مسلماً جمهوری اسلامی در حال حاضر - به چند دلیل- فکر می کند در
موقعیت خوبی است ومی تواند با آمریکا با این زبان سخن بگوید. اولاً
آمریکا در عراق در وضعیت بدی گیر کرده و اوضاع آن کشور روز به
روزبه جای بهبود، بدتر می شود.
ثانیاً محبوبیت رئیس جمهور آمریکا خیلی پایین است و آمریکا ظرفیت
زیادی برای حمله نظامی و اشغال ندارد. چرا که در عراق گیر افتاده،
آسیب پذیری خیلی زیادی دارد وایران در موقعیتی است که می تواند به
منافع آمریکا صدمه جدی بزند.
قیمت نفت هم مسئله مهمی است که بالارفتن آن برای اقتصاد جهان هزینه
زیادی دارد. دروغ آمریکا در مورد سلاح های کشتارجمعی در عراق، به
اعتبار آن کشور به شدت لطمه زد و حالا مجبور است راه حل سیاسی را
بیشتر مورد توجه قرار دهد.
ایران هم در موقعیتی هست که بتواند حمله احتمالی آمریکا را جبران
کند و دست به اقدامات تلافی جویانه بزند. به این دلایل، ایران فکر
می کند در موقعیت خوبی است واحتمال حمله - نه اینکه نباشد- خیلی
پایین است.
به اعتقاد من ایران و آمریکا باید وارد مذاکره شوند وفقط
در مورد عراق صحبت کردن هم، کار درستی نیست.
دیگر آن که کسی با حمله نظامی به ایران موافق نیست. در صورتی که
درمورد عراق حداقل انگلیس با آمریکا موافق بود. فراتر اینکه به نظر
می رسد خود ارتش آمریکا نیز با این موضوع مخالف است. یکی از دلایل
درز کردن این اطلاعات هم ممکن است همین باشد که خیلی ها نگران حمله
به ایران هستند و برخی از امرای ارتش هم - به خاطر اشتباهاتی که
درعراق شده- خواستار برکناری رامسفلد شده اند.
اگر همانگونه که اطلاعات درز کرده نشان می دهد، آمریکا درپی حمله
غافلگیر کننده به مراکز هسته ای ایران باشد، امکان تحقق چنین امری
چقدر است؟
احتمال آن صفر است. این امر به چند دلیل گزینه خوبی نیست. اولاً
کسی نمی داند چنین حمله ای تا چه حد برنامه هسته ای ایران را عقب
میندازد. چرا که اگر ایران از حمله سال ١٣۶١(١۹۸۲) اسرائیل به
عراق درس خوبی آموخته و برخی از تاسیسات خود را مخفی یا مستتر یا
پراکنده کرده باشد، معلوم نیست چطور چنین حمله ای می تواند سودمند
واقع شود.
حمله اسرائیل به نیروگاه تموز (اوسیراک) عراق نشان داد که صدام
حسین پیش از این حمله ، ۵۰۰ نفر را برای تحقیقات هسته ای به کار
گرفته بود، اما پس از آن تعداد این افراد را به ٧۰۰۰ نفر رساند. به
علاوه اگر آمریکا واقعاً دست به حمله بزند، ایران مسلماً از پیمان
منع گسترش سلاحهای هسته ای -ان پی تی- خارج خواهد شد وتمام توان
وسعی خودش را مصروف این هدف خواهد کرد که هر چه زودتر به انرژی
هسته ای دست یابد. مسائل دیگر ی مانند قیمت نفت و یا اقدامات تلافی
جویانه نیز مطرح خواهد شد.
برخی معتقدند که مساله نفت مهم نیست چون عربستان می تواند با
افزایش تولید، کاهش تولید نفت ایران را جبران بکند. نظر شما؟
معلوم نیست که ظرفیت تولید (نفت) عربستان چطور می تواند کمبود نفت
ایران را جبران کند. چنین امری با توجه به تقاضای زیاد در بازار
نفت محتمل به نظر نمی رسد. در عین حال مساله اقدامات تلافی جویانه
و ناامن کردن تنگه هرمز، می تواند عملاً موضوع صادرات نفت را با
مشکل مواجه کند.
به علاوه ایران قادر است سختی موجود در عراق را بیشتر کند، در
افغانستان و منطقه خلیج فارس نیز توانایی هایی دارد. شیعیان
عربستان نیز در منطقه ای بسیار حساس در استان "الحصا" زندگی می
کنند. جایی که بسیا ری از منابع نفتی عربستان درآنجا قراردارد و
اگر اوضاعش به هم بریزد، قیمت نفت از مرز صد دلار خواهد گذشت.
این هم که ایران اعلام کرده چهل هزار نفردر حملات انتحاری شرکت می
کنند، موضوع دیگری است که به هرحال نمی توان از کنار آن گذشت.
ایران به دلیل نفوذش بر حزب الله، می تواند از آنها استفاده کند.
بسیاری از تحلیل گران معتقدند که دستیابی حزب الله به اهداف جهانی
از القاعده خیلی بیشتر است.
مساله ای دیگر این است در صورت بمباران ایران، تعداد زیادی از
مردم بیگناه کشته خواهند شد. چرا که آمریکاییها می دانند بسیاری
از تاسیسات (هسته ای ایران) وسط شهرهاست. چنین اقدامی تاثیر بسیار
بدی روی افکار عمومی ایران و جهان خواهد گذاشت. به خصوص که شاید
ایران تنها کشوری باشد که مردمش خصومت خاصی با آمریکا ندارند و
افکار عمومی با آمریکا مخالف نیست.
ولی اگر ایران را بمباران کند، تاثیری منفی خواهد داشت. مسئله خشم
مسلمانان نسبت به آمریکا نیز وجود دارد که بر اثر چنین اقدامی
بیشتر خواهد شد. موضوع دموکراسی در ایران نیز مطرح است که حمله به
آن مسلماً کمکی به جریان دموکراسی در ایران نخواهد کرد و به عکس به
آن قسمت از رژیم که می خواهد جامعه مدنی و مخالفان را سرکوب کند،
بهانه خوبی خواهد داد که نیت خود را عملی کند و طبعا این هم به نفع
دموکراسی سازی در ایران نیست.
نظر شما درمورد تصمیم ایران مبنی بر ادامه غنی سازی تا حصول به
نتیجه مورد نظر چیست؟