English

Contact us

نظر دهید

تماس با ما

فارسی

Welcome to CPH Theory Siteبه سایت نظریه سی پی اچ خوش آمدید

 

 

نظریه سی پی اچ بر اساس تعمیم سرعت نور از انرژی به ماده بنا شده است.

اخبار

آرشیو مقالات

 

سی پی اچ در ژورنالها

   

 

جنگ جهاني انرژي

 

 


از واشنگتن تا دهلي نو، از كاراكس تا مسكو و پكن، رهبران كشورها و مديران شركت ها تلاش هاي خود را براي به دست آوردن كنترل منابع عمده نفت و گاز طبيعي شدت بخشيده اند و اين به معناي شدت گرفتن نبرد جهاني براي انرژي است. چنين نبرد رقابتي براي تصاحب منابع و ذخاير نفت و گاز هيچ گاه تا اين حد شديد نبوده و هيچ گاه تا اين اندازه پول و نيروي نظامي و ديپلماتيك براي پيروزي در اين رقابت به كار گرفته نشده بود. موفقيت يا شكست يك دولت در چنين رقابت هايي تا حد بي سابقه اي به تيتر يك رسانه هاي خبري راه يافته و وقتي يك قدرت رقيب به طور غيرمنصفانه از يك معامله سود مي برد خشم عمومي برانگيخته مي شود.

با افزايش فشار بر دولت ها براي تامين نيازهاي كشور شان به هر هزينه اي، نبرد براي بدست آوردن انرژي در سالهاي آينده شديدتر هم مي شود.

در كانون اين نبرد يك حقيقت انكارناپذير وجود دارد و آن اينكه، منابع جهاني انرژي آن قدر سريع رشد نمي كنند كه جوابگوي نيازهاي سرسام آور جهان به ويژه آمريكا و كشورهاي در حال توسعه آسيا باشند. براساس آمار و ارقام وزارت انرژي آمريكا، مصرف جهاني انرژي در سه ماهه اول قرن ۲۱ بيش از ۵۰ درصد رشد خواهد داشت.بخش عمده اين نياز به انرژي را نفت و گاز طبيعي تشكيل مي دهد.

تا سال ،۲۰۲۵ مصرف جهاني نفت با ۵۷ درصد افزايش از ۱۵۷ كواتريليون بشكه به ۲۴۵ كوا تريليون مي رسد و مصرف گاز با ۶۸ درصد افزايش از ۹۳ كواتريليون به ۱۵۷ كواتريليون مي رسد. بعيد به نظر مي رسد كه شركت هاي انرژي جهان بتوانند چنين مقداري از نفت و گاز را در دهه هاي آينده به جهان عرضه كنند.

اين ناتواني دلايل سياسي، اقتصادي و ژئو پليتيك دارد. با افزايش قيمت ها در سراسر جهان و كمبود جدي در بازار عرضه، هر كشور مصرف كننده اي براي افزايش سهم خود از بازار عرضه تحت فشار قرار مي گيرد. به اين ترتيب اينكه اين فشار باعث شود كه يك كشور عليه كشور ديگر قرار گيرد كاملا اجتناب ناپذير است.

در گذشته چنين رقابت هايي ميان قدرت هاي بزرگ بر سر منابع ارزشمند انرژي، اغلب به جنگ منتهي مي شد. اكنون بايد ديد آيا بر سر نفت و گاز همچنين جنگي روي مي دهد يا نه. با اين حال فشار براي به حداكثر رساندن عرضه از هم اكنون در سياست خارجي و تصميم گيري هاي بسياري از كشورها در حال شكل گيري است و تنش هاي بين المللي بسياري ايجاد كرده است. به عنوان مثال موارد زير را در نظر بگيريد.

