براساس يك تئورى، جهان مرئى ما يكى
از جفت دوقلويى به هم چسبيده است.جهان ديگر، ظاهراً از آن جدا است،
ولى با نيرويى كه به آن اجازه حركت فنر مانند و دور شدن و سپس
بازگشت به عقب و تصادم با جهان ما را مى دهد، بدان متصل است. هر يك
از اين دو جهان سه بعدى به نام غشا خوانده مى شود كه طبق گفته پل
اشتاين هارت از دانشگاه پرينستون و نيل توروك از دانشگاه كمبريج،
مانند دست هاى در حال كف زدن از يكديگر دور شد و سپس بر روى
يكديگر فرو مى افتند. زمانى كه با يكديگر ملاقات مى كنند، يك
انفجار بزرگ جديد هر يك از اين دو غشا را در بر مى گيرد و عالم از
نو شروع مى شود.
اشتاين هارت مى گويد، «با جدا شدن
غشاها از يكديگر، شروع به انبساط و سرد شدن مى كنند، و از همان
نقطه است كه مانند عالم عادى به نظر مى رسند.» اما، يك تفاوت اساسى
وجود دارد: مقدار به اصطلاح «ثابت كيهان شناسى»، هر بار كه آن دو
با يكديگر تصادم مى كنند، كاهش مى يابد. نخستين بار، آلبرت اينشتين
ثابت كيهان شناسى را در سال ۱۹۱۵ مطرح نمود، ولى بعداً، زمانى كه
در سال ۱۹۲۹ معلوم شد عالم در حال انبساط است، آن را كنار گذاشت و
خطاى احمقانه بزرگى خواند. هنگامى كه ستاره شناسان دريافتند انبساط
فضا در حال سرعت گرفتن است، آن را دوبار زنده كردند، ولى اين بار
مقدار اين ثابت ۱۰۱۲۰ برابر كوچك تر از آن چه كه از مدل استاندارد
مهبانگ انتظار مى رفت، بود. نظريه جديد، مشكل را با طرح اين موضوع
كه ثابت كيهان شناسى با هر «پرتاب فنرمانند» رو به كاهش مى گذارد،
حل مى كند. دانشمندان انتظار دارند كه با مشاهده «امواج جاذبه»، كه
هنوز كشف نشده ولى به نظر مانند امواج بسيار كوچك در فضا مى رسند،
اين نظريه را به بوته آزمايش گذارند. با وجود آن كه كيهان شناسى
استاندارد وجود موكتى از امواج كوچك برخاسته از لحظه انفجار بزرگ
را پيش بينى مى كند، نظريه اشتاين هارت و توروك چندان علاقه اى به
اين گونه پيش بينى ها ندارد.
http://online.itp.ucsb.edu
شرق
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40
آخرین
مقالات |