بالاخره بعد از 5 دقیقه پیاده روی
به دانشگاه رسیدم و از طریق فلش های راهنما توانستم محل را براحتی
بیابم. ساعت 10 شده بود و افتتاحیه را از دست داده بودم. اما
خوشبختانه در سخنرانی اول که ساعت 10:30 ارائه میشد حاضر شدم.
پروفسور ابراهیم زاده آمدند و برای صحبت کردن حاضر شدند. اولین
باری بود که در کارگاهی شرکت میکنم که به زبان انگلیسی صحبت میشود.
هیجان داشتم و نگران از اینکه نتوانم مطالب را بفهمم. سخنرانی اول
شروع شد. بیان پروفسور ابراهیم زاده خیلی جذاب بود و من هم
خوشبختانه براحتی توانستم مطالب را بگیرم. بعد از پایان اولین
سخرانی سوالاتی پرسیده شدند. من هم که همیشه سوال دارم. بعد از آن
در بین شرکت کنندگان، دوست و استادم آقای دکتر دهقانپور را ملاقات
کردم. حضور ایشان نیز باعث افزایش خوشحالی من گردید زیرا هرکسی از
مصاحبت با ایشان لذت میبرد.
قرار بود که در سه روز 9 سخنرانی
ارائه شود. در حین برگزاری این کارگاه تمامی عوامل اجرایی بخوبی
هماهنگ بودند. کیفیت کارگاه خیلی بالا بود. آقای
دکتر فیاض که
سرپرست اجرایی کارگاه بودند نیز به دقت همه چیز را کنترل میکردند.
ایشان سابقاً دانشجوی پروفسور ابراهیم زاده هم بوده اند. روز اول 3
سخنرانی ارائه شد که واقعا همه را مجذوب کرده بود. پروفسور ابراهیم
زاده با انرژی تمام و کاملا استادانه مطالب را بیان میکردند و با
حوصله فراوان به تمامی سوالات جواب میدادند.
اولین روز کارگاه با صرف شام و
رفتن به محل اسکان به پایان نزدیک میشد. دانشگاه تفرش میهمانسرای
بسیار بسیار راحت و دلپذیری داشت و کلیه امکانات لازم فراهم بودند.
وسایل ایاب ذهاب هم موجود بودند. اگر که از وسیله جا میماندیم
باید پیاده مسیر را میپیمودیم. البته کمتر از 10 دقیقه تا
میهمانسرا راه بود. با این حال هوای سرد شبهنگام تفرش آدم را می
لرزاند. بعد از رسیدن به اتاق، فوری آماده استراحت شدم. انگار که
خستگی سفر تازه یادم آمده بود!
روز بعد ادامه ی سخنرانی ها شروع
شد. پروفسور ابراهیم زاده در مورد کاربردهای فراوان OPO و
همچنین انواع دستگاه های آن توضیح دادند. صحبت ایشان تخصصی تر شده
بود. من هم بیشتر جذب شده بودم. بعد از ارائه هر سخنرانی مرتب سوال
پرسیده میشد و همه سوال ها به خوبی جواب داده میشدند. هنگام اتمام
سخنرانی های آن روز، برنامه بازدید از شهر تفرش را به اطلاع حاضرین
رسانده شد. یک معلم 70 ساله راهنمای گروه بود که تاریخ شهر و
اطلاعات دیگری را در اختیار ما قرار میداد. ابتدا بر سر مزار پرفسور
حسابی رفتیم و سپس
به حسنیه ششناو.
از آنجا ما را به پارکی بردند که اسمش خیلی عجیب بود: پارک
حکیم نظامی تفرشی. بنابه گفته های پیرمرد راهنما، نظامی گنجه
ای اهل تفرش بوده و میبایست نظامی
تفرشی نامیده
بشود. این از عجیب ترین چیز هایی بود که تاکنون شنیده بودم. در آن
پارک حوضی وجود داشت از گوگرد که به نام حوض
دیوانه مشهور بود
چراکه روزی چند بار خود بخود فوران های مرتفعی تا چندین مترنشان
میداد. چیز دیگری هم بود که توجه مرا جلب کرد. در کنار حسینیه
ششناو یک درخت چنار قرار داشت که قدمت آن به 1000
سال میرسید و تنه
بسیار بسیار قطوری داشت. آنشب تفرش را برای اولین بار دیدم.
روز آخر در ادامه سخنرانی ها،
پرفسور ابراهیم زاده به بررسی کاربردهای OPO در
پروژه ها و تحقیقات حاضرین پرداختند و نقطه نظرات شان را بیان
کردند. اختتامیه هم ساعت 11:30 شروع شد و در انتها میهمانی کوچکی
با حضور ایشان برگزار گردید. پروفسور انسان بسیار خونگرم و با
شخصیتی هستند و من از ملاقات و هم صحبتی با ایشان خیلی خوشحال شدم.
در مراسم اختتامیه، آقای
دکتر نور آذر- ریاست دانشگاه صنعتی امیرکبیر واحد تفرش (رئیس
سابق دانشکده فیزیک و علوم هسته ای دانشگاه صنعتی امیرکبیر تهران)
با تقدیر از ارزش های پروفسور ابراهیم زاده، کارگاه آموزشی فوتونیک
را به اتمام رساندند.
ساعت 14:45 همراه با آقای دکتر
دهقانپور به سمت تهران راه افتادیم...
میتوانم قویاً بگویم که این
کارگاه از بهترین کارگاه هایی بود که تاکنون رفته ام. دیدار با
پروفسور ابراهیم زاده که استاد فوتونیک دانشگاه بارسلون اسپانیا و
از بهترین های اپتیک غیر خطی هستند، یادگیری مباحث روز شاخه اپتیک
غیر خطی OPO و
افزایش تجربه شرکت در کنفرانس ها و کارگاه های زبان انگلیسی از
مهمترین دستاوردهای من از این کارگاه میباشند. در اینجا از دکتر
نورآذر و دکتر فیاض سپاسگزاری مینمایم و امیدوارم در تحقق اهدافشان
به موفقیت روز افزون دست پیدا کنند.
حسین علیصفایی