تصميم ژاپن براي شروع توليد گاز طبيعي در منطقه مورد اختلاف درياي شرق چين، تظاهرات و اعتراض هاي گسترده ضد ژاپني را در چين برانگيخت. اين شديدترين نوع اعتراض ها در ۳۰ سال گذشته بود. اگر چه رهبران دو كشور در پي فرونشاندن بحران بودند و به همين هدف هم وعده تلاش  هاي تازه براي آشتي مي دادند، اما هيچ يك از آنها از ادعاهاي خود درباره اين منطقه مورد اختلاف و منابع نفت و گاز آن كوتاه نيامد. مسائل ديگري هم در تظاهرات چيني ها دخيل بود كه مهمترين آن بي ميلي ژاپن براي ابراز تاسف از خشونت هاي اعمال شده در جريان جنگ جهاني دوم عليه چين و موضوع كتاب هاي درسي بود. اما اقدام يكجانبه توكيو در استخراج گاز طبيعي از درياي شرق چين مهمترين عامل به حساب مي آمد. دو طرف بر سر مالكيت ميدان گازي، زير دريا در اين آب هاي مورد اختلاف، با يكديگر رقابت دارند. چون مرز ساحلي ميان چين و ژاپن هنوز معلوم نشده، هيچ يك اجازه نمي دهد كه طرف ديگري به استخراج گاز بپردازد.

كاندوليزا رايس در جريان اولين ديدارش از هند به عنوان وزير خارجه آمريكا، از دهلي  خواست كه از طرح خود براي واردات گاز طبيعي از طريق خط لوله اي از ايران صرف نظر كند، چرا كه چنين كاري تلاش هاي آمريكا را در به انزوا كشاندن تهران با مشكل روبرو مي كند. رايس بعد از ديدار با وزير خارجه هند در دهلي گفت: «ما با دولت هند نگراني هايمان را درباره اين طرح در ميان گذاشتيم.» اما هندي ها اعلام كردند كه تمايلشان به انجام اين طرح پابرجاست چرا كه اين طرح براي تامين نيازهاي رو به رشد هند ضروري و حياتي است. وزير خارجه هند بعد از اين سفر به خبرنگاران گفت: «ما هيچ مشكلي با ايران نداريم.»

رايس يك ماه بعد از سفرش به دهلي به مسكو رفت تا ولاديمير پوتين را براي گشودن صنعت انرژي روسيه به روي سرمايه گذاري هاي بيشتر شركت هاي آمريكايي تحت فشار بگذارد. رايس با اشاره به اينكه برخورد دولت روسيه با شركت هاي خصوصي مثل يوكاس در كنار محدوديت هاي اعمال شده براي سرمايه گذاري خارجي در طرح هاي انرژي روسيه، شركت هاي آمريكايي را از همكاري در توسعه ذخاير نفتي روسيه نااميد مي كند، از پوتين خواست كه موضع بهتري اتخاذ كند. او گفت: «آنچه روسيه مي تواند انجام دهد اتخاذ سياست هايي در بخش انرژي است تا عرضه آن را هم در كوتاه مدت و هم در بلندمدت افزايش دهد.»

اما پوتين در كنار استقبال از درخواست رايس براي گسترش همكاري هاي دو كشور هيچ تمايلي براي توقف روند تقويت كنترل دولتي بر شركت هاي نفت و گاز نشان نداد.

در ۲۵ آوريل گذشته، جرج بوش با امير عبدالله وليعهد عربستان در مزرعه شخصي اش در تگزاس ديدار كرد و از او خواست كه توليدات نفتي خود را افزايش دهد تا قيمت بنزين در آمريكا كاهش يابد. بوش پيش از اين ديدار گفت: «وليعهد مي داند كه منطقي كردن قيمت ها براي ما بسيار مهم است. قيمت بالاي نفت به بازارها لطمه وارد مي كند و او اين را مي داند.» بوش و امير عبدالله همچنين درباره مناقشه فلسطين و ادامه تهديد تروريسم گفتگو كردند. اما بدون شك موضوع نفت محور مذاكرات تگزاس بود.

در همين حال در اين نشست رايس و استفان  هادلي مشاور امنيت ملي آمريكا با تاكيد بر اهميت مسائل مربوط به انرژي و سايه سنگين آن بر نگراني هاي سنتي امنيتي، بارها اهميت افزايش توليد جهاني نفت را مورد تاكيد قرار دادند. رايس در اين نشست گفت: با ورود كشورهايي مثل چين، هند و ديگران به اين عرصه، درباره بازار عرضه و تقاضا نگراني وجود دارد و بايد اين موضوع مورد توجه قرار گيرد.

