English

Contact us

نظر دهید

تماس با ما

فارسی

Welcome to CPH Theory Siteبه سایت نظریه سی پی اچ خوش آمدید

 

 

نظریه سی پی اچ بر اساس تعمیم سرعت نور از انرژی به ماده بنا شده است.

اخبار

آرشیو مقالات

 

سی پی اچ در ژورنالها

   

 

زاد روز فردوسی

 

 

 


زاد روز فردوسی


 

ع. شاپور شهبازی
 

 

هيچ يک از تذکره نويسان اشاره ای به سال زايش فردوسی نکرده است تا چه رسد به روز آن. نويسندگان قديمی می توانسته اند از روی سنگ مزار شاعر تاريخ درگذشتنش را بيابند و بدست دهند و گمان می رود يکی دو تا از آنان ـ مثل دولتشاه سمرقندی ـ که سال از جهان رفتنش را 411 هجری قمری ياد کرده اند، از روی همين ماخذ گرفته باشند. اما رسم مسلمانان که فقط تاريخ وفات را می نويسند آنان را به تعيين دقيق زمان زايش شاعر ياری نمی توانسته است کرد 
 

جشن تولد درايران کهن

از سوی ديگر سنت گرفتن جشن تولد فرزند از زمانهای کهن در ايران رايج بوده است و به گفته ی هرودتوس (کتاب يکم، بند 133) اهميتی ويژه داشته. در گاهشماری ايرانی هم زمان زايش بزرگانی چون زرتشت و بهرام گور مشخص می بوده است، و در روزگار خود فردوسی نيز کسانی چون سلطان محمود غزنوی و عضدالدوله ديلمی زاد روز خود را به سال و ماه ايرانی کهن بياد می داشته اند.

کسايی و چند شاعر و نويسنده ی ديگر هم در نوشته های خود روز و ماه و سال تولدشان را بدست داده اند. فردوسی از خاندانی دهقانی و پايبند سنتهای کهن ايرانی می بوده است و هميشه هم از جشن و شادی با علاقه ی قلبی ياد ميکند. پس دليلی ندارد وی زاد روزش را بياد نمی آورده است و يا برای آن جشنی نمی گرفتند.
بر عکس، انتظار می رود نشانه ای از جشن تولد خود فردوسی، در شاهنامه اش آمده باشد. از مدتها پيش در يافته اند که اشارات پراکنده ای به تواريخ مهمی در زندگی فردوسی در ميان اشعارش گنجانيده شده است، و « ژول مول» و بعد از « تئودورنولدکه» اين اشارات را گرد آوردند و به نتايجی چنان دقيق و قابل اطمينان رسيدند که تا کنون مرجع همه ی محققان بوده اند و هر تحقيق نوينی هم که بشود بناچار از پژوهشهای اين دو آغاز بايد کرد.

 

تحقيق ژول مول

اول ببينيم ژول مول چه يافت. فردوسی در پايان شاهنامه اش اشعاری نيز در باب خودش و کارش گنجانيده است که مول ابيات زير را از ميانشان برگزيد:

 

چو سال اندر آمد به هفتاد و يک ـ ـ همی زير شعر اندر فلک

سی و پنج سال از سرای سپنج ـ ـ همی رنج بردم به اميد گنج

چو بر باد دادند رنج مرا ـ ـ نبُد حاصلی سی و پنج مرا

کنون عمر نزديک هشتاد شد ـ ـ اميدم بيکباره بر باد شد

سر آمد کنون قصه ی يَـزد گـَرد ـ ـ به ماه سپندارمَـذ روز اَرْد

ز هجرت شده پنج هشتاد بار ـ ـ که گفتم من اين نامه ی شاهوار

 

مول نخستين بيت را حاوی تاريخی واقعی گرفت و با توجه به بيت واپسين بدين نتيجه رسيد که در سال 400 هجری (= 80*5) برابر با 1010 ميلادی، شاعر هفتاد و يک ساله شده بوده است يعنی در 329 يا 330 (برابر با 940 يا 939 ميلادی) زاده شده. مول بيت "کنون عمر نزديک هشتاد شد" را تعبير شاعرانه ای از سالخوردگی شاعر گرفت که با بيت آخر در واژهء "هشتاد" تقارن زيبايی بدست داده است. وی اين نتيجه را با دو دليل ديگر استوار کرد.

يکی اين که فردوسی در پايان داستان يزدگرد اول اشاره می کند که به شصت و سه سالگی رسيده است.

