4-كوازارها يادگارهاي
كيهاني
(كوازارها:
كهكشانهاي جواني هستند كه بسيار فعالند و سياهچاله
مركزي آن هنوز خيلي چيزهاي برد بلعيدن دارد كه
بدين خاطر انرژي بسيار فراواني از آن آزاد ميگردد)در
سالهاي 1980 ميلادي يك سري از مشاهدات صورت گرفته
توسط كيهان شناسان موجب شد تا حيرت و شگفتي جديدي
در ميان اخترشناسان ايجاد شود و معماي ديگري بر
معماهاي قديمي نظير صافي آسمان و مشكل افق ايجاد
كند، آنها يك شي جديد آسماني را كشف كردنند كه در
فاصله بسيار دوري از زمين قرار داشت و با سرعت
بسيار زيادي از ما دور مي شد.آنها
نام اين شي ناشناخته را كه شبيه به ستارهاي
بسيار درخشان بود اختر نما ناميدنند يك اختر نما
ميتواند صد برابر پرنورتر از يك كهكشاني مانند
كهكشان راه شيري باشد. يعني صد بار درخشند تر از
يكصد ميليارد ستاره اما اندازه اين اخترنماها تنها
به بزرگي يك منظومه مانند منظومه خورشيدي خودمان
ميرسد اين اختر نماها كه در دورترين شعاع از دنيا
قرار دارند با سرعتي نزديك به نود درصد سرعت نور
از ما دور ميشوند.
در آغاز براين باور بودنند كه اگر
طيف انتقال به قرمز اين اشياء نوراني درست باشد
كوازارها بايد درحدود ده ميليارد سال پيش شكل
گرفته باشند ولي كشف اخترنماي 4635+1158 PC در
سال 1989 شوك بزرگي بر اختر فيزيكدانان وارد آوردو
حيرت همگان را برانگيخت زيرا به خلاف يافته هاي
گذشته اين اختر نما 14 ميليارد سال نوري از زمين
دور بود براين اساس يك اختر نما در فاصله اي دورتر
از جائي قرار داشت كه از نظر زماني نميتوانست
وجودداشته باشد و نگران كنندهتر از آن اين ست كه
بدانيم در حول حوش اختر نماها با طيف انتقال به
قرمز بزرگ كه در حاشيه ترين قسمت عالم قرار گرفته
است كهكشان هايي ديده ميشود كه از
انتقال به قرمز كمتري(از سرعت دور شدن كمتري) نسبت
به اختر نماها برخوردار بودند .يعني دو شيء با
سرعتهاي متفاوت نسبت بهم از نظر موقعيت مكاني در
يك محل قرار گرفتهاند.اين انتقال به قرمز ها يا
شايد تمام طيفهاي انتقال به قرمز نتيجه يك اثر
طبيعي ديگري باشد؟.
5-تورم: نوشداروي فراگير
در اواخر دهه هفتاد و اوايل دهه
هشتاد صافي شگفتآور دنيا و تعادل باور نكردني
كيهان بين انبساط لجام
گسيخته وجاذبه قوي خرد كننده مشكلاتي غيرقابل حل
شدن به نظر ميآمدنند در همان سالها گوث0Guth))
يك راه حل پيشنهاد كرد راه حل او بدين صورت بود كه
جهان در بدو خلقت ميتوانست وارد يك حالت ناپايدار
شود. فيزيكدانان
به اين حالت ناپايدار « خلأ كاذب » ( false
vacuum )
ميگويند اين حالت گذار و آني ميتوانست موجبات
تغيير سريع در عالم را فراهم آورده باشد اين مرحله
از عمر هستي را « فاز گذار» ( phase
transition
) ميگويند بعد از آن است كه جهان به سمت سرد شدن
سريع پيش ميرود( وقتي آب به سرعت سرد شود مي
تواند در زير نقطه انجماد بدون اينكه يخ ببندد
مايع بماند و بعد از آن به يكبار همه آب يخ مي
بندد.)گوث( Guth)
پيشنهاد كرد كه جهان بوسيله انبساط رونده و فراگير
جهان به زير دماي انجماد خود رسيد و در يك لحظه
خلاء كاذب بوجود آمد و جهان بسوي سرد شدن روز
افزون پيش رفت دنيا اين مسير را به خودي خود طي كرد.
براساس محاسبات گوث( Guth)
ميبايست تورم جهان دقيقا در
ثانيه بعد از مهبانگ شروع شده باشد. وقتي كه چگالي
فوق العاده بر جهان حاكم بود ميبايست كه در آن
شرايط يك خلا كاذبي بوجود آمده باشد.مطابق
معادلات ميدان نسبت عام يك نوع نيروي ضد گرانش
برماده وارد شده و موجب خرد شدن آن به اجزاي
كوچكتري شدو به آن طرح و شكل ديگري بخشيد.
در محدوده
زماني بي نهايت كوچك
ثانيه نيروي ضد گرنش موجب شد تا جهان تا
برابر حجيم شود ( دنياي
قبل از تورم را يك دانه ى ماسه در نظر بگيريد و
دنياي متورم شده تا ده به توان پنجاه برابر را
دنياي كنوني خودمان كه قطري حدود سي ميليارد سال
نوري دارد تصور كنيد) و بعد از اين انبساط بسيار
سريع جهان، سرعت انبساط به مدل كيهانشناختي مهبانگ
استاندارد برگشت.تورم
مي توانست مشكل افق را نيز حل كند، همه نقاط جهان
كه امروز آنها را بسيار دور از هم مشاهده
ميكنيم.
دقيقاً تا قبل از
آغاز تورم بزرگ در
ثانيه بعد از آفرينش كاملاً با هم در تماس
بودنندبرهمين اساس همةانرژي عالم نيز بطور
يكنواخت در آن فضاي محدود توزيع شده بود و دراين
هنوز تورم بزرگ رخ نداده بود مهمتر اينكه سناريو
تورم ميتواند معماي صاف بودن جهان را بوسيله
استفاده از مفاهيم علم هندسه بصورت جالبي حل
كند.شما جهان را قبل از تورم مانند سطح يك بادكنك
در نظر بگيريد كه در اين صورت از انحناي زيادي
برخوردار است حال اگر بادكنك را تا ميزان زيادي
باد كنيم رفته رفته انحناي اوليه بادكنك ناپديد
شده و سطح بادكنك مسطح به نظر خواهد آمد.
جهان نيز بعد از
انبساط سريع كه
برابر حجم تر شده است نيز ديگر جهاني منحني به نظر
نخواهد آمد بلكه جهان به يك جهان تخت و صاف مبدل
خواهد شد.