تحولاتي شبيه آنچه گفته شد و سخنان رايس در نشست بوش و امير عبدالله، اهميت معادله كنوني انرژي را نشان مي دهد: تقاضا در سراسر جهان در حال افزايش است ولي عرضه از چنين سرعتي برخوردار نيست، نبرد جهاني براي بدست آوردن كنترل منابع موجود بسيار شديد شده است.

 

تقاضاي سيري ناپذير

همه اقتصادها، بر مبناي انرژي اداره مي شوند. انرژي براي توليد غذا و كالا، برق، حمل و نقل مواد خام و كالاهاي توليد شده و همچنين توليد نور و گرما لازم است. هر چقدر انرژي بيشتري در دسترس يك جامعه باشد، دورنماي رشد پايدار آن روشن تر است. وقتي عرضه انرژي دچار مشكل شود، اقتصادها متوقف و جمعيت آسيب مي بيند.

از جنگ جهاني دوم، رشد اقتصادي در سراسر جهان در اثر عرضه نامحدود هيدروكربن ها يعني نفت و گاز طبيعي بدست آمده است. از سال ،۱۹۵۰ مصرف جهاني نفت هشت برابر شده و از ۱۰ ميليون بشكه در روز به ۸۰ ميليون رسيده است.

مصرف گاز كه از حد كمتري آغاز شده بود اكنون رشد بيشتري پيدا كرده است.

هيدروكربن ها اكنون ۶۲ درصد كل تقاضاي جهان براي انرژي را تامين مي كنند. اما اين مواد هر چقدر هم كه اكنون مهم باشند، آينده شان حياتي تر از امروز است. به گفته وزارت انرژي آمريكا، نفت و گاز ۶۲ درصد از انرژي جهان در سال ۲۰۲۵ را تشكيل مي دهند كه اين تعداد نسبت به امروز بيشتر است. از سوي ديگر از آنجا كه هيچ منبع ديگري براي انرژي در حال حاضر در دسترس نيست كه جايگزين نفت و گاز شود، وضعيت آينده اقتصاد جهان به توانايي ما براي توليد بيشتر اين مواد بستگي دارد.

در دسترس بودن نفت و گاز در آينده، همچنين جنبه ديگري از معادله اقتصادي جهان را تحت تاثير قرار مي دهد و آن چالش رو به رشد پيش روي كشورهاي صنعتي قديمي تر از ناحيه اقتصادهاي پوياي جديد در شرق و جنوب آسيا و آمريكاي لاتين است. در حال حاضر كشورهاي صنعتي دو سوم مصرف جهاني انرژي را به خود اختصاص مي دهند. چون اين كشورها اقتصادهاي كارآمد و پيشرفته اي دارند، تقاضاي آنها براي انرژي از سال ۲۰۰۱ تا ،۲۰۲۵ ۳۵ درصد افزايش مي يابد. اما تقاضا در كشورهاي در حال توسعه رو به رشد است. تا سال ،۲۰۲۵ كشورهاي در حال توسعه نيمي از مصرف جهاني انرژي را به خود اختصاص مي دهند. وقتي تقاضاي آنها را به تقاضاي كشورهاي صنعتي اضافه كنيم، افزايش خالص تقاضاي جهاني طي اين سال ها ۵۴ درصد خواهد بود. مصرف مواد هيدروكربن دار بسيار بيشتر است.

به گفته وزارت انرژي آمريكا، مصرف نفت در كشورهاي در حال توسعه بين سالهاي ۲۰۰۱ تا ،۲۰۲۵ ۹۶ درصد افزايش خواهد داشت. افزايش مصرف گاز طبيعي طي اين مدت ۱۰۳ درصد خواهد بود. در چين و هند، نرخ رشد از اين هم بيشتر است.

