شیهان در سخنان خود که بارها با تشویق حضار قطع می شد، علت مخالفت
خود با حضور نظامی آمریکا در عراق و افغانستان، و حمله احتمالی به
ایران را تشریح کرد. او خطاب به دولتمردان آمریکا گفت: "شما به من
القاب بد می دهید، در باره من مطالب ناروا می نویسید و در موردم
دروغ می گویید. اما اینها مرا ناراحت نمی کند."
وی با اشاره به اینکه کانادا پیش از این نیز پناهگاهی برای بردگان
فراری و نظامیان مقاوم در برابر جنگ ویتنام بوده، در خواست کرد که
این کشور نظامیان آمریکایی را- که به سبب امتناع از شرکت در جنگ
عراق، به کانادا می گریزند- به عنوان پناهنده بپذیرد.
"یعنی چنین کاری برای صدام غلط بود و برای بوش درست است؟"
شیهان گفت در حال حاضر تنها امید جوانان آمریکا برای رهایی از فقر
و فلاکت پیوستن به ارتش است. وی افزود در حالیکه اینک افراد ۶۵
ساله را به خدمت فرا می خوانند، چرا در مورد (پرزيدنت) جرج بوش
چنین کاری نمی کنند که خدمت نظامش را تمام نکرده است؟ او با دروغگو
خواندن مسئولان آمریکایی گفت که آنها ۵ قول به پسرش دادند ولی حتی
به یکی از آنها هم عمل نکردند. وی با نام بردن از یکایک این قولها،
امکان تحصیل در دانشگاه در زمان خدمت نظام را، مهمترین وعده عمل
نشده این مسئولان ذکر کرد.
شیهان آرزو کرد که کاش در آمریکا نیز چون کانادا امکان نظر خواهی
در سطح کشور وجود داشت. او افزود اگر چنین امری در آمریکا عملی می
شد، بدون تردید اینک بوش بر سر کار نبود. وی افزود بوش نیاید بر
قدرت باشد، چرا که دارد کشور را به نابودی می کشاند.
"پسرم در حالی بر اثر انفجار بمب در شمال بغداد کشته شد،
که فکر می کرد دارد امنیت کشور خود را تامین می کند. اما
ما معتقدیم که او بیهوده جان باخت."
وی خواهان استیضاح، برکناری و محاکمه بوش شد و گفت که (استفن)
هارپر (نخست وزير محافظه کار کانادا) نیز مانند بوش در بین ملت خود
از حمایت اکثریت برخوردار نیست. وی در همین پیوند گفت که هنگام
ورود به کانادا وقتی در پاسخ مسئول مرزی کانادا گفته که "حافظ صلح"
است، مسئول مربوطه پرسیده "آیا می خواهی شورش راه بیندازی؟"
خانم شیهان با اشاره به اینکه برخی حمله به افعانستان را درست می
دانند، گفت: "آیا آنها به ما حمله کرده بودند که ما از خود دفاع
کنیم؟ گرچه ١١ سپتامبر جنایت بود، اما آن روز عراق و افغانستان به
ما حمله نکرده بودند. اما در حمله کشور ما به این دو کشور دهها
هزار انسان بی گناه کشته شدند که هیچ ارتباطی به ١١ سپتامبر
نداشتند. کشور من از اسامه بن لادن و صدام حسين حمایت کرد و به
صدام سلاح شیمیایی داد که مردم خودش را بکشد. بعدها هم با این
استدلال به عراق حمله کرد که این کشور سلاح شیمیایی دارد."
در خاتمه برنامه از حضار خواسته شد که فارغ از هر نوع طرز
فکر و اعتقاد شخصی، به جنبش ضد جنگ کمک مالی کنند.
وی با ذکر این که در حال حاضر آمریکا در عراق از سلاح شیمیایی
استفاده می کند، پرسید: "یعنی چنین کاری برای صدام غلط بود و برای
بوش درست است؟" او با اشاره به این که آمریکاییها از سلاح بیولوژیک
بر علیه سرخپوستان بومی استفاده کرده اند، افزود: "اگر کشور ما در
برهه ای چنین بوده، دلیل نمی شود که همانگونه باقی بماند." وی با
تاکید بر این که آمریکاییها باید از شر میهن پرستی دروغین رها
شوند، افزود همه ما نخست عضو جامعه انسانی و سپس آمریکایی،
کانادایی و غیره هستیم.
