فناوری نانو

نسبیت

ریسمانها

سی پی اچ

 فیزیک از آغاز تا امروز

زندگی نامه

از آغاز کودکی به پدیده های فیزیکی و قوانین حاکم بر جهان هستی کنجکاو بودم. از همان زمان دو کمیت زمان و انرژی بیش از همه برایم مبهم بود. می خواستم بدانم ماهیت زمان چیست و ماهیت انرژی چیست؟

 

 

  

 

HOME    ENGLISH   FEED BACK   CONTACT US   PERSIAN 

free hit counters

Copyright © 2004 CPH Theory . All rights reserved.