مصرف نفت چين طي اين مدت ۱۵۶ درصد و مصرف هند ۱۵۲ درصد افزايش مي يابد. چالشي كه اين كشورها و ديگر كشورهاي در حال توسعه مثل كره جنوبي و برزيل با آن روبرو هستند، آنها را در مقابل كشورهاي صنعتي قديمي تر قرار مي دهد. همانطوركه رايس در تگزاس گفت: «با ورود كشورهايي مثل چين و هند و ديگر كشورها، نگراني درباره بازار عرضه و تقاضا جدي مي شود.»

 

عرضه پرسش برانگيز

اگر اطمينان داشته باشيم كه صنعت انرژي مي تواند انرژي بيشتري توليد كند، افزايش مصرف انرژي در كشورهايي مثل چين و هند مشكل چندان مهمي نيست.

اما در حقيقت مشكل در همين جاست. به گفته وزارت انرژي آمريكا، عرضه نفت و گاز در آينده، براي پاسخگويي به نيازهاي آينده جهان كافي خواهد بود. اما بسياري از كارشناسان اين نظر را قبول ندارند و مي گويند، عرضه نفت و گاز در جهان هيچ گاه به حد نيازهاي رو به رشد آينده نمي رسد. اين درست است چون بخش عمده اي از ذخاير هيدروكربن ثابت شده دنيا از حالا به پايان رسيده و ميدان هاي گازي و نفتي جديد چنداني در سالهاي اخير يافت نشده كه جايگزين منابع مصرف شده باشد.

در مورد نفت، وزارت انرژي آمريكا پيش بيني مي كند كه توليد جهاني آن در سال ۲۰۲۵ به ۶/۱۲۰ ميليون بشكه در روز مي رسد. اين رقم ۴۴ ميليون بشكه بيشتر از مقدار كنوني است و اندكي كمتر از رقم پيش بيني شده ۱۲۱ ميليون بشكه نفت مورد تقاضاي جهان در روز است. اما براي تحقق اين امر، شركت هاي عمده نفتي بايد ذخاير وسيع جديدي كشف كنند و توليد خود را افزايش دهند. اين در حاليست كه در ۴۰ سال گذشته ميادين اندكي كشف شده است. در همين  حال بسياري از ميادين قديمي تر در شمال آمريكا، روسيه و خاورميانه در توليد روزانه خود با كاهش جدي روبه رو شده اند. در نتيجه بسياري از زمين شناسان اكنون معتقدند كه نه تنها صنعت جهاني نفت قادر به افزايش توليد به ۱۲۰ ميليون بشكه در روز نيست بلكه ظرفيتي بسيار كمتر از اين دارد.

به اين ترتيب پيش بيني وزارت انرژي آمريكا بسيار جنجال برانگيز است. يكي از راه هاي بررسي اين موضوع، درنظرگرفتن وضعيت عربستان سعودي بزرگترين توليدكننده نفت در جهان است. به گفته وزارت انرژي آمريكا، توليد نفت عربستان از سال ۲۰۰۱ تا ،۲۰۲۵ دو برابر مي شود و از ۲/۱۰ ميليون بشكه در روز به ۵/۲۲ ميليون بشكه مي رسد. اگر عربستان سعودي بتواند توليد خود را تا اين حد افزايش دهد مي توان اطمينان داشت كه توليدات جهاني جوابگوي تقاضاي پيش بيني شده باشد. اما نشانه هايي كه مشاهده مي شود حاكي از اين توانايي در آينده نيست. «جف گرت» تحليلگر اقتصادي سال گذشته در مقاله اي در نيويورك تايمز نوشت، مديران نفتي و مقامات داخلي آمريكا و عربستان مي گويند كه ظرفيت اين كشور در آينده در همين حد كنوني متوقف مي شود و اين نگراني جدي را درباره افزايش تقاضا در آينده ايجاد مي كند.

مقامات عربستان سعودي در پاسخ به اين مقاله تاكيد كردند كه كشورشان به طور كامل توانايي افزايش توليدات روزانه را براي پاسخگويي به نيازهاي آينده جهان دارد.

وزير نفت عربستان در اين باره گفت: «اگر تقاضا افزايش يابد، ما مي توانيم به آن پاسخ دهيم.»

