تمام کسانی که با نجوم و آرايش فضايي زمين و خورشيد آشنا هستند، می
دانند که زمين در اول ديماه هر سال به نقطه انقلاب زمستانی خود می
رسد. نقطه ای که در آن، ناظران نيمکره شمالی دارای کوتاهترين روز و
بلندترين شب سال بوده و بر عکس در نيمکره جنوبی بلندترين روز سال
اتفاق می افتد.
تمام کسانی که با نجوم و آرايش فضايي زمين و خورشيد آشنا هستند، می
دانند که زمين در اول ديماه هر سال به نقطه انقلاب زمستانی خود می
رسد. نقطه ای که در آن، ناظران نيمکره شمالی دارای کوتاهترين روز و
بلندترين شب سال بوده و بر عکس در نيمکره جنوبی بلندترين روز سال
اتفاق می افتد.
اما بايد توجه داشت که در اين شب همه ناظران نيم کره شمالی دارای
طول شب يکسان نيستند. در استوا طول شب و روز برابر و مساوی با 12
ساعت است و هرچه به طرف قطب می رويم طول شب يلدا افزايش می يابد.
بطوريکه با يک محاسبه ساده می توان به نتايج زير رسيد:
نام شهر |
کشور |
طول شب يلدا |
مکه |
عربستان |
13 ساعت و 18 دقيقه |
مدينه |
عربستان |
13 ساعت و 32 دقيقه |
چابهار |
ايران |
13 ساعت و 36 دقيقه |
يزد |
ايران |
14 ساعت و 5 دقيقه |
اصفهان |
ايران |
14 ساعت و 9 دقيقه |
تهران |
ايران |
14 ساعت و 26 دقيقه |
مشهد |
ايران |
14 ساعت و 29 دقيقه |
تبريز |
ايران |
14 ساعت و 39 دقيقه |
برلين |
آلمان |
15 ساعت و 36 دقيقه |
پاريس |
فرانسه |
15 ساعت و 59 دقيقه |
لندن |
انگليس |
16 ساعت و 25 دقيقه |
مسکو |
روسيه |
17ساعت و 17 دقيقه |
استکهلم |
سوئد |
18 ساعت و 18 دقيقه |
هلسنکی |
فندلاند |
18 ساعت و 35 دقيقه |
ريکجاويک |
ايسلند |
20 ساعت و 31 دقيقه |
لوليا |
سوئد |
21 ساعت و 44 دقيقه |
همانطور که در جدول فوق مشاهده می شود، شب يلدا برای بعضی کشورها
مشکلات زيادی را بوجود می آورد. مثلا در پايتخت سوئد، خورشيد ساعت
8 و 55 دقيقه طلوع و ساعت 14 و 37 دقيقه غروب خواهد کرد. يعنی طول
روز تنها 5 ساعت و 42 دقيقه است و چه زود شب فرا می رسد! البته
خورشيد هم در اين روزها چه کم فروغ است. زيرا در وسط روز به حداکثر
ارتفاع خود از افق يعنی حدود 8 درجه می رسد! آيا می توانيد تصورش
را بکنيد؟
شب يلدای خوبی در کنار خانواده و دوستان داشته باشيد.
ظاهرا پيش از
مسيحي شدن روميان ، يعني 300 سال پس از زايش عيسي مسيح ، كليسا
جشن تولد مهر را به عنوان زادروز عيسي پذيرفت ، زيرا زمان تولد
او دقيقا معلوم نبود . از اين روست كه تا امروز بابانوئل با
لباس و كلاه موبدان ظاهر ميشود و درخت سرو و ستارهاي در
بالاي آنهم يادگار مهريهاست . جالب اينجا است كه يلدا
كلمهاي است سرياني بهمعناي تولد و به گفته ابوريحان بيروني
آنرا " شبزادان " ترجمه كردهاند . آيين
شب يلدا يا شب چله ، خوردن آجيل مخصوص ، هندوانه ، انار و
شيريني و ميوههاي گوناگون است كه همه جنبههاي نمادي دارند و
نشانه بركت ، تندرستي ، فراواني و شادكامي هستند . در اين شب
هم مثل جشن تيرگان فال گرفتن كتاب حافظ مرسوم است . و حاضرين
با انتخاب و شكستن گردو از روي پوكي و يا پري آن ، آينده گويي
ميكنند .
