ساعت دروني پاسخ تكامل به تحولات نوري و حرارتي
پيرامون ماست و تنظيم فعاليتهاي بدني مناسب در روز و شب، هدايت و
تنظيم اين ساعت ژنتيكي است.
به گزارش روز شنبه پايگاه اينترنتي دويچهوله (راديو
صداي آلمان)، آدم هاي سحرخيز كه صبح زود بدون زنگ ساعت از خواب
بيدار ميشوند، سرحال، پرانرژي و با تمركز كامل روزشان را شروع ميكنند.اما
آدمهايي كه شب تا دير وقت بيدار ميمانند، حتي اگر كار خاصي
نداشته باشند، در عوض صبح زود بلند نميشوند و براي اين افراد جدا
شدن از رختخواب غمانگيزترين قسمت روز است و حتي پس از بيداري، چند
ساعتي هم طول ميكشد تا تمركز پيدا كنند و سرحال بشوند.
اين موضوع جالب بحث علمي جامعه پژوهشگران اروپا در
نشستي بود كه به تازگي در" مونيخ "آلمان برگزار شد.
هر كدام از ما يك ساعت دروني مانند همين ساعت واقعي
داريم، اما براي چي ما از ساعت استفاده ميكنيم؟
براي اينكه مثلا ميخواهيم بدانيم چه وقت بايد راه
بيافتيم تا سر ساعت به محل كارمان برسيم.
ساعت درونيمان هم تقريبا همين طور كار ميكند،
مثلا زمان مشخصي بايد حرارت بدن بالا برود، يا ترشح هورمونهاي
مخصوصي افزايش پيدا كند تا بدن دو ساعت بعد آماده برخواستن از خواب
شود.
ساعت دروني در واقع پاسخ تكامل به تحولات نوري و
حرارتي پيرامون ماست و به زبان سادهتر، تنظيم فعاليتهاي بدني
مناسب در روز و شب، هدايت و تنظيم اين ساعت ژنتيكي است و به همين
خاطر در هر كدام از ما متفاوت عمل ميكند.
مثلا اين ساعت مشخص ميكند كه چه وقت بدن ما نياز
به خواب دارد و يا چه وقت زمان برخاستن از خواب است، البته برنامه
ساعت دروني آدمهاي سحرخيز با برنامه ساعت دروني آدمهاي شب
زندهدار متفاوت است.
تفاوت زماني ساعت دروني ميان آدمهاي خيلي سحرخيز و
آدمهاي خيلي شب زندهدار گاه حتي تا ۱۲ساعت هم ميرسد، به طوري
كه گاه وقتي يكي به رختخواب ميرود ديگري تازه از خواب بلند شده
است، اما اين ساعت دروني يكنواخت كار نميكند و يكي از نكات مهم در
تنظيم اين ساعت، سن است.
مثلا بچههاي كوچك صبح اول وقت بيدار هستند و با
افزايش سن اين ساعت عقب ميرود و در سنين نوجواني شب زندهداري به
اوج ميرسد، اما از ۲۰سالگي به بعد هرچه كه سن بالاتر ميرود
تحمل بدن براي شب زندهداري كمتر ميشود.
در اين ميان يك نكته در مورد هر دو دسته آدمهاي
سحرخيز يا شب زندهدار صدق ميكند و اينكه وقتي برنامه زندگيمان با
اين ساعت تنظيم نيست، بدن در حالت استرس قرار ميگيرد مانند اينكه
بخواهيم در روسيه كار كنيم در حالي كه در آلمان زندگي ميكنيم.
اين تفاوت زماني فشاري است كه به مرور زمان خود را
نشان ميدهد و نكته جالب توجه اينجاست كه اين فشار موجب بروز
عاداتي مثل سيگاري شدن ميشود و هر چقدر اين تفاوت زماني بيشتر
باشد احتمال اينكه فرد سيگاري شود بيشتر است.
نتيجه بررسيها نشان ميدهند افرادي كه ساعت
درونيشان با ساعت معمول از چهار ساعت بيشتر تفاوت دارد، ۶۰درصد
بيشتر از افراد ديگر سيگاري ميشوند.
اما تنظيم اين دو ساعت با هم گاهي مقدور نيست، وقتي
بايد ساعت هفت صبح سر كار باشيم وولي تا ساعت نه هنوز گيج خوابيم
چاره چيست؟
پاسخ اين است كه اولا نور بيشتر در محيط كار و محل زندگي بياوريم.
واقعيت اين است كه بيشتر ما به اندازه كافي نور
دريافت نميكنيم و كمبود نور يعني سحرخيزها سحرخيزتر ميشوند، شب
زندهدارها هم صبح ديرتر از خواب بلند ميشوند.
و دوم اينكه سعي كنيم عادات و روش زندگيمان را تا
جايي كه مقدور است با ساعت درونيمان تنظيم كنيم.
تنظيم ساعت كار با ساعت دروني قدم بزرگي است و
اينگونه خلاقيت و سازندگي نيروي كار جامعه چقدر بالا ميرود.
البته براي بالا بردن خلاقيت نميتوان نظام اجتماعي
را برهم زد، مثلا فكر كنيد براي بالا بردن خلاقيت نوجوانان، از
۱۴سالگي به بعد دانش آموزان به جاي ساعت هشت صبح ، ساعت نه و يا
۱۰به مدرسه بروند.
نقل از گروه علمی نابغه های ایران