چنين اظهاراتي مي تواند خيال كساني كه از مقاله نيويورك تايمز آشفته شدند را آسوده كند. اما بايد توجه داشت كه وزير نفت عربستان فقط درباره سناريوهايي صحبت مي كرد كه در آن افزايش ظرفيت توليد عربستان ۱۲ تا ۱۵ ميليون بشكه پيش بيني شده، نه۵/۲۲ ميليون بشكه اي كه وزارت انرژي آمريكا پيش بيني كرده است.

بسياري از تحليلگران انرژي مي گويند، هر تلاشي از سوي عربستان براي افزايش توليد روزانه خود به بيش از ۱۰ ميليون بشكه در هر مدت زماني، به حوزه هاي نفتي اين كشور آسيب رسانده و كاهش درازمدت توليد را موجب مي شود.

موضوع توليدات آينده نفتي عربستان در اين شرايط بسيار مهم است چون بعيد است هيچ كشور توليدكننده ديگري بتواند بيشتر از عربستان نفت توليد كند.

كشورهاي توليدكننده ديگري مثل ايران، عراق، كويت، نيجريه،  روسيه و ونزوئلا براي حفظ روند توليدات كنوني در درازمدت، مشكل دارند چه رسد به اينكه بخواهند اين توليدات را افزايش هم بدهند. بنابراين بعيد است كه صنعت جهاني نفت قادر باشد نيازهاي پيش بيني شده جهان را در سال هاي آينده تامين كند و ما بايد منتظر كمبود نفت، قيمت هاي بالاتر و دشواري اقتصادي باشيم.

دقيقا به همين دليل، بسياري از رهبران كشورها اكنون تاكيد و توجه ويژه اي به منابع گاز طبيعي نشان مي دهند. از آنجا كه گاز در چرخه صنعتي ديرتر از نفت توليد مي شود، منابع اوليه آن هنوز به طور كامل از بين نرفته و ميدان هاي جديد مثل ميدان هاي گازي ايران و درياي شرق چين، در انتظار توسعه هستند. گاز طبيعي مانند نفت بالاخره به اوج توليد خود مي رسد.

اما اين اتفاق طي يك دهه يا بيش از يك دهه بعد از اوج توليد نفت روي نمي دهد. با كاهش توليدات نفتي، گاز طبيعي جاي بخشي از آن را مي گيرد اما فقط بخشي از آن، چون در جهان گاز به اندازه كافي براي جايگزيني نفت وجود ندارد. به همين دليل بسياري از دولت ها از هم اكنون در پي به دست آوردن منابع مهم گازي پيش از ديگران هستند.

نبرد شدت مي گيرد

از اين نبرد بر سر منابع ارزشمند انرژي چه انتظاري مي توان داشت؟ بدون شك رهبران كشورها در آينده در اين رقابت جدي تر مي شوند. سفرهاي اخير رايس هم جدي بودن اين رقابت را نشان مي دهد. او در هند، روسيه يا آمريكاي لاتين، هرجا كه توقف مي كرد موضوع انرژي را مورد توجه قرار مي داد و متحدان و شركاي تجاري آمريكا را تحت فشار مي گذاشت تا هم واشنگتن را با عرضه بيشتر نفت حمايت كنند و هم درخواست توليدكنندگان «سركشي» مثل ايران و ونزوئلا را ناديده بگيرند.

رايس در هند، روسيه يا آمريكاي لاتين، هرجا كه توقف مي كرد موضوع انرژي را مورد توجه قرار مي داد و متحدان و شركاي تجاري آمريكا را تحت فشار مي گذاشت تا هم واشنگتن را با عرضه بيشتر نفت حمايت كنند و هم درخواست توليدكنندگان «سركشي» مثل ايران و ونزوئلا را ناديده بگيرند

ديگر رهبران جهان مثل پوتين و كوايزومي هم همين كار را مي كنند. اكنون موضوع انرژي به نبض امنيت ملي تبديل شده و در كنار مبارزه با تكثير هسته اي و تروريسم بين المللي قرار گرفته است . استفان هادلي در گزارشي به خبرنگاران درباره نتيجه نشست تگزاس ميان بوش و عبدالله، گفت: «اخبار اين نشست بايد اخبار خوبي براي بازارهاي انرژي باشد.»

