تاريك ترين دوران تاريخ
اين
سالشمار تاريخى عصر انرژى هسته اى را از 1895تا 1939 بررسى
مى كند. در اين سالشمار از كشف اشعه ايكس و راديواكتيويته تا
انفجار اولين بمب اتمى و جنگ سرد را كه با اتمام آن خلع سلاح
هسته اى آغاز شد، دنبال مى كند.
1895
ويلهم رونتگن اشعه ايكس را كشف كرد. او در حين پژوهش هايش روى
كاتد ها متوجه شد آنها پرتو هاى ناشناخته اى را از خودشان ساطع
مى كنند. وى اين اشعه را اشعه X. (مجهول)
نامگذارى كرد.
مارى و پى ير كورى دو عنصر راديواكتيو راديوم و پولونيوم را كشف
كردند. قبل از اين اورانيوم و توريوم تنها عناصر راديواكتيو شناخته
شده بودند. مارى كورى در حالى كه روى سنگ معدنى اورانيوم كار
مى كرد، متوجه شد دو سنگ معدن ديگر خيلى بيشتر از خود اورانيوم
راديواكتيو هستند.
او و شوهرش پى ير بعد از تجزيه شيميايى سنگ معدنى ها به ماده اى
رسيدند كه ۴۰۰ بار بيشتر از اورانيوم راديواكتيو بود. مارى اين
ماده را به ياد كشورش لهستان پولونيوم
نامگذارى كرد.
1905
آلبرت اينشتين تئورى ارتباط ماده و انرژى را كشف كرد. فرمول E=mc2 احتمالاً
مشهورترين پيامد تئورى نسبيت اينشتين است
1911
جورج فن هوسى ايده استفاده از ردياب هاى راديواكتيو را مطرح كرد.
ردياب ها، بعداً كاربرد وسيعى در تشخيص هاى پزشكى پيدا كردند. يك
ردياب راديواكتيو مقدار مشخصى از يك ماده راديواكتيو است كه روى
ماده اى شيميايى كه قابليت حركت در بدن يا رگ ها را داشته باشد،
سوار مى شود.
1927
هرمن بلوم گارت پزشك اهل بوستون براى اولين بار از ردياب هاى
راديواكتيو براى تشخيص يك بيمارى قلبى استفاده كرد. بلوم گارت
استاد پزشكى دانشكده پزشكى دانشگاه هاروارد بود.
دسامبر 1938
دو دانشمند آلمانى اتوهان و فريتز استراسمن پديده شكافت هسته اى را
تشريح كردند. آنها دريافتند كه مى شود با بمباران هسته اتم
اورانيوم نوترون هاى آن را به چند هسته شكافت. در حين تقسيم شدن
هسته اورانيوم مقدارى ماده به انرژى تبديل مى شود.
آگوست 1939
در دوم آگوست آلبرت اينشتين نامه اى براى پرزيدنت روزولت فرستاد كه
در آن از تحقيقات اتمى آلمانى ها و امكان دستيابى آنها به بمب اتمى
صحبت كرد. اينشتين نامه را به كمك لئو زيلارد فيزيكدان اتريشى تهيه
كرد. زيلارد طرفدار و مدافع دوآتشه اين طرح بود كه آمريكا روى ساخت
و گسترش سلاح هايى كه مى تواند با استفاده از دانش فيزيكى هسته اى
ساخته شوند، سرمايه گذارى كند. اين دو نفر در آن نامه روزولت را
تشويق كردند براى تحقيقات اتمى آ مريكا بودجه اى در نظر بگيرد.
روزولت _ بعد از اين نامه- كميته مخصوصى راه انداخت كه درباره چند
و چون دخالت يا شركت ارتش در تحقيقات اتمى اطلاعاتى كسب كند.
روزولت اكتبر ۱۹۳۹ پژوهش و تحقيق در مورد اورانيوم را در ايالات
متحده گسترش داد.
دهه 1940
جنگ جهانى دوم افسردگى بزرگ دهه ۳۰ را تمام كرد. در طول دهه ۳۰ سه
قدرت استبدادى و نظامى آلمان، ژاپن و ايتاليا در سه نقطه دنيا
سربرداشتند. آلمان تحت فرمان هيتلر و حزب نازى، لهستان را در اول
سپتامبر ۱۹۳۹ اشغال كرد. دو روز بعد انگلستان و فرانسه عليه آلمان
و متحدانش اعلام جنگ كردند. تابستان ۱۹۴۰ آتش جنگ دامن دانمارك،
نروژ، هلند و بلژيك را فرا گرفت و با اشغال فرانسه كنترل بيشتر
بخش هاى اروپاى غربى دست آ لمانى ها افتاد. ايتاليا ژوئن ۱۹۴۰
اعلام جنگ كرد و به مستعمرات انگلستان در آفريقا وارد شد. تابستان
بعد مصر و يونان به دست فاشيست ها افتاد. سپتامبر ۱۹۴۰ آلمان،
ايتاليا و ژاپن پيمانى سه جانبه امضا كردند و گروه متحد را تشكيل
دادند. در شرق دور ژاپن، چين را زير پا گذاشته بود و داشت به
هندوچين، فرانسه (ويتنام فعلى) مى رسيد. ايالات متحده اما تا
دسامبر ۱۹۴۱ بى طرف باقى ماند. بعد از پايان جنگ جهانى اول ايالات
متحده تلاش كرده بود از لحاظ سياسى مستقل عمل كند و خودش را از
آنچه «مسائل داخلى اروپا» مى دانست كنار بكشد. پرزيدنت روزولت
اعلام كرد: «ملت، يك ملت بى طرف باقى خواهد ماند، اما من نمى توانم
بخواهم هر آمريكايى در آرا و نظرياتش هم بى طرف باشد.» ايالات
متحده نه در نظر و نه در عمل بى طرف نماند. آنها سلاح هاى مازادشان
را در ازاى دانش نظامى با بريتانيا معامله كردند.
