وقتي به آسمان بنگريم با مشاهده حركت سيارات ميتوانيم گذشت زمان
را حس كنيم. منظومه شمسي تقويمي بود كه اجداد ما به كمك آن زمان
كاشتن دانه و درو كردن آن را تعيين ميكردند. براي مسافران و
دريانوردان هم آشنايي
با ستارگان و موقعيت آنها كار جهتيابي را آسان ميكرد. اين
مردمان كه از ابزارهايي بر خوردار نبودند توانستند با
كمك گرفتن از چشمها و مغز نقشه
هایی از
آسمان تهيه كنند. شش هزار سال قبل چينيها گزارشات دقيقي را درباره
اجرام آسماني تهيه كردند كه هنوز هم كاربرد دارد آنان حوادث مهم
آسماني از قبيل اهله قمر، موقعيت سيارات، خورشيد گرفتگي و ماه
گرفتگي را به دقت پيشبيني كردند و اين حوادث را در زندگي امپراتور
و دربارش مؤثر شمردند. آنها
مجبور بودند در كار خود دقيق باشند زيرا بروز اشتباه موجب مجازات
فوري ميشد طالعبيني از روي موقعيت ستارگان و سيارات هنوز هم
فراموش نشده است ،حتي فرمانروایان و
سياستمداران وقتي كه ميخواستند تصميمي مهم بگيرند با طالعبينان
مشورت ميكردند. در تمدنهاي اوليه
اخترشناسان نيمه دانشمند نيمه جادوگر بودند. گذشته
از آن كسي كه ميتوانست زمان طلوع خورشيد را پيش بيني كند، مسلماً
قادر به پيش بيني
حوادث ديگر نيز بود.در
قرن هاي 16 و17 ، علاقه به كسب دانش ، تغييرات زيادي را در دانش
اختر شناسي بوجود آورد. پیش از اين زمان، طبق نظريه ي بطلميوس زمين
در مركز عالم قرار داشت.در سال 1534،يك اختر شناس لهستاني به نام
نيكلاس كوپر نيك نظريه جديدي را پيشنهاد كردكه بر اساس آن ،خورشيد
در مركز عالم قرار داشت و زمين هم مانند سيارات ديگر در اطراف
خورشيد مي چرخيد.
منظومه شمسی Solar
System:
مجموعه ای شامل خورشید ،
سیارات، سیارک ها، اقمار، ستاره های دنباله دار ، تخته سنگ ها
،غبار وسایر اجرامی که پیرامون خورشید در گردشند.منظومه شمسی در
یکی از بازو های مارپیچی کهکشان راه شیری قرار دارد. منظومه های
دیگری ازسیارات شناخته شده اند ، اما تاکنون هیچ دنیایی مانند کره
زمین کشف نشده است.
خورشيد:Sun
قطر:000/390/1 كيلومتر .
109 برابر
زمين
فاصله از زمين : ميانگين
000/600/149كيلومتر.
دماي نور سپهر: 5750k
دما
در مركز خورشيد: 14000000k
دوره تناوب(چرخش در استوا):24روز و
16 ساعت
جرم :
2 میلیارد میلیارد
میلیارد تن ( 333،400 ) برابر جرم زمین
برونداد
انرژي( انرژي تمام خورشيد):100000000000000000000000x5
اسب بخار
(100000000000000000000000000x8/3وات).
خورشيد ستاره اي بزگ ونوراني كه در
مركز منظومه شمسي قرار دارد وسيارات به دور آن در گردشند.
حدود 90% جرم خورشيد از هيدروژن است
و هليم و هيدروژن در مجموع ، 98% تركيب خورشيد را تشكيل مي دهند.
