این دو پژوهشگر در تحقیق عرضه شده
خود به دانشگاه نامبرده آورده اند که در حالی که شورای امنیت،
درگیر بحث پیرامون برنامه اتمی ایران است، بوی درگیری به مشام می
رسد. ایران کشوری سر بلند است و سابقه ایستادگی در مقابل فشار
بیگانه را دارد . به همین دلیل به نظر می رسد که این کشور به
پیشنهادهای جدی - و نه آنچه باج خواهی شمرده می شود- واکنش مناسب
تری نشان می دهد. لذا ممکن است در پاسخ به تحریم های شورای امنیت،
تهدید خود را به خروج از معاهده منع تسلیحات اتمی عملی سازد. حمله
نظامی و پاسخ غیر قابل اجتناب ایران نیز، برای طرفین درگیر در
قضیه، خطرهای نامعلومی را به بار خواهد آورد. ینابراین بهترین راه
آن است که همه طرفهای درگیر نهایت کوشش خود را به کار گیرند تا پیش
از آنکه رو در رویی اجتناب ناپذیر شود، برای دستیابی به پیشنهادهای
جدید برای حل و فصل این بحران دست یابند.
به نظر می رسد که ایران به
پیشنهادهای جدی - و نه آنچه باج خواهی شمرده می شود- واکنش
مناسب تری نشان می دهد.
در این راستا هر گونه راه حل
پذیرفتنی، باید حد اقل انتظارات طرفین بحران را برآورده سازد. در
مورد ایران حد اقل این انتظارات شامل انرژی اتمی غیر نظامی قابل
اطمینان، حفظ حقوق این کشور برابر معاهده منع تسلیحات اتمی، رعایت
غرور و توسعه فن آورانه ایران، و حصول اعتماد خاطر نسبت به عدم
حمله به ایران، می شود. برای ایالات متحده و اروپا، ایران فاقد
تسلیحات اتمی، وجود فاصله زیاد و واقعی بین فعالیتهای اتمی مورد
تمایل ایران و امکانات این کشور برای تسلیحات اتمی، و همکاری تام و
تمام ایران در بازرسی ها - از جمله روشن ساختن همه پرسشهای مربوط
به تمامی فعالیتهای اتمی گذشته- ، حداقل انتظارات محسوب می شود.
شکایتهای دیرپای غرب درباره دیگر سیاستهای ایران و نیز شکایتهای
ایران از غرب هم باید عنوان شود. اما به نظر نمی رسد که همه این
مشکلات را بتوان در نخستین قرار و مدار اتمی، چاره جویی کرد.
نگرانی کنونی در بحران اتمی، "گسترش
دستگاههای مرکز گریز" ایران در جریان غنی سازی اورانیوم است. ایران
استدلال می کند که برای تهیه سوخت مورد نیاز رآکتورهای طرح ریزی
شده، به این فن آوری نیاز دارد. اما این فن آوری در عین حال می
تواند نیاز سوخت بمب اتمی را نیز تامین کند. وقتی کسی در تهیه این
سوخت مهارت پیدا کند، آنوقت دستگاههای کوچک مرکز گریز را می توان
به سادگی پنهان ساخت.
روسیه پیشنهاد کرد که یک شرکت روسی-
ایرانی تشکیل شود و سوخت غنی شده در روسیه - و نه در ایران - را
برای رآکتورهای ایران تولید کند. شرکت مورد نظر می توانست
دستگاههای مرکز گریز روسی را در حالی به کار گیرد که دانشمندان
ایرانی به آنها دسترسی نداشته باشند. مذاکرات مربوط به این پیشنهاد
در مسکو و تهران به بن بست رسید. ایران- که تجربه تاخیرهای روسیه
در تحویل ملزومات اتمی را از قبل داشته- تاکید می کند که توسعه
دستگاههای مرکز گریز را خود به عهده گیرد. اما ایالات متحده و
کشورهای اروپایی، این موضع را رد کرده اند.
در صورتی که پیشنهاد روسیه، با چندین
مرحله تکمیلی دیگر همراه شود، می تواند منافع همه طرفهای درگیر در
بحران را تامین کند. به این معنی که در وهله اول، طرفهای بحران
باید تضمین کنند که طی سه مرحله در سوخت رآکتورهای ایران وقفه ای
حاصل نخواهد شد. این سه مرحله عبارتند از:
١- تهیه کنندگان سوخت اتمی،
کنسرسیومی تجاری تاسیس کنند وتضمین دهند که اگر در تحویل سوخت
روسیه به ایران وقفه ای رخ دهد، وارد عمل شوند.
۲- ایالات متحده، روسیه، و دیگر
کشورها باید اورانیم غنی شده را به یک بانک سوخت (اتمی) بدهند که
به وسیله سازمان انرژی اتمی اداره می شود. چنانچه در تحویل سوخت
(به ایران) وقفه ای رخ داد، این بانک ملزم خواهد بود بر اساس
مقرراتش، سوخت مورد نظر را عرضه نماید، مگر انکه شورای امنیت دستور
عدم تحویل را صادر کرده باشد.
٣- و سرانجام، ایران و قدرتهای بزرگ
باید ذخیره ای از سوخت اتمی را برای حدود سه سال در ایران نگهدارند
(چیزی شبیه " استراتژی ذخیره نفت ایالات متحده").