سيد قاسم رستمی- عضو گروه غير حرفه ای رؤيت هلال
نقل
از پارس اسکای
شب چله
(یلدا)
شب
زايش خورشيد و آغاز سال نو ميترايی
رضا مرادی غیاث آبادی
دیر زمانی است كه مردمان
ایرانی و بسیاری از جوامع دیگر، در آغاز فصل زمستان مراسمی را برپا
میدارند كه در میان اقوام گوناگون، نامها و انگیزههای متفاوتی
دارد. در ایران و سرزمینهای همفرهنگ مجاور، از شب آغاز زمستان با
نام «شب
چله» یا «شب
یلدا»نام
میبرند كه همزمان با شب انقلاب زمستانی است. به دلیل دقت گاهشماری
ایرانی و انطباق كامل آن با تقویم طبیعی، همواره و در همه سالها،
انقلاب زمستانی برابر با شامگاه سیام آذرماه و بامداد یكم دیماه
است. هر چند امروزه برخی به اشتباه بر این گمانند كه مراسم شب چله
برای رفع نحوست بلندترین شب سال برگزار میشود؛ اما میدانیم كه در
باورهای كهن ایرانی هیچ روز و شبی، نحس و بد یوم شناخته نمیشده
است. جشن شب چله، همچون بسیاری از آیینهای ایرانی، ریشه در
رویدادی كیهانی دارد.
خورشید
در حركت سالانه خود، در آخر پاییز به پایینترین نقطه افق جنوب
شرقی میرسد كه موجب كوتاه شدن طول روز و افزایش زمان تاریكی شب
میشود. اما از آغاز زمستان یا انقلاب زمستانی، خورشید دگرباره
بسوی شمال شرقی باز میگردد كه نتیجه آن افزایش روشنایی روز و كاهش
شب است. به عبارت دیگر، در ششماهه آغاز تابستان تا آغاز زمستان،
در هر شبانروز خورشید اندكی پایینتر از محل پیشین خود در افق طلوع
میكند تا در نهایت در آغاز زمستان به پایینترین حد جنوبی خود با
فاصله 5/23 درجه از شرق یا نقطه اعتدالین برسد. از این روز به بعد،
مسیر جابجاییهای طلوع خورشید معكوس شده و مجدداً بسوی بالا و نقطه
انقلاب تابستانی باز میگردد. آغاز بازگردیدن خورشید بسوی
شمالشرقی و افزایش طول روز، در اندیشه و باورهای مردم باستان به
عنوان زمان زایش یا تولد دیگرباره خورشید دانسته میشد و آنرا
گرامی و فرخنده میداشتند.
در
گذشته، آیینهایی در این هنگام برگزار میشده است كه یكی از آنها
جشنی شبانه و بیداری تا بامداد و تماشای طلوع خورشید تازه متولد
شده، بوده است. جشنی كه از لازمههای آن، حضور كهنسالان و بزرگان
خانواده، به نماد كهنسالی خورشید در پایان پاییز بوده است، و
همچنین خوراكیهای فراوان برای بیداری درازمدت كه همچون انار و
هندوانه و سنجد، به رنگ سرخ خورشید باشند.
بسیاری از ادیان نیز به
شب چله مفهومی دینی دادند. در آیین میترا (و بعدها با نام كیش
مهر)، نخستین روز زمستان به نام «خوره
روز» (خورشید روز)،
روز تولد مهر و نخستین روز سال نو بشمار میآمده است و امروزه
كاركرد خود را در تقویم میلادی كه ادامه گاهشماری میترایی است و
حدود چهارصد سال پس از مبدأ میلادی به وجود آمده؛ ادامه میدهد.
فرقههای گوناگون عیسوی، با تفاوتهایی، زادروز مسیح را در یكی از
روزهای نزدیك به انقلاب زمستانی میدانند و همچنین جشن سال نو و
كریسمس را همچون تقویم كهن سیستانی در همین هنگام برگزار میكنند.