سپتامبر 1942
پروژه منهتن شكل گرفت تا بمب اتم پيش از آلمان ها ساخته شود. ارتش
ژنرال لزلى گرووز را كه مهندس مسئول در ساخت پنتاگون بود، به
سرپرستى پروژه تعيين كرد. اوايل پژوهش ها در آزمايشگاه هاى چندين
دانشگاه انجام مى شد. به زودى بعد از اينكه انريكو فرمى در دانشگاه
شيكاگو به دانش واكنش هاى زنجيره اى هسته دست پيدا كرد، پروژه
منهتن به پرونده اى فوق سرى تبديل شد، پرونده اى شامل توليدات
هسته اى و امكانات پژوهشى در تمام كشور كه ۳۰۰ هزار نفر برايش كار
مى كردند. «واحد مهندسى ارتش حوزه منهتن» براى جاى دادن كارگران و
دانشمندان، امكانات توليد و شهرهاى صنعتى را در تنسى، واشينگتن و
نيومكزيكو ساخت. تحقيقات هم در آزمايشگاه دانشگاه هاى مختلف از
كلمبياى نيويورك گرفته تا بركلى كاليفرنيا انجام مى شد.
نوامبر 1942
لس آلاموس به عنوان پايگاه آزمايش بمب اتمى انتخاب شد. اين
آزمايشگاه فوق سرى در اعماق كوه هاى نيومكزيكو ساخته شد. كارگردان
پروژه رابرت اوپن هايمر بود. وى كه يك فيزيكدان دانشگاه بركلى
كاليفرنيا بود گروهى از دانشمندان را تشكل داد كه وظيفه شان ابداع
يك وسيله انفجارى از نظريه اتمى بود. وسيله اى به اندازه كافى كوچك
كه بشود آن را با هواپيما حمل كرد. مقامات به اين دانشمندان گفته
بودند كه آنها قرار است روى پروژه اى كار كنند كه ممكن است باعث
پايان جنگ شود. ارتش ساختمان هاى موقت فراوانى ساخت تا دانشمندان و
خانواده هايشان در آنها اسكان يابند. آنها به دليل سرى بودن پروژه
تا پايان كار حق نداشتند منطقه لس آلاموس را ترك كنند مگر در
موارد اضطرارى. تا پايان جنگ نزديك پنج هزار نفر در لس آلاموس
زندگى و كار مى كردند.
دسامبر 1942
انريكو فرمى اولين واكنش زنجيره اى هسته اى را در صحن درب و داغان
شده دانشگاه شيكاگو به انجام رساند. فرمى و همكارانش يك رآكتور
هسته اى اوليه ساختند و اسمش را گذاشتند پيل شيكاگو رآكتورى با ۵۷
لايه كه يكى در ميان، اورانيوم و گرافيت بودند و روى تخته هاى چوبى
۶ سوار شده بودند. فرمى و گروهش ساخت پيل شيكاگو را صبح روز دوم
دسامبر 1943 بعد از ساعت ها آزمايش و خطا به پايان بردند.
فرمى ساعت 6:36 بعدازظهر اعلام كرد: «اين واكنش زنجيره اى چرخه اى
خود نگه دار است.»
1942-45
كارگاه مهندسى «لكينتون» در زمينى به مساحت ۵۹ هزار هكتار در غرب
«ناكسويل» در «اوك ريج» تنسى ساخته شد. در اين كارگاه اورانيوم
خالص توليد مى شد. اين كار در كارگاه مهندسى لكينتون انجام مى شد
كه پرزيدنت روزولت هدايت پروژه منهتن را به دست گرفت. سه نوع از
تجهيزات توليد را در دره هايى دور از شهر مستقر كردند. تجهيزات «Y12»
و «K25» جداسازى و غنى سازى
اورانيوم را براى استفاده در رآكتور هاى توليد پلوتونيوم انجام
مى دادند. اولين رآكتور توليد پولوتونيوم كه در قلب تجهيزات X10 قرار
داشت كارش را در نوامبر ۱۹۴۳ آغاز كرد. كارگاه مهندسى لكينتون
اورانيوم مورد نياز براى رآكتور هاى هاتفورد و واشينگتن و همين طور
بمب اتمى كه در هيروشيما منفجر شد، تامين كرد.