وی با تاکید مجدد بر این که به پسرش قول داده شده بود در صورت
پیوستن به ارتش هزینه دانشگاهش پرداخت خواهد شد، گفت تمام جانها
مقدسند و نباید وضعیتی ایجاد شود که پیش شرط ورود به دانشگاه رفتن
به سایر کشورها و کشتن دیگران باشد. شیهان با اشاره به این که نیمی
از در آمد آمریکا صرف هزینه های نظامیگری می شود، خواهان برگشت
ارتشیان کشورش به آمریکا شد.
دوفورد در سخنان کوتاه خود که همچون نطق شیهان بارها با تشویق حضار
قطع می شد، گفت: "پسرم در حالی بر اثر انفجار بمب در شمال بغداد
کشته شد، که فکر می کرد دارد امنیت کشور خود را تامین می کند. اما
ما معتقدیم که او بیهوده جان باخت." وی افزود که معتقد است بوش و
دولتش باید برای کشته شدن ۰ ۲٤۰ آمریکایی و ۰ ١۰ هزار عراقی
بیگناه، صد ها مجروح، شکنجه و نقض قوانین بین المللی محاکمه شوند.
دوفورد گفت آنها غیر قانونی به عراق حمله کردند و حالا می خواهند
به ایران حمله کنند. او تاکید کرد کوششهایش تنها برای کشته شدن
پسرش نیست، بلکه برای این است که کشورش را افرادی اداره می کنند که
به پول و قدرت بیش از انسانها اهمیت می دهند. او همچنین گفت که از
زمان کشته شدن پسرش هرگز نتوانسته لحظه ای به آرامش و طمانینه پیش
از آن حادثه برگردد. وی از صمیم قلب از مردم کانادا برای آغوش
گشودن به روی مقاومت کنندگان در برابر جنگ، و حمایتشان از صلح طلبی
تشکر کرد.
"برندون هیوئی" - نظامی پناهنده به کانادا- در سخنان کوتاهی گفت که
از ١٧ سالگی در ارتش آمریکا خدمت کرده است. چرا که دانش آموزانی -
که به هر دلیل- نمی توانند به دانشگاه بروند، بهترین هدف ارتش
هستند. وی در مورد پیوستن خود به نیروهای مسلح گفت: "به من تلفن و
گفته شد که اگر به خدمت نظام بروم، مخارج تحصیل دانشگاهم را می
پردازند. باید بگویم آنها تنها روش جنگیدن را آموزش نمی دهند، بلکه
طرز فکر انسان را هم تغییر می دهند. (برای نمونه) در نوامبر سال
۲۰۰٣ در واحدمان به ما گفتند صدام در (رخداد) ١١ سپتامبر مقصر است،
اما نبود.
وقتی گفتم دیگر نمی خواهم در ارتش باشم، گفتند اجازه ترک خدمت
ندارم. در آن حال، اولین کشوری که به ذهنم رسید کانادا بود. چرا که
رفتن به کشوری که هرگز من و خانواده ام را تهدید نکرده، بهتر از
رفتن به کشوری بود که از ما متنفرند. " وی با اشاره به اینکه در
فروردین ١٣۸٣ (مارس ۲۰۰٤) به کانادا پناهنده شده، اظهار امیدواری
کرد که دولت این کشور اجازه دهد که وی در کشورشان بماند.(٣)
این برنامه با حمایت "اتحاد برای توقف جنگ" و "شورای اجرایی
دانشجویان" دانشگاه تورنتو برگذار شد.
