یکی از برنامه های تحقیقاتی که در حال حاضر در جریان است مطالعه
پدیده مکانیک کوانتوم و ماهیت ذرات بنیادین کوچک تر از اتم و
همچنین پیدا کردن ارتباط آن با اتم های تشکیل دهنده سلول های مغزی
و هوشمندی انسان است. هاینرنبرگ برای اولین بار در اویل قرن بیستم
اصل عدم قطعیت را مطرح کرد. وی و همکارانش با استفاده از وسائل آن
روز از جمله شتاب دهنده الکترون در یک اختلاف پتانسیل بسیار قوی به
این موضوع پی بردند که اتم یک هسته متمرکز دارد ولی الکترون به
صورت یک ذره متمرکز دور هسته نمی چرخد. اگر الکترون یک ذره متمرکز
با جرم و بار الکتریکی مشخص بود نمی توانست به تنهائی 360 درجه
فضائی را پر کند. در صورت نزدیک شدن دو اتم به یکدیگر آنها به هم
برخورد می کردند و به هم می چسبیدند. آنها موضوع را به این صورت
توجیه کردند که الکترون به صورت جرم متمرکز نیست بلکه به صورت ابر
الکترونی است که فضای 360 درجه
اتم را با چرخش خود پر کرده و نمی گذارند که اتم ها به هم بچسبند.
چرخش مانع از آن می شود که ابر الکترونی اتم به فضای خالی بین
ابر الکترونی و هسته مجاور وارد شود. هایزبرگ ثابت کرد که ذرات
تشکیل دهنده ابر الکترونی از لحاظ موقعیت مکانی و سرعت وضعیت مشخصی
ندارند یعنی در یک لحظه در یک جا هستند و هیج جا نیستند. این موضوع
اساس نظریه عدم قطعیت می باشد. حال سئوال اینجاست که آیا روزی به
کمک فنآوری نانو می توانیم رابطه بین ذرات بنیادین وتشکیل دهنده
الکترون و پروتون را با هوشمندی انسان کشف کنیم؟ یعنی همانطور که
امروزه می توانیم اطلاعات را در سیلیکون و نیمه هادی ها ذخیره
کنیم، آیا می توانیم در آینده در سلولهای زنده نیز چنین کاری انجام
دهیم؟
اگر
روزی انسان به این توانائی برسد دیگر حتی دیوار خانه هم هوشمند
خواهد بود زیرا فرق بین دیوار، میز و اشیاء با بدن انسان و سلولهای
زنده در چیدمان اتمی آنهاست. در نتیجه اگر چیدمان اتم ها و ذرات
بنیادین تحت کنترل انسان باشد دنیای فیزیکی کاملا در تسخیر ما
خواهد شد.
آینده نگری
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40
آخرین
مقالات |