آيا شصت و سه ساله مرد کُهُن ـ ـ تو از باده تا چند رانی سُخُن
 

و سپس ابياتی غرا در وصف شاهنشاه که منظور سلطان محمود غزنوی می بوده است، می آورد. اگر شاعر هشتاد سال پيش از سال 400 هجری ـ يعنی در 320 ـ زاده شده بودی، شصت و سه سالگيش با 383 (=63+320) هجری برابر افتادی، حال آن که سلطان محمود در سال 387 به تخت نشست.

دوم اينکه فردوسی در ضمن داستان جنگ کيخسرو و افراسياب ابيات بلندی به ياد تاجگذاری سلطان محمود سروده است که ابيات زير، آن جمله است

بدان گه که بُد سال پنجاه و هشت ـ ـ جوان بودم و اين جوانی گذشت
خروشی شنيدم ز گيتی بلند ـ ـ که انديشه شد پيرو من مستمند
که ای نامداران و گردنکشان ـ ـ که جُست از فريدون فرخ نشان
فريدون بيدار دل زنده شد ـ ـ زمين و زمان پيش او بنده شد
به داد و به بخشش گرفت اين جهان ـ ـ سرش برتر آمد ز شاهنشهان

چاپ مسکو اشعار دوم و سوم را به حاشيه برده است، اگر هم ثابت شود الحاقی اند، باز در اصل موضوع، که تقارن جلوس محمود با پنجاه و هشت سالگی فردوسی باشد، تغييری حاصل نمی شود. چون جلوس سلطان محمود در 378 انجام گرفت، پنجاه و هشت سالگی فردوسی بدان تاريخ می افتد، يعنی زايش او در 330 (= 58 ـ 378 ) می بوده است.
 

تحقيق تئودور نولدکه

« تئودور نولدکه» که اين نتيجه گيری را به دو جهت نپذيرفت. يکی اين که: پايان شاهنامه نه تنها به هفتاد و يک سالگی شاعر و هشتاد سالگی اش دارد بلکه حاوی اين بيت زير هم هست.

چو بگذشت سال از برم شصت و پنج ـ ـ فزون کردم انديشه درد و رنج

نولدکه اين بيت و بيت "کنون عمر نزديک هشتاد شد" را حاوی دو تاريخ دقيق و معتبر دانست و آنها را بترتيب با اتمام نسخه ی اول شاهنامه و روايت تجديد نظر شده ی آن مربوط کرد و نتيجه گرفت که روايت دومی و تجديد نظر شده در 400 هجری انجام پذيرفته است و در آن هنگام شاعر "نزديک هشتاد سال" می داشته است، يعنی تولدش در 320 يا نزديکيهای آن می بوده.

دوم اين که نسخه ای نسبتا کهن از شاهنامه متعلق به موزه ی بريتانيا بهمراه چند نسخه ديگر، سی و دو بيتی به پايان شاهنامه افزوده است که می رساند گوينده ی آن ابيات در خدمت احمدبن محمدبن ابی بکرخان لنجانی بسر می برده است و در 25 محرم سال 389 شاهنامه را بپايان برده.

نولد که با توجه به اشعار افزوده شده، "چو بگذشت سال از برم شصت و پنج" را به تاريخ ختم روايت اولی شاهنامه مربوط دانست و نتيجه گرفت که چون وی در سال 389 به شصت و پنج سالگی رسيده بوده است، پس در 323 يا 324 زاده شده بوده و در 400 هجری هفتاد و هفت و يا به تعبير شاعرانه " نزديک هشتاد سال " داشته.

سيد حسن تقی زاده عقيده ی نولدکه را پذيرفت و دولت وقت ايران که به پشتيبانی از ايران ستايان به فردوسی در مقام شاعر ملی می نگريست ـ سال 1313 را هزاره ی فردوسی گرفت و بر سنگ مزاری که بر آرامگاه نو بنيادش گذارد، سال 324 را تاريخ زايش او نوشت.

 

ششصد يا سسسد 

ولی محمدعلی فروغی، مجتبی مينوی، ذبيح الله صفا و ديگران متوجه شدند که اشعار افزوده بر نسخه ی موزه لندن سروده ی ناسخی بی مايه بوده است که نوشتن نسخه ای از شاهنامه برای احمدخان لنجانی را در25 محرم سال 389 بپايان رسانيده بوده، و ديگر نسخه ها هم از روی آن بازنويسی کرده بوده اند. در رقم " ششصد و هشتاد و نه" عدد ششصد به رسم الخط قديمی بدون نقطه، بصورت "سسسد" نوشته شده بوده است و « شارل شفر» و نولدکه آن را سيصد و پنجاه و هشت خوانده اند، و دومی از آن نتايجی نادرست گرفته، در نتيجه عقيده ژول مول که تولد فردوسی را بر مبنای برابر پنجاه و هشت سالگی او با تاجگذاری سلطان محمود 387 به سال 329 گرفته بود، مورد قبول محققانی پر اعتبار چون محمد شيرانی، ملک الشعرا بهار، مجتبی مينوی و ذبيح الله صفا افتاد و با دلائلی چند استوار گرديد. حاصل اين تحقيقات در بيتی چند از قصيده ی بلند ملک الشعرا در وصف فردوسی (سروده شده در 1314) چنين آمده است.

