همین ماده است که اجازه نمی دهد آب سربالا برود،
سیب را به سمت زمین می کشد، باعث می شود خورشید گرم و روشن باشد و
متأسفانه همین ماده بود که هیروشیما و ناکازاکی را نابود کرد.
ماده ی دوم، پایستگی بار الکتریکی: هیچ
اتفاقی نمی تواند باعث شود تعداد کل بارهای مثبت یا منفی دنیا، کم
یا زیاد شود. چنین روی دادی اجازه ندارد اتفاق بیفتد. اتفاق ها
طوری رخ می دهند که بار مثبت به منفی یا منفی به مثبت تبدیل نشود و
هیچ ذره ی بارداری به تنهایی خنثی نشود.
همین ماده است که وقتی دست ات را می کنی توی پریز،
می کشدت!! البته کارهای مفیدتری هم می کند: لامپ را روشن می کند،
چرخ صنعت را می گرداند! و رعد و برق ایجاد می کند.
ماده ی سوم، پایستگی تکانه: امکان
ندارد تکانه ی یک ذره آزاد، تغییر کند. یعنی اگر سرعت آن زیاد شود،
باید جرم اش کم شود و اگر جرم اش زیاد شود، باید سرعت اش کم شود.
ذره ی آزاد، ذره ای است که نه نیرویی به آن وارد می شود نه
گشتاوری. پس وقتی نیرو و گشتاور خارجی در سیستم نداریم - همیشه می
توانیم آن قدر سیستم را بزرگ کنیم که نیرو و گشتاور خارجی نداشته
باشیم- هیچ اتفاقی که بخواهد تکانه سیستم را عوض کند، اجازه ندارد
رخ بدهد.
دلیل داغان شدن ماشین توی تصادف همین ماده است. به
خصوص، این که هر چه ماشین تندتر برود توی تصادف بیشتر خراب می شود،
تقصیر ماده مذکور است! هم چنین است گرداندن سیارات در مدارهای
حرکتی شان، که از نتایج همین ماده است.
ماده ی چهارم، پایستگی عدد کوانتومی: این
ماده شاید به نظرت کمی عجیب و غریب بیاید. شاید هم اصلاً تا به حال
چیزی درباره اش نشنیده باشی. اول بگویم عدد کوانتومی چیست تا بعد
درباره پایستگی اش توضیح بدهم.
همان طور که آدم ها را با مشخصات فردی شان از هم
تمیز می دهیم، ذرات مختلف را هم به وسیله ی مشخصات ویژه شان از هم
تشخیص می دهیم. فیزیک دان ها اغلب این مشخصات را با یک سری عدد
توضیح می دهند که بهشان می گوییم اعداد کوانتومی. جرم، اندازه، بار
واپسین ذره جزء این اعداد کوانتومی هستند.
قانون پایستگی عدد کوانتومی، می گوید اتفاق هایی در
دنیا می توانند رخ دهند که در آن ها جمع عددهای کوانتومی هر ذره در
یک سیستم منزوی، هرگز تغییر نکند. پس در یک اتفاق مجاز،اگر یکی از
اعداد کوانتومی ذره اضافه شود، حتماً یکی دیگر به همان مقدار کم
شده است.
فایده ی خیلی مهم این ماده، پیش بینی وجود ذرات
است. مثلاً پائولی چون به این قانون احترام گذاشت توانست وجود ذره
ای به اسم "آنتی نوترینو" را پیش بینی کند. آن هم زمانی که هنوز
هیچ دستگاهی ساخته نشده بود که با آن بتوان نوترینو را دید. هیجان
انگیز است. نه؟ قبل از این که کسی ذره را ببیند، تمام مشخصات اش را
به دقت می دانیم. فیزیک دان ها الآن دارند دستگاهی می سازند که با
آن ذره ای به نام هیگز را ببینند. سال هاست که وجود این ذره پیش
بینی شده و همه ی مشخصات آن معلوم است. اما اگر شانس بیاوریم، سه
سال دیگر می توانیم آن را ببینیم!
ماده ی پنجم، قانون انرژی آنتروپی: فقط
اتفاق هایی اجازه دارند رخ بدهند که آنتروپی کل دنیا را زیاد کنند
یا آن را تغییر ندهند. هیچ روی دادی که باعث شود آنتروپی دنیا کم
شود نمی تواند اتفاق بیفتد. ( آنتروپی تقریباً نسبت گرما به دما
برای هر سیستمی است.
فرآیندهایی هستند که در آن ها آنتروپی دنیا بدون
تغییر می ماند. این قانون به چنین فرآیندهایی کاری ندارد، آن ها می
توانند در جهت معکوس هم اتفاق بیفتند. به خاطر همین بهشان میگوییم
فرآیندهای برگشت پذیر. اما فرآیندهایی که آنتروپی سیستم را تغییر
می دهند، یک "جهت طبیعی" دارند که همان جهت افزایش آنتروپی است.
این ماده اجازه نمی دهد چنین فرآیندهایی بازگشت پذیر شوند چون در
جهت عکس، باعث کم شدن آنتروپی دنیا می شوند.
همین ماده است که باعث می شود چای داغ، سرد شود و
اجازه نمی دهد آب استخر یک باره یخ بزند، یا همه ی مولکول های هوا
در یک گوشه ی اتاق جمع شوند، درگوشه ی دیگر خلاء ایجاد شود و یک
دفعه خفه شویم. خلاصه، این ماده اجازه نمی دهد هیچ فرآیندی در خلاف
جهت طبیعی اش اتفاق بیفتد.