اما
امروزه می دانیم که این تصویر ساده چندان درست هم نیست و این پنج
تئوری ابر ریسمان به یکدیگر متصل هستند . همچون یک تئوری خاص و
پایه ای . این تئوری ها به دگرگونی وابسته اند که به آن دوگانی می
گوئیم . اگر دو تئوری با دوگانی دگرگونی وابسته اند ، این بدان
معنا است که اولین تئوری می تواند در برخی از راه ها دگرگون شده
باشد . به این دو تئوری دوگانه برای یکدیگر گفته می شود .
این کمیت های پیوند
دوگانگی ها جدا از هم تصور می شدند . مقیاس ها فاصله های کم و زیاد
، نیرو ، طول و ... . این کمیت ها همیشه در فیزیک در هر دو تئوری
میدان های کلاسیک و تئوری ذرات کوانتومی دارای حد خاصی هستند .
اما ریسمان ها می توانند تفاوت بین کوچکی و بزرگی ، نیرومندی و ضعف
باشند .
آنتروپی سیاهچاله
چیست ؟
عقیده
نظریه ریسمان در زمینه ی سیاهچاله : همانطور که می دانیم سیاهچاله
ها نتیجه معادلات اینشتین هستند و چون تئوری ریسمان وجود گرانش را
می پذیرد و شامل معادلات اینشتین نیز می شود پس وجود سیاهچاله ها
را نیز می پذیرد . اما تئوری ریسمان بیشتر از تقارن جالب انواعی از
ماده که معمولا" در معادلات اینشتین عادی به نظر می رسند بر خواسته
است . بنابراین سیاهچاله در بافت تئوری ریسمان موضوعی جالب برای
مطالعه هستند .
دو مقدار مهم در
ترمودینامیک دما و آنتروپی است . گرما همان چیزی است که آن را به
خوبی می شناسیم و می توانیم آن را از بخاری یا دیگر اجرام گرما زا
حس کنیم . آنتروپی در زندگی روزانه مردم یک امر بیگانه است .
فرض کنید ما
یک جعبه ی پر از گاز داریم که مولکول های گاز مورد نظر M نام
دارد . دمای گاز درون جعبه در واقع میانگین انرژی جنبشی ذرات گاز
است . هر مولکول همچون یک ذره ی کوانتومی حالت انرژی کوانتیده دارد
. اگر ما تئوری کوانتوم را در مورد این مولکول ها درک کنیم ، می
توانیم حالت میکروسکوپی یا زیر کوانتومی موجود را محاسبه کنیم ، در
این صورت عددی از محاسبات پدید می آید اگر ما لگاریتم آن عدد را به
دست آوریم آنگاه آنتروپی پدید آمده است .
زمانی
که این موضوع کشف شد که سیاهچاله ها می توانند با توجه به فرایند
های کوانتومی نابود شوند به نظر می آمود که آنتروپی و دما دارایی
ترمودینامیک هستند . دمای سیاهچاله با معکوس جرمش متناسب است .
بنابراین سیاهچاله با نابودی اش گرم و گرمتر از دوره ی سابق خود می
شود . آنتروپی سیاهچاله یک چهارم منطقه ی افق رویداد است ،
بنابراین آنتروپی همچون سیاهچاله کوچک و کوچکتر می شود و در نتیجه
منطقه ی افق رویداد نیز رفته رفته کاهش می یابد .
حال باید گفت که در
تئوری ریسمان نقل روشنی بین زیر کوانتوم ها و تئوری کوانتوم و فرض
آنتروپی سیاهچاله وجود ندارد .
ریسمان ها و
گرانش
اگر
تئوری ریسمان همان تئوری گرانش است چظور می توانیم را با تئوری
گرانش اینشتین مقایسه کنیم ؛ چه رابطه ای بین هندسه ی فضا – زمان و
تئوری ریسمان وجود دارد .
ساده ترین نوع
برای تصور سفر یک ریسمان در فضا – زمان تخت d بعدی
، به معنای سفر از یک سوی فضا به سوی دیگر آن است در صورتی که صدای
تیک تیک زمان به گوش می رسد . یک ریسمان یک جسم یک بعدی است ، این
بدان معنا است که اگر تو بخواهی در طول یک ریسمان سفر کنی فقط می
توانی به جلو و عقب روی و این امکان وجود ندارد که به یک سو یا
بالا و یا پائین بروی . یک ریسمان می تواند به یک سو مثلا" بالا و
پائین در فضا – زمان حرکت کند . اگر چه یک ریسمان همچنین می تواند
گردادگرد فضا – زمان حرکت کند . آنها در یک سطح از فضا زمان کشیده
می شوند و همانند جارویی عمل می کنند که به آن ریسمان ورد شیت (
کلمه ی ورد شیت یک واژه ی انگلیسی است که به صورت worldsheet
است این کلمه
معادلی صریحی در فارسی ندارد ولی اگر بخواهیم معادلی برای آن
بیابیم می توانیم بگوئیم صفحه یا ورقه جهانی ) که در واقع دو بعد
از سطح و یک بعد از فضا و یک بعد از زمان است .