1943-1945
پايگاه هاتفورد در ريچلند ايالت واشينگتن ساخته شد تا پروژه منهتن
به توليد پلوتونيوم بپردازد. تا سال ۱۹۴۲ سرپرستان پروژه منهتن،
مركز عمليات توليد پولوتونيم را در كارگاه مهندسى لكينتون اوك ريج
قرار داده بودند، اما تصميم گرفتند براى امنيت بيشتر عمليات را به
منطقه حفاظت شده اى منتقل كنند.آنها يك پايگاه ۱۶۰۰ كيلومتر مربعى
را در «كلمبيا ريور» در جنوب مركز واشينگتن انتخاب كردند. در اين
پايگاه محوطه اى مسطح، تجهيزاتى براى توزيع نيروى هيدروالكتريك،
منطقه اى دورافتاده و امكاناتى براى رفت و آمد كاركنان شكل گرفت.
1945
ايالات متحده اولين انفجار اتمى اش را در پايگاهى نزديك «آلا
موگوردو» در نيومكزيكو انجام داد. ساعت ۳۰/۵ ، ۱۶ جولاى
۱۹۴۵ دانشمندان لس آلاموس از ميان گودال هايى كه 16.5 كيلومتر آن
طرف تر داشتند يك انفجار اتمى با هسته پلوتونيوم را تماشا
مى كردند. انفجارى كه معادل انفجار 600تن تی ان تی بود. اين انفجار
كه اسمش را «آزمايش ترينيتى» گذاشته بودند، برج (پايه) فلزى اى را
كه تجهيزات روى آن سوار شده بود بخار كرد و همه شن و ماسه اطراف به
شيشه تبديل شدند.
آگوست 1945
ايالات متحده، هيروشيما و ناكازاكى را بمباران اتمى كرد. ۶ آگوست
۱۹۴۵ يك بمب افكن بی
-29، ۹۷۰۰ پوند اورانيوم را _ بمبى كه خودشان اسمش را «پسربچه»
گذاشته بودند- روى هيروشيما در جنوب ژاپن، رها كرد. هيروشيما يك
مركز مهم ارتباطى و نظامى بود كه 300 هزار نفر جمعيت داشت. دليل
ديگر اهميت هيروشيما اين بود كه تنها شهر استراتژيك ژاپن بود كه
گمان مى رفت زندانى آمريكايى در آنجا نباشد. «پسربچه » در ارتفاع
580 مترى شهر منفجر شد و 70 هزار نفر را كشت و ۷۰ هزار نفر را هم
مجروح كرد. بمب تا شعاع ده كيلومترى همه چيز را نيست و نابود كرده
بود. پرزيدنت ترومن به ژاپن هشدار داد كه اگر تسليم نشود ايالات
متحده شهر هاى بعدى را هدف خواهد قرار داد و تا همين اندازه تخريب
مى كند. ژاپنى ها تسليم نشدند و ايالات متحده- طبق قرار!- بمباران
شهر هاى ژاپن را ادامه داد. در ۹ آگوست بمب اتمى ديگرى از راه
رسيد، قرار بود بمب افكن B-29 هدفى
نظامى را در نزديكى ناكازاكى بمباران كند اما خلبان روى «هدف دوم»
يا همان شهر ناكازاكى سوئيچ كرد، چون هوا خيلى مه آلود بود. اين
بمب _ كه «مرد گنده» صدايش مى كردند-۵/۴ تن وزن داشت؛ ۵/۴ تن
پلوتونيوم. مرد گنده 40 هزار نفر را كشت و 60 هزار نفر را مجروح
كرد. ناكازاكى تا شعاع ۶ كيلومترى با خاك يكسان شده بود. ژاپن پنج
روز بعد تسليم شد.
جولای 1946
«عمليات انرژى اتمى» كنار
گذاشته شد و «كميسيون انرژى اتمى» تاسيس شد. در
۳۱ دسامبر ۱۹۴۶ جايگزين پروژه منهتن شد. در طول نيمه اول سال 1946
بحث كنگره آمريكا اين بود كه انرژى اتمى تحت كنترل كه باشد بهتر
است: دولت يا ارتش؟ دولت پيروز شد و فعاليت هاى هسته اى بيشتر روى
گسترش تكنولوژى هسته اى و اهداف مدنى متمركز شد تا هدف هاى نظامى.
جولای 1946
ايالات متحده دو آزمايش هسته اى در «بيكينى آتل» در جزاير مارشال
اقيانوس آرام انجام داد. اين عمليات شامل دو انفجار بود. يكى روى
آب در اول جولاى و ديگرى زير آب در ۲۵ جولاى كه قرار بود مقدار
تاثير سلاح هاى اتمى را روى ناوگان دريايى تخمين بزند.
