محدودههاي پرتجمع
ستارههاي كروي خوشة توكاناي47 ( tucanae
47 ) ،جايي
كه ستارهها كمتر از يك پانزدهم سال نوري فاصله دارند . تقريباً 24
تپندة ميليثانيهاي ( milisecond
pulsar ) در
اين مكان واقع شدهاند. اطلاعات حاصله از اين ستاره با معلومات
بسياري از دوتاييهاي اشعة x سازگار
است اين اطلاعات زنجيرة محكمي از شواهد براي تأييد نظريه فراهم
ميآورد .مشاهدات تازه چاندرا اطلاعات بيسابقهاي را در مورد دليل
چرخش سريع ستارههاي نيوتروني (كه تپندههاي ميليثانيهاي ناميده
ميشوند) آشكار ميكند . در اين مورد حقيقت مسأله مربوط است به
مكان (location) محدودههاي
پرتجمع ستارههاي كروي خوشة توكاناي47 ( tucanae
47 )
،جايي كه ستارهها كمتر از يك پانزدهم سال نوري فاصله دارند .
تقريباً 24 تپندة ميليثانيهاي ( milisecond
pulsar ) در
اين مكان واقع شدهاند . اين نمونة عظيم منبع بزرگي براي ستاره
شناساني است كه دربارة منشأ تپندهها تحقيق ميكنند و موقعيتهاي
زيادي را براي يافتن نمونههاي انتقالي ، همچون Tuc
47 فراهم
ميآورد . …… نمونهاي
برجستهاي در اين تجمع است چرا كه تشعشعات x پر
انرژيتري را نسبت به بقيه توليد ميكند.
نقاط بيقاعده براي منابع مختلف اشعه x ،
به علت برخورد بين ماده در گردش از يك ستاره مجاور و ذراتي كه با
سرعتي نزديك به سرعت نور از تپندهها ميگريزند ، موج تكانهاي
ناميده ميشوند . دگرگونيهاي نظاممنددر نور و اشعه x
متناظر با پريود گردش ستارهها اين تفسير را تأييد ميكند. يك
تيم اخترشناسان از مركز اخترفيزيك هاروارد-سيمتسون در كمبريج توضيح
ميدهند كه كليد اثر اشعه x و
تغيير پذيري نور از Tuc
47 تقريباً
با مشاهداتي كه از دوتايي J1808 انجام
شده يكسان است . آنها اظهار ميكنند كه اين تشابهات ميان يك تپنده
ميليثانيهاي شناخته شده و يك دوتايي اشعه x ،
پيوند اطلاعاتي بزرگي ميان اين گونهها به وجود مياورد .در
نظريه ، اولين گام در جهت بوجود آمدن يك تپنده ميليثانيهاي ،
تشكيل يك ستارة نيوتروني است . هنگامي كه يك ستارة عظيم به
ابرنواختر تبديل ميشود ، چنانچه ستارة نيوتروني در يك خوشة كروي
باشد ، اين ستاره رقص سرگردان و نامنظمي را پيرامون مركز خوشه
انجام ميدهد و يك ستارة مجاور را تحت تأثير خود قرار ميدهد كه
ممكن است بعداً اين ستاره با ستارة ديگري جانشين شود.
در
يك طبقة رقص پرتجمع ، ازدحام در يك خوشة كروي ميتواند موجب حركت
ستارة نيوتروني به نزديكي ستارة مجاور شود و يا موجب تشكيل دوتايي
نزديكتري بشود . هنگامي كه دوتايي به مقدار كافي به هم نزديك شوند
، ستارة نيوتروني شروع به كشيدن و جذب ذرات از ستارة مقابل ميكند
همچنان كه ذرات به ستاره نيوتروني سقوط ميكنند ،ستاره اشعة x آزاد
ميكنند .
يك سيستم دو تايي اشعة x تشكيل
شده است و ستارة نيوتروني مرحلة دوم را (كه مرحلهاي بنيادي است )
در جهت تبديل به يك تپندة ميلي ثانيهايپشت بر گذاشته است .ذراتي
كه به طرف ستارة نيوتروني سقوط ميكنند به آرامي ميچرخانند ، به
همان شيوهاي كه يك چرخ و فلك بچه ميتواند به هنگام نزديك شدن ،
با يك هل به چرخش درآيد . پس از 10 تا 100 سال نوري هل ! ستارة
نيوتروني تنها در چند ميلي ثانيه يك دور ميزند . در نهايت به سبب
چرخش سريع ستارة نيوتروني يا تكامل ستارههاي مجاور ، گسيل و سقوط
ذرات متوقف مي شود ، ميزان انتشار اشعة x تنزل
مييابد و ستارة نيوتروني به شكل يك تپندة ميلي ثانيهاي منتشر
كنندة امواج راديويي پديدار ميشود.
اين احتمال وجود
دارد كه ستارة مجاور در Tuc
47
يك ستارة عادي با حرمي نزديك به يك هشتم بيشتر از جرم خورشيد - يك
شريك جديد است ، تا اينكه يك ستارة مجاوري كه موجب چرخش تپنده شده
باشد . اين شريك جديد ، در مبادلاتي كه طي آن شريك قيلي پس زده شده
، پديدار شده است . دوتايي اشعه x J1808
يك خوشة كروي نميباشد و بسيار محتمل است كه با ستارة مجاور اصلي
(كه به اندازة يك كوتولة قهوهاي با جرمي كمتر از 5 درصد خورشيد در
آمده است ) در تعامل باشد.بيشتر اخترشناسان اين نظريه را براي
تشكيل تپندههاي ميليثانيهاي پذيرفتهاند ، چرا كه آنها
ستارههاي نيوتروني شتابدار را در سيستمهاي دوتايي اشعة x مشاهده
كردهاند وتقريباً تمامي تپندههاي ميليثانيهاي در سيستمهاي
دوتايي مشاهده شدهاند . تاكنون دليل قاطعي براي رد اين تئوري
نبوده است زيرا اطلاعات بسيار كمي در رابطه با جرمهاي انتقالي بين
مراحل دوم و آخر در دست است . اين دليل داغ بودن موضوع Tuc
47
است.
اطلاعات حاصله از
اين ستاره با معلومات بسياري از دوتاييهاي اشعة x سازگار
است. J1808 يك
دوتايي اشعه x است
كه شباهتهاي بسياري به تپندههاي ميلي ثانيهاي دارد ، اين
اطلاعات زنجيرة محكمي از شواهد براي تأييد نظريه فراهم ميآورد.