زمين فقط يك دو ميلياردم انرژي خورشيد را دريافت مي كند.عده اي در
گذشته گرماي خورشيد را حاصل متراكم شدن آن مي شمردند. اما
مطالعات بعدي كه توسط انيشتين صورت گرفت ، معما را حل كرد. اين
دانشمند فرمول معروف خود E=MC2 را
ارائه داد كه از آن ،تبديل ماده به انرژي ياد مي شود. در خورشيد
هيدروژن به هليوم مبدل مي شودو در حين تبديل ،از وزن هر گرم
هيدروژن معادل 72../. گرم كاسته مي شود. جرم 4 هسته هيدروژن برابر
با 030/ 4 واحد جرم اتمي است. يك هسته هليوم در حدود 003/4 واحد
وزن دارد . به اين ترتيب ، هنگامي كه يك هسته اتم هليوم از 4هسته
هيدروژن حاصل مي شود،تفاوت جرم اين دو مبدل به انرژي مي شود.پس
بايد گفت كه اين توليد انرژي سبب مي شود كه جرم خورشيد پيوسته در
حال كاهش باشد.اين كاهش 4 ميليون تن در ثانيه مي باشد. تا چه زماني
اين كار ادامه دارد؟ جرم كلي خورشيدبرابر2 میلیارد
میلیارد میلیارد تن است
. به اين ترتيب خورشيد ما تا ميليون ها سال ديگر همچنان ستاره اي
درخشان و فروزنده است.
گاهي اوقات جريان
هاي بلند و حلقه اي شكل از گاز كه به آن زبانه مي گويند از خورشيد
جدا شده و در فضا منتشر مي شوند اين گاز ها با سرعتي معادل 600
كيلو متر درثانيه درفضا زبانه مي كشند. بهترين وصفي كه مي توان
از زبانه هاكرد اين است كه پرده هايي از شعله سرخ و عمود بر سطح
خور شيدند كه گاه ساختماني پر ماننددارند و زماني به درختي تنومند
مي مانند.ابعاد آن ها حيرت آور است ، ارتفاع متوسط شان به000/30
كيلومتر نيز مي رسد و سطح مقطع شان.../150 x 3000 كيلو
متر مربع است.
سطح خورشيد را فوتوسفر مي نامند در
اين قسمت درجه حرارت به 6000 درجه سانتيگراد مي رسد. اولين بخش
بالا يي فوتوسفر را كو موسفر مي نامند. كو موسفرلايه اي است نازك
از گاز ها ودماي آن تا ميزان 4500 درجه سانتيگراد پايين مي آيد.
درجه گرما در مركز خورشيد در حد بسيار باور نكردني يعني تا15
ميليون درجه سانتيگراد بالا مي رود . نقاط تيره روي سطح خورشيد را
لكه هاي خورشيدي مي نامند . لكه ها حدود 2000-1000 درجه سانتيگراد
خنك تر از سطح خورشيد هستند ، بنابر اين از نقاط ديگر درخشندگي
كمتري دارند، اين لكه ها معمولا به صورت جفت ظاهر مي شوند لكه ها
در عرض چند ساعت ظاهر مي شوند و ممكن است تا چند ماه در سطح خور
شيد باقي بمانند. سطح خورشيد همواره در حال تغيير است . زبانه ها
(گاز هاي چرخان و فوران) اصولا هنگام تشكيل لكه هاي خورشيد شكل
مي گيرند . زبانه هاي اطراف لكه هاي خورشيدي فعال ترند و انفجار
هايي كه در مجاورت اين لكه ها رخ مي دهد انرژي زيادي توليد مي
كنند. گاهي اوقات اين انفجار ها با زمين بر خورد كرده و طوفان
مغناطيسي ايجاد مي كنند كه در ارتباطات راديويي زمين اخلال پديد
مي آورد.
عطا رد :Mercury
قطر:4860 كيلومتر .
فاصله از خورشيد:
متوسط000/000/58كيلومتر
فاصله از زمين: متوسط 14800000
كيلومتر
دما: حد اقل: 173- حد اكثر:370
درجه سانتی گراد
سال : نجومي:88 روز-هلالي:116 روز
دوره تناوب(حركت به دور محور):7/58
روز
جرم: 54./.برابر زمين
حجم: 6./.برابر زمين
اولین کره از خورشید ونزدیک ترین
سیا ره به آن عطا رد است. عطارد جزسيارات سنگي است و از مواد سنگي
وفلز واندكي گاز تشكيل شده است
عطا رد در شرایط
مناسب بدون تلسکوپ نیز قابل دیدن است زیرا بعداز خورشید پر
نورتر ازسایر ستارگان و سیارات است.از شگفتی های عطارد می توان به
این نکته اشاره کرد که با وجوداین که نزدیک ترین سیاره به خورشید
است ولی حداقل دمای آن به 173- درجه نیزمی رسد،در
واقع با توجه به نزدیکی به خورشید سردترین نقاط آن واقع در قطب های
آن است. همچنين در
عطارد طول روز دو
سوم طول آن سال
است.