۱۶۲ سكنه بيكينى آتل به جايى در ۲۰۰ كيلومتر آن
طرف تر منتقل شدند و نزديك به ۷۰ كشتى و زيردريايى كه يك مشت جك و
جانور هدايت شان مى كردند در مرداب بيكينى لنگر انداختند. در
آزمايش روى آب ۵ كشتى غرق شد، در آزمايش زير آب، ۹ تا آگوست
1946 آزمايشگاه
ملى «اوك ريج» اولين «رآكتور _ مولد» راديوايزوتوپ را براى
استفاده هاى صلح آميز به يك بيمارستان تخصصى سرطان در سنت لوئيس
فرستاد.
آوریل تا مه 1948
زمايش هاى هسته اى جنوب اقيانوس آرام راه را براى توليد انبوه
سلاح هايى كه پيش از آن دستى سرهم و ساخته مى شدند، باز كرد.
آگوست ۱۹۴۹
اتحاد جماهير شوروى اولين دستگاه اتمى خود را در تاريخ ۲۹ آگوست
۱۹۴۹ به كار انداخت. اين حادثه تمام دانشمندان هسته اى آمريكايى را
كه به اين زودى انتظار چنين نتيجه اى را نمى كشيدند، شگفت زده كرد
و باعث شد شهروندان آمريكايى در احساس امنيت خود تجديد نظر كنند.
دهه 1950
در سال ۱۹۴۵ سربازان آمريكايى به خانه برگشتند و زندگى تازه اى را
آغاز كردند. در بين سال هاى ۱۹۴۶ تا ۱۹۶۴
بيش از ۴/۷۶ ميليون كودك متولد شدند. بيش از ۱۳ ميليون خانه ساخته
شد كه بيشتر آنها خانه هاى ساده و ارزان قيمتى بودند كه بعد از
موفقيت شهر لوى تاون به اين شكل ساخته شدند. ويليام جى. لويت
خانه سازى در حومه شهر را با ساخت و ساز خانه هاى ساده و مشابه هم
آغاز كرد كه به اين ترتيب با استقبال آمريكايى ها از اين نوع
خانه ها و ساكن شدن آنها در حومه شهر، مراكز خريد و سوپرماركت ها
به سرعت رشد پيدا كردند. بسيارى دهه ۵۰ را سال هاى بازگشت به
موفقيت و آرامش مى دانند. اين موفقيت و آرامش البته با يك تشنج
«قرمز» همراه بود. آمريكايى ها شاهد حركت كمونيسم در همه جا بودند.
در پايان دهه ۴۰ شوروى ها سعى كردند برلين را از غرب جدا كنند، حزب
كمونيسم مائو در چين به قدرت رسيد و شوروى اولين بمب اتم خود را
منفجر كرد. در خانه سياستمدارها به اين نتيجه رسيدند كه بايد عليه
كمونيسم سخت گيرى كنند. يك عضو سابق حزب كمونيسم آلگار هيس مشاور
روزولت را متهم به جاسوسى براى كمونيست ها كرد. هيس اين اتهام را
در برابر كميته فعاليت هاى ضدآمريكايى كه وظيفه بررسى اينگونه
اتهام ها را داشت، تكذيب كرد. قانون هيس را از اتهام هاى جاسوسى
مبرا كرد اما بعدها او به جرم شهادت دروغ محكوم شد. در همان زمان،
آمريكايى ها مطلع شدند كه دانشمند مشهور لس آلاموس يعنى كلاس فاش
اطلاعات محرمانه هسته اى را به شوروى منتقل مى كرده است.
خيانتكارهاى ديگرى از جمله جوليوس و اتل روزنبرگ نيز در اين دوره
محكوم و اعدام شدند. در اين زمان و بعدها بسيارى عقيده داشتند
روزنبرگ ها بى گناه و قربانى يك توطئه بودند.
ژانویه 1950
رئيس جمهور ترومن به دستور
داد تا ساخت بمب هيدروژنى را آغاز كند. ادوارد تلر در زمان جنگ
جهانى دوم كارهاى نظرى در مورد بمب هيدروژنى انجام داده بود. پس از
جنگ او دانشمندان، نمايندگان مجلس، ارتش و را تشويق به ساخت بمب
هيدروژنى كرد. كميته مشاور عمومى كه رياست آن را رابرت اوپنهايمر
بر عهده داشت ساخت بمب هيدروژنى را بر پايه اصول اخلاقى محكوم كرد
و از آن به عنوان سلاح كشتار جمعى نام برد. اين كميته همچنين عقيده
داشت ساخت بمب هيدروژنى ايالات متحده را در يك رقابت تسليحاتى با
شوروى قرار مى دهد. General
Advisory Committee) AEC و
مشاورين رئيس جمهور در اين باره هيچ اظهار نظرى نكردند.
دسامبر ۱۹۵۱
در ۲۰ دسامبر ،۱۹۵۱ در ايستگاه ملى آزمايش رآكتور كه
بعدها آزمايشگاه ملى مهندسى آيداهو نام گرفت، اولين جريان
الكتريسيته با استفاده از انرژى هسته اى توليد شد. جريان حاصل،
چهار لامپ را در اتاق توربين رآكتور زاينده آزمايشى روشن كرد.