در ابتدا اسما مالک معاون شورای نامبرده و عضو "گروه اتحاد
مسلمانان دانشگاه تورنتو به دو مادر نامبرده خوش آمد گفت. در کنار
٣ سخنران نامبرده آمریکایی، چند سخنران کانادایی مانند "روبین
بایرز" عضو گروههای مسیحی حافظ صلح، "پگی نش" نماینده مجلس، "جانت
دیویس" مشاور شهرداری تورنتو، "شری مک دانلد" کوشاگر پر سابقه
اجتماعی و صلح، و "هلن کندی" رئیس اتحادیه کارکنان دولت، شاخه
تورنتو نیز در سخنرانیهای کوتاه خود، در مورد اهداف سازمان هایشان
توضیحاتی دادند. این افراد ضمن محکوم کردن افزایش بودجه نظامی
کانادا توسط دولت هارپر، لزوم عدم اطاعت نظامیان از دستورات غلط
فرماندهان را مورد تاکید قرار دادند و گفتند چنین عدم اطاعتی نباید
منجر به تنبیه شود.
پس از اتمام سخنرانی ها، شیهان و دوفورد به پرسش های مخاطبین شان
پاسخ گفتند. شیهان در پاسخ به پرسشی در مورد سفر خود به ونزوئلا،
گفت: " (هوگو)چاوز از آن رو دیکتاتور خوانده می شود، که در برابر
کشور من ایستادگی می کند." وی افزود در ۵ روزی که در ونزوئلا بوده،
دریافته که چاوز می خواهد، کشورهای آمریکای لاتین را بر علیه
آمریکا متحد کند. وی با استقبال از چنین تصمیمی گفت بالاخره کسی
باید در برابر آمریکا قد علم کند. او در عین حال گفت چاوز ضد مردم
آمریکا نیست. شیهان با ذکر این نکته که سیا می خواهد چاوز را بکشد
گفت: "در حیرتم که او چطور هنوز زنده است."
سوال بعدی این بود که اگر جرج بوش اظهار تاسف و شیهان را به قهوه
دعوت کند، عکس العمل وی چه خواهد بود. شیهان گفت: "اگر بوش اهل سخن
گفتن با من بود، دیگر اینجا نبودم. من نامزد جایزه صلح شده ام و
اگر برنده شوم، نشانه حماقت و جهل بوش است که گفته او تنها یک مادر
است و کاری از عهده اش برنمی آید. ولی ما آنقدر ضربه می زنیم که
آنها نتوانند سر پا بمانند."
وی در مورد (سناتور) هیلاری کلینتون گفت که صرف عضویت در یک حزب،
سبب دمکرات بودن نمی شود. او همچنین با انتقاد از موضع گیری خانم
کلینتون در مورد جنگ، گفت که همین اظهارات مانع نامزدی وی برای
ریاست جمهوری خواهد شد.
وی با اشاره به بدهی ۲⁄١ ملیون دلاری دولت آمریکا به نظامیان، گفت
چنین دولتی امثال من و میشل را متهم به تضعیف ارتش می کند.
از شیهان پرسیده شد که اگر ارتش آمریکا بیرون بیاید تکلیف متمدن
کردن مردم عراق چه می شود. وی در پاسخ گفت: "مردم عراق می گویند ما
خود قرنها در حالی متمدن بوده ایم که اجداد شما از درخت بالا می
رفتند."
او در پاسخ به این پرسش که شما در حالی از برگرداندن ارتش آمریکا
به کشورتان سخن می گویید که آمریکا ١۰۰ پایگاه نظامی در کشورهای
دیگر دارد، اظهار داشت کشور من فکر می کند سایر کشورها مستعمره
آمریکا هستند. ما در حالی در بسیاری از کشورها پایگاه داریم، که
مردم آنها خواهان برچیده شدن این پایگاهها هستند. شیهان همچنین با
نام بردن از نظامیان آمریکایی حاضر در جلسه که به دلیل مقاومت در
برابر جنگ با عراق به کانادا پناهنده شده اند، آنها را تشویق کرد.
در حال حاضر ۲۰ پرونده مربوط به این گونه نظامیان، در دست بررسی
"هیئت مهاجرت و پناهندگی" کانادا قرار دارد.
پس از اتمام رسمی جلسه، وقتی خانمی ایرانی خود را به سیندی شیهان
معرفی کرد، شیهان او را در آغوش کشید و گفت: "همه ما صلح دوستان
باید نهایت کوشش خود را به کار بریم تا کشور شما مورد تهاجم کشور
من قرار نگیرد."
در خاتمه برنامه از حضار خواسته شد که فارغ از هر نوع طرز فکر و
اعتقاد شخصی، به جنبش ضد جنگ کمک مالی کنند.