رايس اما بعد از اين نشست گفت: «مشكلات ناشي از عرضه ناكافي در پاسخگويي به نيازهاي روبه رشد جهان به نفت بايد مورد توجه قرار گيرد، اما با برنامه ريزي استراتژيك.»

همه كساني كه با فرهنگ لغات دولت بوش آشنا هستند، اين عبارت «برنامه ريزي استراتژيك» را مي شناسند و آن را در بحث هاي مربوط به «جنگ با تروريسم» ، «مقابله با كشورهاي سركش» و «سلاح هاي كشتارجمعي» شنيده اند. اينكه دقيقا منظور رايس چه بوده معلوم نيست، اما سخنان او نشان مي دهد كه موضوع انرژي در سياست خارجي و نظامي آمريكا در دولت دوم بوش بسيار با اهميت خواهد بود. ديگر كشورهاي واردكننده نفت هم از اين نظر در شرايطي شبيه آمريكا قرار دارند.

مانموهان سينگ نخست وزير هند دو ماه پيش گفت، دهلي بايد تلاش هايش را در اين زمينه افزايش دهد. او در جمع مديران نفت و گاز هند درباره رقابت چين با هند در بخش انرژي گفت: «به نظر من چين در برنامه ريزي براي طرح هاي آينده امنيت انرژي از هند جلوتر است و ما بايد با تفكري استراتژيك به طور قاطع عمل كنيم.»

رهبران ژاپن هم بر ضرورت اقدام قاطع دراين باره تاكيد كرده اند. تصميم توكيو بر حفاري در مناطق مورد مناقشه با چين در درياي شرق چين نشانه اي از اين تصميم گيري هاست.

در همين حال ژاپن براي متقاعدكردن روسيه به گسترش خط لوله نفت جديد سيبري به «ناخودكا» در درياي ژاپن تلاش مي كند. ابتدا قرار بود مسكو اين خط لوله را در داكونگ چين متوقف كند و اين بخشي از برنامه تقويت همكاري چين و روسيه در بخش انرژي است. اما بعد از ديدار نخست وزير ژاپن از روسيه و پيشنهاد ميلياردها دلار كمك مالي و نفتي به روسيه، پوتين ابراز تمايل كرد كه اين خط لوله تا ژاپن امتداد يابد تا انتقال نفت به ژاپن تسهيل شود.

با اين حال رهبران چين تصميم خود را تغيير ندادند و از خواسته خود صرف نظر نكردند، چراكه براي چيني ها روابط استراتژيك ميان مسكو و پكن مهمتر از منافع تجاري ژاپن است.

تاكنون هيچ يك از اين تلاش ها از مرحله حرف فراتر نرفته است. رقابت چين و ژاپن در شديدترين حالت خود به صورت تظاهرات هاي خياباني چيني ها عليه ژاپن نمود پيدا كرد. اما اگر اين وضعيت به همين صورت ادامه يابد، رقابت شكل خشونت آميزتري مي گيرد. اگر ژاپن حفاري را ادامه دهد، تنش ها شدت بيشتري مي گيرد. ژاپني ها هم پيش بيني كرده اند كه شركت هايشان ممكن است در آن منطقه با كشتي هاي نظامي چين روبه رو شوند. در اين شرايط دولت ژاپن هم تحت فشار سياسي قرار مي گيرد تا از تاسيسات خود در مقابل كشتي هاي نظامي دفاع كند و به اين ترتيب زمينه براي يك رويارويي مسلحانه فراهم مي شود.