اكتبر ۱۹۵۲
اولين عمليات در نيروگاه ساوانا ريور در آيكن واقع در جنوب
كارولينا با شروع به كار يك نيروگاه رآكتور آب سنگين آغاز شد. با
ساخت يك SPR مواد
اوليه لازم مانند تريتيوم و پلوتونيوم را براى ساخت سلاح هاى
هسته اى و گرمايى فراهم كرد.
دسامبر ۱۹۵۳
در ۸ دسامبر سال ،۱۹۵۳ رئيس جمهور آيزنهاور در سخنرانى مشهور خودش
با نام «اتم هاى صلح» در سازمان ملل، همكارى بين المللى براى
پيشبرد استفاده هاى صلح آميز از انرژى هسته اى را اعلام كرد. او
پيشنهاد كرد كشورهايى كه در زمينه انرژى هسته اى فعاليت مى كنند
اورانيوم و ديگر مواد اوليه اى كه در ساخت سلاح هاى هسته اى
استفاده مى شود را به يك آژانس بين المللى انرژى اتمى تسليم كنند
تا اين آژانس آنها را در اختيار همه كشورهايى كه مى خواهند از
انرژى هسته در كاربردهايى مانند كشاورزى، پزشكى و انرژى برق
استفاده كنند، قرار دهد.
آگوست ۱۹۵۴
يمان
انرژى اتمى ۱۹۵۴ براى ترويج بيشتر استفاده صلح آميز از انرژى
هسته اى در قالب سرمايه گذارى هاى خصوصى و همچنين اجراى برنامه
اتم هاى صلح آيزنهاور به تصويب رسيد. اين پيمان به AEC اجازه
مى داد تا به شركت هاى خصوصى مجوز استفاده از مواد اوليه و ساخت
نيروگاه هاى هسته را بدهد.
جولاى ۱۹۵۵
در ۱۷ جولاى سال ۱۹۵۵ شهر آركو در آيداهو، نخستين شهر آمريكا بود
كه برق آن توسط انرژى هسته اى تامين مى شد. ايستگاه ملى آزمايش
رآكتور كه اكنون آزمايشگاه ملى مهندسى آيداهو ناميده مى شد توسط
رآكتور بوراكس-۳ Borax-III اين
انرژى را تامين مى كرد.
جولاى ۱۹۵۷
در ۱۲ جولاى سال ۱۹۵۷ آزمايش رآكتور سديم در سانتا سوزانا در
كاليفرنيا، براى اولين بار از يك رآكتور شهرى برق توليد كرد.
سپتامبر 1975
ايالات متحده اولين آزمايش هاى هسته اى زيرزمينى خود را با نام
رينير در ۱۹ سپتامبر سال ۱۹۵۷ آغاز كرد كه در يك تونل در ميانه
صحراهاى اطراف لاس وگاس انجام شد.
اکتبر 1975
آژانس
بين المللى انرژى اتمى براى ترويج استفاده هاى صلح آميز از انرژى
هسته اى و به وجود آوردن يك سيستم بازرسى براى اطمينان پيدا كردن
از اينكه مواد اوليه در فعاليت هاى صلح آميز به كار مى روند، كار
خود را آغاز كرد. آژانس همچنين اجازه خريد و فروش مواد اوليه براى
تامين نيازهاى هسته اى غيرنظامى اعضاى خود را دارد. آژانس
بين المللى انرژى اتمى وظيفه نظارت بر اجراى عهدنامه Nuclear
Non-Proliferation را
برعهده دارد كه با قبول اين عهدنامه، اعضا با نظارت بازرسين آژانس
بر سوخت هاى هسته خود كه قابل استفاده در سلاح هاى هسته اى هم
هستند، موافقت مى كنند.
دسامبر 1957
يروگاه هسته اى درسدن در ايلينويز كار خود را شروع كرد. اين
نيروگاه اولين نيروگاه هسته اى بود كه براى ساخت آن به طور كامل از
سرمايه گذارى هاى غيردولتى استفاده شد.
دهه ۶۰و ۷۰ ـــ
حركات مختلف در حمايت از حقوق شهروندان در سال هاى دهه ۶۰ شدت
بيشتر به خود گرفتند. اين حركات در دهه ۵۰ عليه تبعيض نژادى آغاز
شده بودند. دادگاه عالى در سال ۱۸۹۶ تصويب كرد كه امكانات «جدا اما
برابر»ى براى سياه و سفيدپوست ها بايد فراهم شود. همه چيز از
زايشگاه ها تا سردخانه ها بايد جدا مى شد و هيچ وقت امكانات براى
دو طرف برابر و يكسان نبود. در سال ۱۹۵۱ پس از اينكه اليور براون
سياه پوست براى ثبت نام دخترش به يكى از مدارس سفيدپوست ها مراجعه
كرد و مديران مدرسه از اين كار ممانعت به عمل آوردند، به دادگاه
عالى شكايت كرد. پس از بررسى وضعيت مدارس، دادگاه در سال ۱۹۵۳ راى
به نابرابر بودن امكانات مدارس داد و به اين ترتيب قانون تبعيض در
مدارس عمومى برداشته شد. قانون جدا شدن اتوبوس هاى شهرى هم پس از
اعتراض گروهى از سياهان برداشته شد و در ده سال بعد اينگونه
اعتراض هاى بدون خشونت باعث شدند حقوق شهروندان كم كم تغيير كند.