به روایت بیرونی، مبدأ سالشماری تقویم كهن سیستانی از آغاز زمستان
بوده و جالب اینكه نام نخستین ماه سال آنان نیز «كریست» بوده است.
منسوب داشتن میلاد به میلاد مسیح، به قرون متأخرتر باز میگردد و
پیش از آن، آنگونه كه ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه نقل كرده
است، منظور از میلاد، میلاد
مهر یا خورشید است.
نامگذاری نخستین ماه زمستان و سال نو با نام «دی» به معنای
دادار/خداوند از همان باورهای میترایی سرچشمه میگیرد.
نخستین
روز زمستان در نزد خرمدینانی كه پیرو مزدك، قهرمان بزرگ ملی ایران
بودهاند (كه هنوز هم حامیان سرمایهداری لجام گسیخته اندیشههای
عدالتجویانه او را سد راه منافع طبقاتی خود میدانند) سخت گرامی و
بزرگ دانسته میشد و از آن با نام «خرم روز» یاد میكرده و
آیینهایی ویژه داشتهاند. این مراسم و نیز سالشماری آغاز زمستانی
هنوز در میان برخی اقوام دیده میشود كه نمونه آن تقویم محلی پامیر
و بدخشان (در شمال افغانستان و جنوب تاجیكستان) است. همچنین در
تقویم كهن ارمنیان نیز از نخستین ماه سال نو با نام «ناواسارد» یاد
شده است كه با واژه اوستایی «نوسرذه» به معنای «سال نو» در پیوند
است.
هر چند
برگزاری مراسم شب چله و میلاد خورشید در سنت دینی زرتشتیان پذیرفته
نشده است؛ اما خوشبختانه اخیراً آنان نیز میكوشند تا این مراسم را
همچون دیگر ایرانیان برگزار كنند. البته در گاهشماری نوظهوری كه
برخی زرتشتیان از آن استفاده میكتتد و دارای سابقه تاریخی در
ایران نیست، زمان شب چله با 24 آذرماه مصادف میشود كه نه با تقویم
طبیعی انطباق دارد و نه با گاهشماری دقیق ایرانی و نه با گفتار
ابوریحان بیرونی كه از شب چله با نام «عید نود روز» یاد میكند. از
آنرو كه فاصله شب چله با نوروز، نود روز است.
امروزه
میتوان تولد خورشید را آنگونه كه پیشینیان ما به نظاره
مینشستهاند، تماشا كرد: در دوران باستان بناهایی برای سنجش رسیدن
خورشید به مواضع سالانه و استخراج تقویم ساخته میشده كه یكی از
مهمترین آنها چارتاقی نیاسر كاشان است كه فعلاً تنها بنای سالم
باقیمانده در این زمینه در ایران است. پژوهشهای نگارنده كه در
سال 1380 منتشر شد (نظام گاهشماری در چارتاقیهای ایران)، نشان
میدهد كه این بنا بگونهای طراحی و ساخته شده است كه میتوان زمان
رسیدن خورشید به برخی از مواضع سالانه و نیز نقطه انقلاب زمستانی و
آغاز سال نو میترایی را با دقت تماشا و تشخیص داد. چارتاقی نیاسر
بنایی است كه تولد خورشید بگونهای ملموس و قابل تماشا در آن دیده
میشود. این ویژگی را چارتاقی «بازه هور» در راه نیشابور به تربت
حیدریه و در نزدیكی روستای رباط سفید، نیز دارا است كه البته فعلاً
دیواری نوساخته و الحاقی مانع از دیدار پرتوهای خورشید میشود.
هر ساله مراسم
دیدار طلوع و تولد خورشید در چارتاقی نیاسر، و بررسی نظریه
نگارنده، با حضور دوستداران باستانستارهشناسی ایرانی و دیگر
علاقهمندان، در شهر نیاسر كاشان برگزار میشود.
این نوشتار نگارنده،
در صفحه علم روزنامه شرق (4 دیماه 1384) نیز منتشر شده است.
نقل از
پژوهش های ایرانی
شب یلدا، تاریخچه و ریشه
ی آن