سيصد و سی يا به سالی کمتر از مادر بزاد ـ ـ هم به شصت و پنج کرد آغاز داستان گستری در اوان چهار صد شد اسپری شهنامه اش ـ ـ يازده سال دگر شد عمر شاعر اسپری بُرد سی و پنج سال اندر کتاب خويش رنج ـ ـ ماند با رنجی گران گنجی بدين پهناوری.

 

هرمزد ِ بهمن 

به سال 1981 که اين بنده در گوتينگن آلمان رساله ای در تاريخنگاری در ايران می نوشت، فصل مشبعی را به زندگی فردوسی بعنوان مورخ ملی اختصاص داد و با تحقيقی درباره ی زمان تولد او آغاز کرد، و با پذيرفتن نظريه ی مول، بيت " کنون عمر نزديک هشتاد شد" را به آخرين سالهای زندگی فردوسی مربوط دانست که با تاريخ وفاتش در 411 هجری قمری، تاريخی در حدود 330 برای تولدش بدست می دهد. نشانه ای ديگر هم در تاييد عقيده مول بدست می توان داد. فردوسی بهنگام سخن از دوره ساسانيان نخستين، سه بار از شصت و سه سالگيش ياد می کند
اول در آغاز پادشاهی بهرام دوم می گويد.

مـِـی لعل پيش آور ای روزبه ـ ـ که شد سال ِ گوينده بر شصت و سه

دوم در آغاز داستان شاپور دوم، يعنی 800 بيتی بعد از بيت بالا، می آورد

چو آذينه هرمزد ِ بهمن بُود ـ ـ بر اين کار فرخ نشيمن بود

مـِـی لعل پيش آور ای هاشمی ـ ـ ز خُمی که هرگز نگيرد کمی

چو شصت و سه شد سال و شد گوش کر ـ ـ ز بيشی چرا جويم آيين و فـّـر

 

سوم همان شعری است که مول باستناد آورده

ايا شصت و سه ساله مرد کُهُن ـ ـ تو از باده تا چند رانی سُخُن

که در آغاز داستان يزدگرد اول آمده است.

اين هر سه مورد در يک فصل از شاهنامه آمده اند، و نزديکيشان بهم می رساند که اين فصل در يک سال معينی ـ يعنی شصت و سه سالگی شاعر ـ سروده شده است. قطعه ی دومين، تاريخی بسيار مهم بدست می دهد: در ميان سالهايی که مورد نظر ماست، "هرمزد ِ بهمن" يعنی نخستين روز از يازدهمين ماه ِ سال، فقط و فقط در سال 371 يزدگردی به روز جمعه ( آذينه) می افتاده است يعنی به روز جمعه 14 ژانويه 1003 ميلادی. چون اين سال با شصت و سه سالگی فردوسی برابر بوده است، اکنون ديگر بقطع و يقين می توان گفت که فردوسی در 308 (= 63 ـ 371) يزدگردی برابر با 40 / 939 ميلادی و 329 هجری قمری زاده شده بوده است، همان گونه که مول نتيجه گرفته بود.

اما از اين هم گامی فراتر می توان رفت و تاريخ دقيق تولد فردوسی را از روی گفته خودش می توان يافت در بيت:

مـِـی لعل پيش آور ای روزبه ـ ـ که شد سال گوينده بر شصت و سه

دو واژه ی "که شد" اشاره به رسيدن زمان زادروز فردوسی دارد (اگر چه خود آن زمان بدقت ذکر نشده است). ولی اندکی پيش از اين مورد، فردوسی به خود می گويد از کار دست بکش و به می روی آور که جشنی بزرگ پيش آمد.