اما تا سال ۱۹۶۵ خشونت جزء ثابت همه حركت ها شده بود. ترور كندى و
مدگار اوارس رهبر انجمن ملى پيشرفت رنگين پوستان در سال هاى ۱۹۶۳ و
،۱۹۶۴ بمب گذارى در كليساى آلاباما كه منجر به مرگ چهار دختربچه
شد، ترور مالكوم ايكس و شورش هاى مختلفى كه در شهرهاى آمريكا برپا
مى شد باعث ناامنى شهرها شده بود. مشاورين رئيس جمهور اعلام كردند
مشكلات اقتصادى دليل اين ناامنى ها و شورش هاست.
سپتامبر ۱۹۶۱
در
اين سال شوروى نيز به طور غيرمنتظره اى عظيم ترين انفجار هسته اى
تاريخ را انجام داد كه شدتى معادل با انفجار ۵۷ ميليون تن TNT داشت.
شوروى سه سال پيش از آن به طور داوطلبانه آزمايش بر روى دستگاه هاى
هسته اى را كنار گذاشته بود و در ژوئن ۱۹۶۱ خروشچف به كندى اطمينان
داده بود اگر ايالات متحده هم دست از آزمايش هاى هسته اى خود
بردارد، شوروى نيز اين كار را خواهد كرد.
اكتبر
۱۹۶۲
در ۱۴ اكتبر ۱۹۶۲ يك هواپيماى شناسايى U-2آمريكايى
موشك هاى روسى اى را در كوبا كشف كرد. در ۱۶ اكتبر كه به نام
نخستين روز بحران موشكى كوبا مشهور است، مشاور امنيت ملى رئيس
جمهور آمريكا، تصاوير اين موشك ها را به وى نشان داد. اين تصاوير
قطعاتى از موشك هاى برد متوسط شوروى را نشان مى دادند كه پس از سر
هم شدن توانايى رسيدن به نيمى از خاك آمريكا را داشتند. كندى تصميم
گرفت تا با بستن راه هاى هوايى و دريايى به كوبا، از وارد شدن
موشك هاى بيشتر به خاك اين كشور جلوگيرى كند. در هفتمين روز از اين
بحران ۱۳روزه، كندى اين تصاوير را به مردم آمريكا نشان داد و به
شوروى اخطار داد در صورت شليك شدن اين موشك ها به طرف آمريكا،
ايالات متحده نيز اقدام تلافى جويانه وسيعى را عليه شوروى انجام
خواهد داد.
آگوست
۱۹۶۳
در ۵ آگوست سال ،۱۹۶۳ آمريكا و شوروى عهدنامه محدوديت آزمايش هاى
هسته اى را امضا كردند كه در آن انجام هر گونه آزمايش هسته اى در
جو، زير دريا و فضاى اطراف زمين منع شده بود. اين عهدنامه به خاطر
كم بودن خطر هاى جانبى انجام فعاليت هاى هسته زيرزمينى را ممنوع
نمى كرد.
۱۹۶۷-۱۹۶۶
تعداد زيادى درخواست براى تاسيس رآكتورهاى هسته اى، انرژى هاى
هسته اى را تبديل به يك واقعيت تجارتى در ايالات متحده كرد. قبل از
سال 19644 نيروگاه هاى برق درخواست 10 رآكتور كرده بودند كه در
سال هاى ۶۶ و ۶۷ اين ميزان چهار برابر شد و در سال هاى 1973 و 1974
به اوج خودش رسيد.
جولای 1968
عهدنامه Nuclear Nonproliferation
Treaty _ NPT براى
جلوگيرى از پيشرفت سلاح هاى هسته اى تصويب شد. كشورهايى كه هنوز به
فناورى هسته اى براى ساخت سلاح دست پيدا نكرده بودند قبول كردند كه
هيچ اقدامى براى به دست آوردن اين فناورى نكنند. از آن طرف
كشورهايى كه داراى سلاح هسته اى بودند، قبول كردند به كشورهاى ديگر
براى ساخت و دست پيدا كردن به سلاح هسته هيچ كمكى نكنند و خود نيز
دست از توليد سلاح هاى هسته بكشند. تا سال ۱۹۷۰ بيش از ۵۰ كشور اين
عهدنامه را امضا كردند كه تا سال ۱۹۸۶ اين تعداد به ۱۳۰ كشور رسيد.
1972
رتونگارى محورى محاسباتى ( Computed
Axial Tomography)
كه با نام پرتونگارى CAT مشهور
است در اين سال به ثبت رسيد. طى يك عمل CAT يك
چنبره بزرگ از مجراهاى پرتو ايكس به دوربدن مريض حركت مى كنند و از
همه زوايا تصويربردارى پرتو ايكس انجام مى دهند. سپس اين اطلاعات
توسط رايانه پردازش مى شود.
