|
|
رنگ برگ درختان و اشعه ی زیر قرمز
|
با خزان
طبيعت ، برگ درختها هم يکي يکي زرد و قرمز و نارنجي مي شوند.
انگار با يک فرمان همزمان رنگ عوض مي کنند و بعد برگها شروع مي
کنند به ريختن. فکر مي کنيد اين هم نوايي عظيم چطور در طبيعت
اتفاق مي افتد؟
شايد اين قضيه در ظاهر خيلي براي ما عادي شده ، چون هر سال فصل
پاييز که مي شود، همه از درختان انتظار برگريزان دارند و هر
بهار همه انتظار شکوفه ، اما درختان پاي هيچ برگه اي را امضا
نکرده اند، که وظيفه اي اين چنيني را بدون کم و کاست انجام
دهند.
اصلا چرا بايد برگها، اين کارخانه هاي غذاسازي درختان ، همه با
هم و در يک مدت معلوم از آن جدا شوند؟
اين پديده يکي از پديده هاي علمي شگرف روي کره زمين است ، که
سالها و سالها طول کشيد تا دانشمندان پرده از راز آن برداشتند.
همه ما مي دانيم که نور خورشيد به عنوان منبع اصلي انرژي زايي
زمين هميشه در حال تابش و پرتو افکني است و طيف نورسفيد که در
طول موجهاي معيني قرار دارد، عمومي ترين امواجي است که در
زندگي روزمره ما نقش اساسي بازي مي کنند.
هر کدام از اجزاي طيف نورسفيد از بنفش تا قرمز در فعل و
انفعالات حياتي نقش خاصي را به عهده دارند، مثلا اشعه هاي قرمز
آن که شامل قرمز، نارنجي ، زرد و سبز است گياهان را وادار به
رشد و نمو و توليد مثل مي کند بخصوص مادون قرمز که نقش اصلي
دارد و در عوض اشعه هاي آبي مرکب از بنفش نيلي و آبي از رشد و
نمو سلولها جلوگيري مي کند، تا حدي که اشعه ماوراي بنفش اثرات
مخرب و زيانباري روي گياهان دارد.
و جالب اين که اشعه هاي قرمز در فصل بهار به نهايت ميزان خود
مي رسند و اشعه هاي آبي در فصل پاييز.
و اين طور است که اشعه هاي قرمز در بهار گياهان را به فتوسنتز
و رشد و نمو بيشتر وادار مي کنند و اين برگهاي لطيف سبز رنگ از
دل شاخه هاي قهوه اي و سياه بيرون مي زنند و در زمستان به دليل
اشعه هاي آبي و تاثيرات مخرب آن کلروپلاست ها يکي يکي رنگ مي
بازند و به کرومو، پلاست تبديل مي شوند که با رنگيزه هاي
گزانتوفيل (زرد) وليکوپن (قرمز) اين منظره هاي زيبا را براي ما
رنگ آميزي مي کنند.
جدا شدن برگها يک طرح طولاني مدت زيستي است. درست است که نور
به درختها فرمان رنگ عوض کردن مي دهد، اما ريختن برگها اصلا
تقصير نور نيست ، يعني حداقل نور به طور مستقيم در جدا شدن
آنها نقش ندارد.
به محض اين که کار ساخت و ساز و توليد موادغذايي در پي از بين
رفتن کلروفيل ها در برگها قطع مي شود، لابلاي سلولهاي گياهي هم
چيزهايي شروع به فعاليت مي کنند. در گياهان هم مثل بدن ما
موادشيميايي به نام هورمون ، سنتز مي شوند که فرمان هاي خاصي
را به اندام هاي مختلف مي رسانند.
هورمونهاي برگ ريزي درخت پيامي را به ديواره هاي بين سلولي
گياهان صادر مي کنند. بين سلولهاي گياهي (برخلاف سلولهاي
جانوري که هيچ ديواره اي وجود ندارد) ديواره سلولي از جنس
پکتوسلولزي است که وقتي فرمان افتادن برگ صادر مي شود، اين
ديواره متلاشي و از هم جدا مي شود. (وقتي دانه هاي به را داخل
آب قرار مي دهيم ، اين ديواره با ايجاد حالت ژله اي در آب حل
مي شوند و چنين اتفاقي اينجا هم مي افتد).
پس پيوستگي بين سلولها از بين مي رود، اين طور مي شود که
ارتباط دمبرگ کم کم با شاخه قطع مي شود، طوري که تنها به وسيله
آوندها با هم ارتباط دارند، يعني تنها شاهرگ حياتي و آخرين
نقطه اتصال.
در مجراهاي آوندي هم ديواره هايي به اسم تيل راه اين شريان هاي
حياتي را مي بندد و عبور و مرور موادغذايي تعطيل مي شود و
اينجاست که ارتباط فيزيولوژي برگ به طور کامل از ساقه قطع مي
شود و برگ در چنين حالتي براثر نيروي ثقل يا وزش کوچکترين
نسيمي از ساقه جدا مي شود.
با سقوط برگ جدار سلولهاي آن بخش از لايه جداکننده که روي ساقه
باقي مانده ، از سوبرين (چوب پنبه) انباشته مي شود، که همين
ماده محل زخم ناشي از اين سقوط را به طور کامل در ساقه مي
پوشاند.
حتما مي دانيد که همه درختان هم خزان نمي کنند. در واقع تنها
درختاني خزان مي کنند که در طول دوره يکساله زندگي خود چند
ماهي را در استراحت کامل به سر مي برند.
جالب اين که اين گياهان به سرما احتياج دارند؛ يعني بايد تا يک
درجه خاص و طي زمان خاص سرما ببينند، تا اين نياز آنها برطرف
شود و دوباره آماده رشد و نمو در آينده شوند.
درختاني که در جنگلهاي استوا هستند، هيچ وقت خزان نمي کنند
آنها نياز سرمايي هم ندارند. به چنين درختاني هميشه سبز مي
گويند.
البته اين به آن مفهوم نيست که برگ آنها هيچ وقت نمي ريزد،
بلکه در آنها ريزش برگ به صورت تدريجي انجام مي شود حتي بعضي
درختان در 2 نوع خزاندار و غيرخزاندار، ديده مي شوند، مثل بعضي
مرکبات ، يعني شرايط آب و هوايي هم مي تواند روي اين عادت رشدي
آنها موثر باشد.
با وجود اين که درختان در فصل سرما به خواب فرو مي روند، فعل و
انفعالات زيستي زير اين پوسته هاي سخت هرگز متوقف نمي شود، تا
زماني که در بهار اولين اشعه هاي قرمز خورشيد دوباره آنها را
وادار به شکوفه دادن و جوانه زدن کند
منبع: پرشین
بلاگ
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40
آخرین
مقالات |
|
|
آرشیو موضوعی
از آغاز کودکی به پدیده های
فیزیکی و قوانین حاکم بر جهان هستی کنجکاو بودم. از همان زمان دو کمیت زمان
و انرژی بیش از همه برایم مبهم بود. می خواستم بدانم ماهیت زمان چیست و
ماهیت انرژی چیست؟
|