شب اورمَـزد آمد از ماه ِ دی ـ ـ ز گفتن بياسای و بردار می

اين بيت 77 خط پيش از شعر "که شد سال گوينده بر شصت وسه" آمده است
اکنون متوجه می شويم که فردوسی ميان " شب اورمزد ِ دی"، يعنی روز سی ام آذر چون اصطلاح " شب ِ" يک روز ِ معين در فارسی و زبانهای خويشاوند؛ بمعنی روز پيش از آن می باشد چنان که هنوز " شب جمعه " بمعنی پنجشنبه است از سال 371 يزدگردی که برابر با سه شنبه 15 دسامبر 939 ميلادی بوده و جمعه اول بهمن همان سال برابر 14 ژانويه 1003 ميلادی، هشتصد بيتی سروده بوده است يعنی هر روزی 27 بيت بطور متوسط.

چون بيت "که شد سال گوينده بر شصت و سه" ـ که خبر از رسيدن تاريخ زادروز فردوسی دارد 77 سطر پس از بيت "شب اورمزد آمد و ماه دی" ـ که مقصود جمعه 14 ژانويه 1003 باشد ـ سروده شده است، اگر بين آن دو سه روز فاصله اندازيم بخطا نرفته ايم و تاريخ رسيدن جشن شصت و سومين زادروز فردوسی را هم در جمعه 18 (= 3 + 15) دسامبر 1002 ميلادی برابر با سوم دی 371 يزدگردی بدست آورده ايم.

 

گاهشماری يزدگردی 

اکنون بايد توجه داشت که فردوسی اگر چه گاهی سال هجری قمری بکار می برده است اما در عمل فقط به ماه و روز کار داشته و ماه و روز را هم بر شيوه ی گاهشماری يزدگردی بکار می گرفته. يعنی وقتی تاريخی را بدقت می دهد، آن را با روز و ماه ايرانی می دهد مگر آن که مثل تاريخ فرمان بخشودن خراج از سوی محمود، در اصل کارش به ماه قمری آمده بوده باشد. بعبارت ديگر، به هنگام سخن از "که شد سال گوينده بر شصت و سه " نظر فردوسی، همچنان که از 77 شعر بعد از آن (شب اورمزد آمد و ماه دی) و يا هشتصد بيتی پس از اين (چون آذينه هرمزد بهمن بود) بر می آيد، به يک روز و ماه ِ ايرانی معطوف بوده است که با توجه به تحقيق بالا آن را می توان معين کرد.

در گاهشماری يزدگردی هر ماه را سی روز تمام است و سال را پنجه ای افزايند که در نتيجه هر چهارسال يک روز ( 6 *4 = 24 ساعت) از سال حقيقی خورشيدی بجلو می افتد. يعنی آنچه را فردوسی بهنگام سرودن "که شد سال گوينده بر شصت و سه" ـ در سوم دی 371 يزدگردی و 18 دسامبر 1003 ـ شصت و دو سال کامل می دانسته است، در واقع شانزده روزی از شصت و دو سال خورشيدی کامل کمتر می بوده است، يعنی سوم دی سال 308 يزدگردی (=63 ـ 371) برابر بوده است با جمعه سوم ژانويه 940 (= 16 + 18 دسامبر 939) ميلادی، که حاصل افزايش 16 روز بر 18 دسامبر سال 939 می باشد، و اين تاريخ دقيق و حقيقی تولد فردوسی شاعر گرانمايه و ملی ماست و جا دارد آن را بعنوان جشنی عمومی فرخنده داريم.

 

 

 

نقل از گاهنامه ساینا. ویژه پژوهشهای شاهنامه شناسی

 

 

 

 

 

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 

26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40

آخرین مقالات


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

LEIBNITZ'S MONADS & JAVADI'S CPH

General Science Journal

World Science Database

Hadronic Journal

National Research Council Canada

Journal of Nuclear and Particle Physics

Scientific Journal of Pure and Applied Science

Sub quantum space and interactions from photon to fermions and bosons

مرز بین ایمان و تجربه  

نامه سرگشاده به حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی

آرشیو موضوعی

اختر فیزیک

اجتماعی

الکترومغناطیس

بوزونها

ترمودینامیک

ذرات زیر اتمی

زندگی نامه ها

کامپیوتر و اینترنت

فیزیک عمومی

فیزیک کلاسیک

فلسفه فیزیک

مکانیک کوانتوم

فناوری نانو

نسبیت

ریسمانها

سی پی اچ

 فیزیک از آغاز تا امروز

زندگی نامه

از آغاز کودکی به پدیده های فیزیکی و قوانین حاکم بر جهان هستی کنجکاو بودم. از همان زمان دو کمیت زمان و انرژی بیش از همه برایم مبهم بود. می خواستم بدانم ماهیت زمان چیست و ماهیت انرژی چیست؟


 

 

free hit counters

Copyright © 2013 CPH Theory

Last modified 12/22/2013