مارس 1974
كميسيون انرژى اتمى ( AEC)
يك برنامه پاكسازى براى سايت هايى كه قبلاً مورد استفاده قرار
گرفته بودند را آغاز كرد كه بهFUSRAP مشهور
است. (Formerly
Utilized Sites
Remedial Action Program)
هدف اين برنامه شناسايى مراكز قبلى AECو
پروژه منهتن بود كه توسط سازمان هاى خصوصى اداره مى شدند و احتياج
به پاكسازى داشتند. پروژه منهتن و بعد از آنAEC مواد
اوليه زيادى براى ساخت ابزار هسته اى نياز داشتند. در آن زمان، هيچ
سازمانى در دولت يا صنعت مسئوليت تهيه اين مواد را برعهده نداشت و
در واقع كسى نمى دانست چطور بايد مواد اوليه هسته اى را توليد كند.
به همين خاطر دولت فدرال تعدادى از شركت هاى خصوصى را براى تحقيق
در زمينه توليد مواد اوليه هسته اى استخدام كرد. با اين قراردادها
بسيارى از ابزارها و ماشين آلات كار با فلز براى شكل دادن، توليد و
بررسى اورانيوم استفاده شد. به خاطر قابليت احتراق اورانيوم در
هوا، فرآيند شكل دادن اورانيوم كار مشكلى به شمار مى آيد. به همين
خاطر آتش سوزى هاى ناشى از اورانيوم در بخش هاى مختلفى اتفاق افتاد
كه دولت قصد پاكسازى آنها را داشت.
آوریل 1977
در ۷ آوريل سال ،۱۹۷۷ كارتر بازيافت سوخت مصرف شده رآكتورهاى تجارى
را ممنوع كرد و از كشورهاى ديگر هم درخواست كرد براى جلوگيرى از
گسترش سلاح هاى هسته اى اين كار را انجام دهند. پيش از اين
ممنوعيت، رآكتورها سوخت مصرف شده خود را براى بازيافت به
نيروگاه هايى كه اورانيوم و پلوتونيوم را بازيافت مى كردند
مى فرستادند. اين اورانيوم و پلوتونيوم مى توانست دوباره به عنوان
سوخت رآكتورها و يا استفاده در ساخت سلاح هاى هسته اى استفاده شود.
مارس ۱۹۷۹
در ۲۸ مارس ،۱۹۷۹ قسمتى از هسته داخلى يكى از دو رآكتور نيروگاه
هسته اى جزيره ترى مايل واقع در جزيره اى در پنسيلوانيا _ ذوب شد و
تعدادى از خنك كننده هاى آب سرد رآكتور نيز از كار افتادند. با
اينكه هشت ثانيه بعد رآكتور به طور خودكار خودش را خاموش كرد اما
چون شيرهاى كنترل خنك كننده گير كرده بودند، دماى هسته باز هم
افزايش پيدا كرد. البته با دست به كار شدن به موقع كاركنان، دماى
رآكتور كنترل شد و كمترين ميزان ممكن مواد راديواكتيو به خارج نشت
كرد. اما به خاطر عدم اطمينان از ميزان مواد راديواكتيو خارج شده،
دولت به زنان باردار و كودكان در فاصله ۵ مايلى جزيره دستور تخيله
داد. رآكتور به خاطر آلوده شدن تعطيل شد و تا دوسال كسى اجازه ورود
به داخل ساختمان را نداشت.
ژوئن ۱۹۷۹
در ۱۸ ژوئن ،۱۹۷۹ ايالات متحده و شوروى يك عهدنامه محدوديت سلاح
استراتژيك امضا كردند كه ساخت و نگهدارى تسليحات هر دو طرف را
محدود مى كرد.
دهه 80
ميخائيل گورباچف و بعداً در ۱۵ مارس ۱۹۸۵ رئيس جمهور شوروى شد و به
كلى رهبرى شوروى را دگرگون كرد. او اقتصاد شوروى را با معرفى
مشخصه هاى بازار آزاد و رقابت داخلى تغيير داد و در نتيجه فشار بر
زندگى خصوصى و فرهنگى مردم كشور كمتر شد. مخالفينى همچون آندرى
ساخاروف نيز از زندان آزاد شدند.
مارس 1983
ريگان شوروى را «امپراتورى شيطانى» ناميد و آغاز كار ، يك سيستم
دفاعى ماهواره اى براى نابود كردن كلاهك ها و موشك هاى مهاجم را
اعلام كرد. او همچنين از جامعه دانشمندان درخواست كرد راهى پيدا
كنند تا بتوان سلاح هاى هسته اى را منسوخ كرد و كنار گذاشت. اين
تصميم، نقطه عطفى در سياست هاى دفاعى آمريكا بود زيرا دفاع در
برابر موشك هاى بالستيك (موشك هايى كه به فضا شليك و بالاى هدف
دوباره وارد جو مى شوند) در برنامه ده ساله دفاعى ايالات متحده
نبود.