در مرحله دوم، ایران و دیگر طرفهای
در گیر این اختلاف باید یک گردهمایی بین المللی برگزارکنند که در
آن همه جوانب سیاسی، امنیتی و اقتصادی ذیربط بررسی شود. در این
گردهمایی، باید ریشه های قدیمی دشمنی آمریکا- ایران به بحث گذاشته
شود، و بر سر گامهایی برای تقویت امنیت دست جمعی در خلیج فارس، و
بازگشایی مذاکرات ایران و کشورهای اروپایی برای انعقاد یک پیمان
تجاری تازه، به توافق برسند.
برای ایالات متحده و اروپا،
ایران فاقد تسلیحات اتمی، وجود فاصله زیاد و واقعی بین
فعالیتهای اتمی مورد تمایل ایران و امکانات این کشور برای
تسلیحات اتمی، و همکاری تام و تمام ایران در بازرسی ها،
حداقل انتظارات محسوب می شود.
در آخرین مرحله - سوم- همه شرکت
کنندگان در این گردهمایی - از جمله ایالات متحده- باید به ایران
اطمینان دهند تا وقتی این کشور شروط اتمی را رعایت کند و مرتکب
تجاوز یا باعث تجاوز نشود، قصد حمله به آن را ندارند و در پی تهدید
برای سرنگونی حکومتش نیستند. چنین تعهدی لازم است تا این تلقی
ایرانیان را تغییر دهد که ایران نباید از امکان داشتن تسلیحات اتمی
محروم باشد.
ایران، آمادگی خود را برای امضای
پیمان های عدم تجاوز متقابل با همسایگانش اعلام کرده است. اگر
ایالات متحده، می تواند چنین گفتگو و قرارهایی را با کره شمالی
بگذارد ، چرا نتواند با ایران به همین گونه بر خورد نماید؟
متقابلاً، ایران در حالی که حق مسلم غنی سازی را دارد، موافقت
خواهد کرد که این حق را برای مدتی معلق بگذارد (همانگونه که
آمریکایی ها مطابق قانون اساسی خود حق دارند که اسلحه داشته باشند،
اما بسیاری از آنان از این حق استفاده نمی کنند). چنین راهبردی،
ایران را از حقوقی محروم نمی سازد که براساس معاهده منع تسلیحات
اتمی، برای استفاده مسالمت آمیز (از انرژی) اتمی دارد. در واقع،
باید دانشمندان ایرانی را دعوت کرد تا در جریان توسعه بین المللی
پیشرفته ترین فنون اتمی و فن آوری انرژی غیر اتمی شرکت کنند که خطر
امنیتی قابل توجهی ندارد. همچنین ایران به تصویب پروتکل اضافی - که
بازرسی های بیشتر سازمان انرژی اتمی را مقرر می دارد- اقدام کند و
به درخواستهای بی پا سخ مانده این سازمان جواب دهد که انجام
داوطلبانه گامهایی فراتر از پروتکل اضافی، و همکاری فعالانه جزیی
از آنها به شمار می رود.
متخصصان مؤسسه فنی ماساچوست(١) نیز،
راهبرد دیگری را پیشنهاد کرده اند که در صورت برآورد منطقی حد اقل
انتظار طرفهای در گیر در این بحران، می تواند بن بست کنونی را
بگشاید. بر اساس این پیشنهاد یک شرکت نیروگاه غنی سازی در ایران
تاسیس می گردد. با این کار، تمایل ایرانیان به داشتن غنی سازی در
داخل، برآورده می شود. در عین حال در این نیروگاه، کارکنان بین
المللی به صورت شبانه روزی حضور دارند، و دستگاههای مرکز گریز
کارآمد اروپایی، که در "جعبه های سیاه" نگهداری می شوند، بکار
گرفته خواهد شد. با این شرط تقاضای غربیان درمورد عدم دسترسی ایران
به توان مستقل فن آوری "دستگاههای مرکز گریز" هم جامه عمل می پوشد.
ایران و کشورهای اروپایی - و احتمالاً روسیه و چین- که مشترکاً
مالکیت چنین نیروگاهی را خواهند داشت، می کوشند از تبدیل شدن آن به
کارگاه تسلیحاتی و جذب شدنش به مالکیت ملی، پیشگیری کنند. این
کشورها نیروگاه را مشترکاً و تحت بازرسیهای مداوم و دقیق بین
المللی اداره خواهند کرد. اداره "جعبه سیاه" نیز به گونه حفظ حقوق
مالکانه فن آوری اروپاییان در نیروگاه تازه ای که در ایالات متحده
تاسیس شده، خواهد بود. همچنان که از پیش شرح داده شد ، این قدمها
می تواند با التزام به عدم حمله، گفتگوی سیاسی، انجام بازرسی، و
توقف جریان غنی سازی توسط ایران، همراه باشد.
به جای درگیری و خطرهای ناشی از آن،
طرفهای این بحران می باید اختلافات تاریخی خود را کنار بگذارند و
برای بحران نامبرده، راههای آبرومندانه ای بیابند. در پشتیبانی از
امکان کامیابی ایرانیان در پذیرش چنین راهبردی، ایالات متحده و
دیگر قدرتهای بزرگ باید پیشنهادهای خود را مطرح کنند و به مردم
ایران نشان دهند که خویشتن داری اتمی و همراهی آنان در این راه،
ملتشان را به سوی صلح و خوشبختی رهنمون می شود.
برنامه علم، فن و سیاست های عمومی
مرکز علوم و امور بین المللی بلفر دانشکده دولتی جان. اف. کندی شهر
کمبریج در ایالت ماساچوست