یونانیان باستان
گمان می کردند
که دو سیاره متفاوت را مشاهده می کنند.آنان نام مرکوری را بر چیزی
نهاده بودند که پس از غروب خورشید دیده
می شد و آن یکی را
که پیش از طلوع خورشید می
دیدند
آپولو می نامیدند. عطارد دارای اتمسفر بسیار رقیق می باشد وسطح
عطارد مانند سطح ماه پراز دهانه است،اگرچه از نظر توزیع دهانه
ماه وعطارد تفاوت بسیار دارند. همچنین عطارد مانند زهره قمری
ندارد.
گاز ها داراي خاصيت ميل به انبساط
هستند. همه گاز ها در همه جهات منبسط مي شوندوحجم بزرگتري را اشغال
مي كنند.شتاب گرانش سطحي زمين به اندازه ي كافي قوي است كه با
گرايش جو به انبساط مقابله كند. اما در سطح عطارد نيروي گرانش به
حدي ضعيف است كه نمي تواند از فرار گاز ها جلوگيري كند.مولكولهاي
گاز معمولا سرعتي بيش از 2/4 كيلومتر بر ثانيه دارندو با اين نيرو
مي توانند از اين سياره بگريزند. اگر هم مدتها پيش عطارد جو داشته
است بايد دير زماني پيش گريخته باشد و دماي شديد سياره به اين عمل
كمك كرده است.با وجود اين ، ملاحظات نظري وآزمايشي حاكي از آنند
كه جو بسيار رقيقي در عطارد وجود دارد و با اين وجود فشار سطحي
اين جويك ميليونيوم ميليونيوم فشار جو در زمين است.
زهره Venus:
قطر:250/12 كيلومتر .
فاصله از خورشيد:
متوسط000/600/107كيلومتر
فاصله از زمين: متوسط 151000000
كيلومتر
دما: در راس ابر ها:15- در جه
سانتی گراد
در پايين ابر ها: 240
درجه سانتی گراد
درسطح سياره: 480 درجه سانتی گراد
سال : نجومي:225 روز-هلالي:584 روز
دوره تناوب(حركت به دور محور):243روز
جرم: 82./.برابر زمين
حجم: 902/.برابر زمين
دومين سياره از
خورشيد، زهره است. زهره را ستاره صبح، ستاره مغرب، ستاره اژدها و
حتي ستاره جادوگر نيز ناميدهاند . در
وراي اين نام گذاريها
بايد به زيبايي اين سياره درخشان توجه كرد. اما
پارهاي از واقعيتها اين سياره را از جادوگر و اژدها هم ترسناكتر
ميسازد، مثلاً درخشندگي آن حاصل از اتمسفر مسمومي است كه نور
خورشيد را منعكس ميسازد. كامپيوتر
ميتواند به طور خيالي پرواز بر فراز زهره را بازسازي كند ، در
سطح زهره طوفانهاي شديد و بارانهاي اسيدي تندي مشاهده ميشود و از
دهانه آتشفشانهاي هميشه فعال آن گدازه بيرون ميآيد، پس سطح زهره
يك جهنم واقعي است .اگر يك فضاپيما بر سطح اين سياره فرود بيايد
دوامي نخواهد يافت ،زيرا باران اسيد و دماي فوقالعاده فلز را
سوراخ ميكند و تند بادها آن را از جا برميدارند، بدين ترتيب
سفينههاي تحقيقاتي هم با مشكل مواجه ميشوند. زماني يكي از آنها
فقط بدان حد تاب آورد كه توانست اطلاعات مختصري را به زمين مخابره
كند. يك سفينه روسي را مخصوصا بدان
حد تقويت كردند كه بتواند شرايط بسيار نامساعد سطح زهره را تحمل
كند كه آن هم بيش از يك ساعت دوام نياورد. درزهره
طول روز بيشتر از طول سال است.ماده اصلي شيميايي زهره گاز كربنيك
است ، كه نزديك 97% وزن آن را تشكيل مي دهد،3% باقي مانده شامل
اكسيژن،مونواكسيد كربن ،بخار آب ،نيتروژن،..و مقدار بسيار اندكي
آمونياك است.
ابر هايي كه همچون پتويي سطح زهره را
در بر گرفته اند نور خورشيد را مانند گلخانه در خود گرفتار مي كنند
. نور از ابر ها عبور مي كند و سطح سياره را گرم مي كند. سطح سياره
امواج گرم فرو سرخ گرفتار شده را در جو مي گيرد و دوباره تششع مي
كند، در نتيجه درجه دمای سیاره بالا مي رود.