ژانویه 1986
در ژانويه سال ۱۹۸۶ گورباچف رئيس جمهور شوروى درخواست خلع سلاح هاى
هسته اى تا سال ۲۰۰۰ كرد. او يك برنامه زمانى سه مرحله اى براى از
بين بردن موشك ها، كلاهك ها، بمب ها و ديگر سلاح هاى هسته اى ارائه
داد. در مرحله اول، كه به مدت پنج تا هشت سال طول مى كشيد، ايالات
متحده و شوروى سلاح هاى خود را تا 50 درصد كاهش مى دادند. در مرحله
اول همچنين تمام سلاح هاى با برد متوسط نيز از اروپا جمع آورى
مى شدند. گورباچف با صراحت اعلام كرد برنامه خلع سلاح تنها زمانى
محقق مى شود كه آمريكا و شوروى هر دو طرف دست از تحقيق، توليد و
آزمايش سلاح هاى حمله از فضا بكشند. پيشنهاد گورباچف منجر به
عهدنامه نيروهاى هسته اى برد متوسطدر دسامبر سال ۱۹۸۷ شد.
آوریل 1986
ذوب شدن هسته رآكتور هسته اى چرنوبيل و سپس آتش سوزى آن در شوروى
اتفاق افتاد. در ساعت ۲۳/۱ دقيقه صبح ۲۶ آوريل سال ،۱۹۸۶ يك انفجار
مهيب در رآكتور شماره ۴ چرنوبيل محافظ هاى فولادى و بتونى اطراف
رآكتور را منفجر كرد و همه جا را آتش فراگرفت. دو نفر از كاركنان
در لحظات اوليه جان باختند و در چند ماه بعد، ۳۰ نفر از
آتش نشان هايى كه براى خاموش كردن آتش فعاليت مى كردند نيز از بين
رفتند. ميزان قابل توجهى از مواد راديواكتيو از رآكتور خارج شد و
قارچى اتمى به ارتفاع ۱۵۰۰ متر در هوا تشكيل شد. كشورهاى اروپاى
شرقى و اسكانديناوى روز بعد از حادثه چرنوبيل تابش هاى راديواكتيو
آشكارسازى كردند. دولت شوروى حدود ۱۳۵ هزار نفر را تا ۳۰ كيلومترى
چرنوبيل تخليه كرد و تا آخر ماه مه همه روستاهاى با بيش از ۳۰
كيلومتر فاصله از رآكتور هم خالى از سكنه شده بودند.پس از حادثه
چرنوبيل، آمريكا هم Reactor
N -خود
را كه در هانفورد واقع در شرق واشينگتن قرار داشت تعطيل كرد. Reactor
N -از
لحاظ ساختمان شباهت بسيار زيادى با چرنوبيل داشت و پس از خاموش شدن
هيچ وقت دوباره روشن نشد.
۱۹۸۹
كارگاه هاى توليد سلاح هاى هسته اى نيروگاه فلات راكى در كلرادو و
مركز توليد مواد فرنالد فيد در
اهايو، خط توليد خود را متوقف و شروع به پاكسازى كارگاه هاى خود
كردند. نيروگاه فلات راكى واقع در شمال غرب دنور، در سال ۱۹۵۱ براى
توليد راه اندازى هاى پلوتونيومى سلاح هاى هسته اى افتتاح شده بود.
مركز توليد مواد فرنالد فيد هم در همان سال براى تبديل مواد اوليه
اورانيومى به فلز اورانيوم براى استفاده در رآكتور هاى وزارت نيرو DOE راه اندازى
شده بود.
نوامبر 1990
گردهمايى امنيت و همكارى در اروپا به طور رسمى به جنگ سرد پايان و
نيروهاى Warsaw
Pact و
ناتو را كاهش داد. سران هر دو طرف اعلام كردند ديگر دشمن نيستند.
جولای 1991
ايالات متحده و شوروى در يك موافقت تاريخى تصميم گرفتند سلاح هاى
دوربرد خود را در ۷ سال آينده تا ميزان ۳۰ درصد كم كنند. در
جلسه هاى خصوصى در هفدهمين گردهمايى ساليانه اقتصادى سران هفت دولت
صنعتى دموكرات (گردهمايى جی 7)، بوش و گورباچف به جزئيات عهدنامه
كنترل تسليحات پرداختند.
1992
در جولاى ۱۹۹۲ بوش اعلام كرد ايالات متحده دست از توليد پلوتونيوم
و غنى سازى اورانيوم براى ساخت كلاهك هاى هسته اى برداشته است.
سازمان هانفورد نيز ماموريت خود را از توليد مواد هسته اى به
پاكسازى منطقه تغيير داده است. سازمان هانفورد در سال هاى ۴۵-۱۹۴۳
در ريچلند واشينگتن، توسط پروژه منهتن براى توليد پلوتونيوم تاسيس
شده بود.
حبيبه جعفريان-طه رسولى
نقل
از شرق
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40
آخرین
مقالات |