در ديگر حوزه ها و مناطق مورد اختلاف و حساس از نظر انرژي هم، رويارويي هاي مشابهي روي خواهد داد. مثلا در درياي خزر ايران و آذربايجان بر سر ميادين گازي و نفتي با هم اختلاف دارند. سه سال پيش درگيري محدودي هم در اين منطقه ميان دو كشور روي داد كه آمريكا هم در واكنش به اين تنش، براي مقابله با ايران به آ ذربايجان وعده كمك و همراهي داد. آمريكا به آذربايجان كمك مي كند تا يك ناوگان كوچك براي حفاظت بهتر از خود در درياي خزر بسازد. چندي پيش روزنامه وال استريت فاش كرد، وزارت دفاع آمريكا در سالهاي آينده صد ميليون دلار براي استقرار نيروي «حفاظت از خزر» هزينه مي كند. اين شبكه حفاظتي شامل نيروي پليس و واحدهاي عمليات ويژه است كه مي تواند در وضعيت هاي اضطراري ازجمله حمله احتمالي به تاسيسات نفتي، واكنش نشان دهند.

روسيه هم درصدد توسعه ناوگان خود در خزر است. در چنين شرايطي، مي توان تصور كرد كه احتمال وقوع يك رويارويي هر چند كوچك، چقدر زياد است. اين درگيري مي تواند ميان آمريكا، روسيه، ايران و ديگر كشورها باشد.

اختلافات منطقه اي از اين نوع با ابعاد مهم انرژي را در درياي سرخ، درياي جنوب چين، خليج فارس و خليج گينه هم مي توان يافت.

در هريك از اين مناطق طرف هاي مدعي، قواي نظامي خود را مستقر كرده اند تا درصورت نياز و لزوم وارد درگيري شوند. هيچ يك از اين اتفاقات تاكنون به يك درگيري تمام عيار نيانجاميده اما خطر اين درگيري وجود دارد.

با شدت گرفتن نبرد جهاني براي انرژي، اين خطر هر روز قوت بيشتري مي گيرد.

بايد توجه داشت كه فشارهاي مربوط به بخش انرژي با افزايش رو به رشد تقاضاي جهاني و روند كند عرضه آن، همچنان ادامه خواهد داشت. دولت بوش به طور ويژه از اين فشارها آگاه است و سالهاست كه در گزارش هاي مختلف به اين موضوع مي پردازد. مقامات دولت بوش بارها دخيل بودن موضوع نفت در تصميم گيري براي حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ را رد كرده اند اما آنها هم مانند همه دنيا مي دانند كه وجود يك دولت طرفدار آمريكا در عراق به نفع واشنگتن است و در رقابت با كشورهايي مثل چين بر سر منابع انرژي خليج فارس، وزنه بسيار تعيين كننده اي است.

موضوع امنيت انرژي اكنون ديگر از مرزهاي اقتصادي عبور كرده و پا به عرصه امنيت ملي و سياستگذاري نظامي گذاشته است. بنابراين اكنون ژنرال ها و استراتژيست ها وارد اين عرصه شده اند. در چنين شرايطي حوادثي هرچند كوچك مي تواند به بحران تبديل شود و بحران ها هم به جنگ.

 

 

باشگاه اندیشه

 


 

 

 

 

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 

26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40

آخرین مقالات


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

LEIBNITZ'S MONADS & JAVADI'S CPH

General Science Journal

World Science Database

Hadronic Journal

National Research Council Canada

Journal of Nuclear and Particle Physics

Scientific Journal of Pure and Applied Science

Sub quantum space and interactions from photon to fermions and bosons

مرز بین ایمان و تجربه  

نامه سرگشاده به حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی

آرشیو موضوعی

اختر فیزیک

اجتماعی

الکترومغناطیس

بوزونها

ترمودینامیک

ذرات زیر اتمی

زندگی نامه ها

کامپیوتر و اینترنت

فیزیک عمومی

فیزیک کلاسیک

فلسفه فیزیک

مکانیک کوانتوم

فناوری نانو

نسبیت

ریسمانها

سی پی اچ

 فیزیک از آغاز تا امروز

زندگی نامه

از آغاز کودکی به پدیده های فیزیکی و قوانین حاکم بر جهان هستی کنجکاو بودم. از همان زمان دو کمیت زمان و انرژی بیش از همه برایم مبهم بود. می خواستم بدانم ماهیت زمان چیست و ماهیت انرژی چیست؟


 

 

free hit counters

Copyright © 2013 CPH Theory

Last modified 12/22/2013