ریسمان
ورد شیت یک کلید برای تمام فیزیک ریسمان ها است . یک ریسمان نوسان
می کند و از میان چهار بعد فضا – زمان سفر می کند . این نوسان ها
می توانند در دو بعد ریسمان ورد شیت نمایان گر شوند که همچون منظره
ی این نوسان ها در دو بعد در تئوری کوانتوم گرانشی است . در واقع
باید این نوسان های ایجاد شده با مکانیک کوانتوم و تئوری نسبیت خاص
هماهنگ باشند . تعداد ابعاد فضا – زمانی در تئوری ریسمان برای
نیروها که همان تئوری بوزونیک است به 26 تا محدود می شود و 10 بهد
از آن در تئوری بوزونیک ، فرمیونیک که همان ابر ریسمان است مشترک
است .
اگر ریسمان ها در
فضا – زمانی که توسط ریسمان های دیگر محصور است سفر کنند ، سپس طیف
نوسان یک ذره با 2 اسپین و جرم صفر را شامل می شود ، در این صورت
ذره گراویتون خواهد بود که حامل نیروی گرانشی است .
جایی که گراویتون
وجود دارد باید گرانش نیز وجود داشته باشد . گرانش در کجای تئوری
ریسمان جای دارد ؟
ریسمان ها و
هندسه فضا – زمان
تئوری
کلاسیک از هندسه فضا زمان که ما به آن گرانش می گوئیم به
معادلات آلبرت اینشتن دانشمند بزرگ آلمانی الاصل بستگی دارد که در
آن خمیدگی فضا – زمان به توزیع ماده و انرژی در آن بستگی دارد .
اما معادلات اینشتین در تئوری ریسمان چگونه مطرح شده اند ؟
اگر
یک ریسمان در فضا – زمان خمیده به سفر بپردازد ، سپس ریسمان هم با
این خمیدگی متناسب می شود همچون یک ریسمان تکثیر یافته . و این
سازگار با مکانیک کوانتوم و معدلات اینشتین در مورد خمیده شدن فضا
– زمان است . حال این امری واقعی است ! این نتیجه ای متقاعد کنند
برای مطرح کنندگان تئوری ریسمان بود . تنهاذ تئوری ریسمان از فیزیک
فضا – زمان خمیده گرانش را پیش بینی نمی کند ، اما می گوید که
معادلات اینشتن از فضا – زمان خمیده در تکثیر ریسمان ها اطاعت می
کنند .
آیا فضا – زمان
بنیادی است ؟
رابطه
ی پیچیده ای بین تئوری ریسمان و فضا – زمان وجود دارد . تئوری
ریسمان از این معادلات اینشتین به طور کامل اطاعت نمی کند . در
تئوری ریسمان سری های زیادی برای اصلاح تئوری گرانش وجود دارد . در
شرایط پائین تر از نرمال اگر ما فقط به مقیاس بزرگتر از ریسمان ها
نگاه کنیم این فواصل قابل ملاحضه نیست . اما اگر مقیاس فاصله ای کم
باشد این اصلاح ها بزرگتر می شوند تا از معادلات اینشتین برای
توصیف نتیجه بزرگتر نشوند .
در
حقیقت زمانی که سطح این اصلاحات بزرگتر شود هندسه فضا – زمانی برای
تضمین توصیف نتیجه وجود ندارد . در واقع معادلات برای محاسبه ی
فضا – زمان غیر ممکن می شود . اما چیزی که در این تئوری در فاصله
های زیاد نمایان گر می شود پیوندی ضعیف است . این عقیده ای با
درگیری های بزرگ فلسفی است .
فاصله های کم و
زیاد
تقارن
دوگانه که استعداد های پیچیده و مبهمی برای تشخیص مقیاس فاصله های
زیاد و کم می خواهد دو گانگی تی T
– duality خوانده
می شود . و از حدود ابعاد اضافه در تئوری ابر ریسمان که حدود شش تا
است می آید .