آيا ممكن است امواج كيهانى كه در
سرتاسر جهان پراكنده اند، حاوى پيامى از سوى آفريدگار جهان
براى انسان و ساير موجودات ذى شعور هستى باشند؟ هرچند شايد اين
مطلب براى شما همانند يك اسطوره به نظر برسد، اما اينك دو
فيزيكدان به نام هاى استفن هسو (Stephen
Hsu) و
آنتونى زى (Anthony
Zee) فعالانه
سعى در كشف چنين پيامى دارند. اين دو فيزيكدان بر اين باورند
كه چنانچه شعورى خلاق، جهان ما را آفريده باشد، ممكن است نشانه هايى
از حضور خود را در تابش زمينه ميكروموج كيهانى (يعنى همان
امواج باقى مانده از زمان آفرينش جهان يا مهبانگ) برجاى گذاشته
باشد. به عقيده هسو و زى ممكن است انسان طى غ²غ° تا غ³غ° سال
آينده به جايى برسد كه بالاخره قادر به آشكارسازى اين پيام
كيهانى باشد.
هسو كه فيزيكدان متخصص ذرات
بنيادى در دانشگاه اورگان آمريكاست، در اين باره مى گويد:
«گاهى اوقات به اين فكر مى كنم كه شگفت انگيزترين حادثه اى كه
ممكن است در طول زندگى ام اتفاق بيفتد چه چيزى مى تواند باشد.
مثلاً شايد ارتباط با يك تمدن فرازمينى و ساكنان فضايى آن و
يا... اما هيچ رويدادى به اندازه دريافت پيامى كيهانى از سوى
آفريدگار، شگفت انگيز و براى بشريت، تاثيرگذار نخواهد بود.»
اگرچه عاملى كه موجب آفرينش جهان ما شده همچنان براى انسان
ناشناخته است اما شواهد خوبى در دست داريم كه جهان ما در حدود
غ·/غ±غ³ ميليارد سال پيش و در انفجارى از نور ايجاد شد و شروع
به گسترش كرد. البته بايد توجه داشت انفجارى كه منجر به ايجاد
جهان ما شد، همانند يك انفجار معمولى نبود. اين انفجار، همانند
انفجار يك بمب در مركز كيهان نبود كه پس از آن، انبوه ذرات
ماده در خلاء جهان پراكنده شده باشند، بلكه اين انفجار، انفجار
خود فضا بود و در همه جا رخ داده بود و اين خود فضا بود كه پس
از آن همانند جداره يك بادكنك شروع به انبساط كرد.
در اولين لحظات پس از اين انفجار
كيهانى، جهان ما به واسطه انرژى حاصل، مملو از ذرات بنيادى (و
از جمله فوتون هاى نور) شد. با توجه به آنكه مهبانگ، خود يك
انفجار فراگير و بدون مركز بود، نور حاصل از اين انفجار نيز
نورى فراگير و بدون مركز بود كه در تمامى گستره جهان حضور
داشت. اما چگالى ماده در جهان اوليه به حدى بود كه امكان گسترش
آزادانه اين نور وجود نداشت، ولى پس از گذشت تنها غ³غ¸غ° هزار
سال از زمان آفرينش هستى و ادامه فرآيند انبساط جهان، چگالى
ماده به حدى كاهش يافت كه جهان در مقابل نور، شفاف شد و نور
فراگير مهبانگ، به ناگهان در تمامى جهان گسترش يافت.امروز نيز
با گذشت 13/7 ميليارد
سال از آفرينش جهان، هنوز هم نور آن در تمامى گستره كيهان وجود
دارد.
اما طول موج اين نور، به واسطه
انبساط جهان افزايش يافته به طورى كه بخش اصلى انرژى آن در
خارج از حوزه مرئى و در محدوده ميكروموج ها واقع شده و به همين
دليل هم فيزيكدان ها اين نور آفرينش را «تابش زمينه ميكروموج
كيهانى
(Cosmic Microwave Background
Radiation) نام
گذاشته اند. اين تابش كيهانى، ويژگى بسيار جالبى دارد. همانطور
كه مى دانيم، هر موجى در جهان، منبع خاصى دارد و هرچه از منبع
آن دورتر شويم، شدت موج مزبور كاهش مى يابد. اما چون امواج
زمينه كيهانى، امواجى بدون مركز و فراگير هستند، از هر كجاى
جهان - چه از كره زمين و چه از دورترين كهكشان ها - كه بررسى
شوند، داراى شدت و الگوى يكسانى خواهند بود. آنتونى زى در اين باره
مى گويد: «تابش زمينه كيهانى، بسان يك تابلوى عظيم آسمانى است
و تمامى موجودات ذى شعور ساكن سيارات جهان، قادر به مشاهده آن
هستند، حتى اگر اين موجودات، پنج سر و سه چشم داشته باشند و
حتى اگر بيولوژى آنها مبتنى بر كربن نباشد.»
تابش زمينه ميكروموج كيهانى، افت
و خيزهاى دمايى بسيار اندكى دارد كه حاصل افت و خيزهاى چگالى
ماده در جهان اوليه است. دقيق ترين اندازه گيرى هاى انجام شده
تاكنون در مورد افت و خيزهاى اين تابش توسط كاوشگر WMAP ناسا
كه در سال غ²غ°غ°غ± به فضا پرتاب شد، صورت گرفته است. نتيجه
اين اندازه گيرى ها عموماً در قالب نمودارى كه اختلاف دماى
فوتون هاى اين تابش را بر حسب توزيع زاويه اى آنها در گستره
آسمان نشان مى دهد به تصوير كشيده مى شود. بررسى نمودار حاصل
از اندازه گيرى هاى انجام شده تاكنون، وجود پيامى كدگذارى شده
در آن را نشان نمى دهد. اما از آنجايى كه ميزان خطاى موجود در
اندازه گيرى هايى كه تاكنون انجام شده نسبتاً بالاست، هنوز نمى توان
گفت كه قطعاً پيامى در اين سيگنال ها وجود ندارد.
هسو و زى معتقدند كه در آينده و
با انجام اندازه گيرى هاى دقيق تر از اين تابش كيهانى (تا حدى
كه ضريب خطا به ميزان يكصد برابر فعلى كاهش يابد) جزئيات
نمودار، خود را نشان خواهد داد و در آن هنگام، امكان آشكارسازى
پيام احتمالى نهفته در اين تابش، ميسر خواهد شد.
در اوايل سال گذشته ميلادى، اين
دو فيزيكدان حتى توانستند ميزان گنجايش اطلاعاتى تابش زمينه
كيهانى را محاسبه كنند. گنجايش اطلاعاتى اين تابش، عملاً به
ميزان افت و خيزهاى آمارى امواج آن وابسته است. بنابر محاسبات
انجام شده، اين امواج مى توانند پيامى به حجم يكصد هزار بيت
اطلاعات را در خود ذخيره و كدگذارى نمايند و اين ميزان اطلاعات،
به اندازه لازم زياد هست كه بتواند پيامى عميق و بنيادى را از
سوى آفريدگار به انسان (و ساير موجودات هوشمند جهان) منتقل
نمايد.
اما محتواى چنين پيامى احتمالاً
چه خواهد بود؟ هسو معتقد است كه چنين پيامى احتمالاً همانند يك
كليد است كه حقيقتى بنيادين را بر انسان خواهد گشود. اما فعلاً
بايد صبر كرد. شايد تا غ²غ° الى غ³غ° سال آينده، پيام آفريدگار،
در اين نجواى فراگير كيهانى، خود را بر انسان آشكار كند.