با توجه به لیست نامزدهای ریاست جمهوری که مورد تایید قرار
گرفته، به احتمال قوی شما برنده ی این انتخابات خواهید شد. به
همین دلیل شما را مخاطب قرار دادم. در هر صورت ایران کشور ما
است و هر انسان شرافتمندی به زادگاهش دل می بندد و سرنوشت کشور
را حاکم بر سرنوشت خویش می داند. با چنین احساسی این متن را می
نویسم.
قبل از هر چیز لازم می دانم سازدگی را از دیدگاه خودم تشریح
کنم.
سازندگی یک مفهوم پویا است و از شرایط زمانی و مکانی تبعیت می
کند و در رابطه با انسان دارای معنی است. با در نظر گرفتن
اینکه شرایط و امکانات نیز نیازهای انسان را شکل می دهد، بنابراین
سازندگی را بایستی با توجه به نیازهای انسان و در زمان و مکان
خاص مورد توجه قرار داد.
پیشرفت دانش و فناوری و گسترش ارتباطات، ذهنیت انسان و شکل
روابط میان افراد و جوامع را متحول ساخته است. امروزه روابط
بین ملتها و حتی جنگ و صلح بین آنها نیز از انحصار و خط و مشی
های حکومتی خارج شده است. شکل و سطح نبرد بین حکومتها نیز
شدیدا از اراده ی عمومی تاثیر می گیرد. در جهان کنونی یک جنگ
پنهان و در عین حال واقعی (نه ساختگی) بین ملتها وجود دارد.
تنها پیروزی در این جنگ است که سرنوشت ملتها را رقم می زند.
این جنگ واقعی که امروزه بین ملتها جریان دارد را تحت عناوین
مختلف طوری تعریف می کنند که ظاهری ملایم و انسانی دارد، اما
ملت شکست خورده در این جنگها سرنوشتی بدتر از روزگار باستان
خواهد داشت.
آنچه که موجب فروپاشی شوروی سابق شد، به دلیل شکست مردم شوروی
از مردم جهان غرب بود. در شوروی سابق دولت از نظر نظامی شکست
ناپذیر بود، اما حکومت شرایطی را بر مردم تحمیل کرده بود که
قدرت دفاع نداشتند و سرانجام شکست خوردند.
این جنگ واقعی بین ملتها را می توان در جمله ی رقابت برای
تولید فرآورده های مورد نیاز جوامع مختلف خلاصه کرد. حکومت
شوروی سابق در تولید ابزار برای جنگهای نظامی یکه تاز بود. اما
مردم واقعاً خلع صلاح شده بودند و در مقابل آنان توان دفاع
نداشتند.
بنابراین، در جهان کنونی سازندگی یعنی جهت دادن و تهیه کردن
امکانات برای رقابت با سایر ملل و دولتی سازنده نامیده می شود
که خط مشی سازندگیش بگونه ای باشد که مردم را در رقابت بین
المللی یاری کند. چنین رقابتی هنگامی امکان پذیر است که جامعه
دارای جوی آرام بویژه در محیط های علمی، تولیدی و فرهنگی داشته
باشد. تا این یگانه ارتش واقعی نیردهای مدرن بتواند از شرف ملی
و موجودیت ملت دفاع کند.
گروه گرایی، پارتی بازی و هرگونه برخورد مغرضانه در این ارتش
زیان های جبران ناپذیری را به کشور تحمیل خواهد کرد و موجب
تحلیل رفتن توان عمومی خواهد شد و بزرگترین وظیفه ی هر دولتی
نظارت بر جلوگیری از رفتار تبعض آلود در محیط های علمی و
تحقیقاتی است و حمایت از فرهنگ شایسته سالاری است.
زمانی که من در سال 1366 نتجه ی تحقیقات بیست و پنج ساله ی خود
را برای شورای عالی انقلاب فرهنگی فرستادم، انتظار داشتم پس از
بررسی و تایید مورد حمایت قرار گیرم و با استفاده از امکانات
عمومی تحقیقات خود را توسعه داده و به یاری جوانان لایق و
برومند این مرز و بوم، در جهان علم توان جمعی را بروز دهیم.