زمينEarth:
قطر:حداقل(قطبي):720/12 كيلومتر
حداكثر(استوايي):760/12 كيلومتر
فاصله از خورشيد:
متوسط000/650/149كيلومتر
دوره تناوب(حركت به دور محور):23ساعت
و 56 دقيقه و 4 ثانيه
سال : نجومي:256/365 روزمتوسط
خورشيدي يك سال
جرم:1000000000000000000000x6/6
تن
حجم: در حدود يك هزار ميليارد
كيلومتر مكعب
سرعت گريز:11 كيلومتر بر ثانيه
شتاب گرانش بر سطح دريا:8/9 متر بر
ثانيه
سومین سیاره
از خورشید، زمین
است . كوپرنيك
، در مورد علت چرخشي كه در ستاره ها مشاهده مي شد،گفت كه زمين در
حول محور شمالي جنوبي به دور خود مي چرخد.حجم
زمين و زهره تقريباً مساوي است فاصله ما هم از خورشيد چندان زياد
نيست، پس چرا ميان گدازهها و ابرهاي گوگردي احاطه نشدهايم؟ قسمتي
از پاسخ به خاطر وجود حيات در زمين است. در چهار ميليارد سال قبل
زمين نيز شرايط امروزي زهره را دارا بود، فعاليتهاي آتشفشاني
شديدي در زمين جريان داشتند و اتمسفر متشكل از بخار آب و
دياكسيدكربن فراوان بود.اما با
گذشت زمان بخار آب به صورت ذرات باران به
زمين فرو ريخت و مقدار آن چنان زياد شد كه اقيانوسها پديد آمدند،
پس از تشكيل جانداران كم كم اكسيژن نيز بوجود آمد و به اتمسفر رفت
و با گذشت زمان با تغيير اتمسفر، چهره زمين نيز تغيير يافت، حيات
در تغيير سرنوشت چهره
زمين تأثيري بسيار داشت.
حيات جزئي از ساختار زمين شده است، ما زماني متوجه زيبايي زمين
خودمان شديم كه از فضا به نظاره آن پرداختيم منظرهاي كه احساسات
فضانوردان را به شدت تحريك كرد. سرانجام در سال 1961 يك
فضانورد روسي به نام گاگارين توانست افسانهها را به واقعيت مبدل
كند، او سفری به دور مدار زمین داشت. با اين حال هنوز بشر نتوانسته
پا را از كره ماه فراتر بگذارد.
ماه :Moon
قطر:3460كيلومتر
فاصله از خورشيد:
متوسط000/650/149كيلومتر
فاصله از زمين: حد اقل 360000
كيلومتر ، حد اكثر:400000 كيلومتر
دما: حد اقل: 140- حد اكثر:150 درجه
سانتی گراد
دوره تناوب(گردش به دور زمين) :
نجومي:32/27روز-هلالي:53/29 روز
دوره تناوب(حركت وضعي به دور
محور):32/27 روز
جرم: 3/81 /1برابر زمين
شتاب گرانش
بر سطح : يك ششم زمين
سرعت گريز:38/2 كيلومتر بر ثانيه
در سال 1969 موشك آپولو 11 نيل آرمسترانگ ، ادوین آلدرين و
مایکل کالینز را به
سفري نيم ميليون كيلومتري برد. فضانوردان كه پا به سطح ماه نهادند،
از سنگهاي آن نمونهبرداري كردند، عكس گرفتند و گلف بازي كردند تا
نشان دهند نيروي جاذبه ماه يك ششم نيروی جاذبه زمين است. در
كره ماه به علت نبودن اتمسفر،
وزش باد و بارندگي هم وجود ندارد به همين علت جاي پاي يك فضانورد
ممكن است هزاران سال باقي بماند.
اين كره در مدت كمي بيشتر از 27 روز يك بار به دور زمين ميچرخد
،در همين مدت يك بارهم
به دور خود ميچرخد. به همين جهت هميشه يك طرف ماه را ميبينيم.
در سال 1959 ،زماني كه فضا پيماي
روسي به نام لونا 3 از پشت ماه عبور كرد و عكس هايي از آنجا گرفت
، ستاره شناسان توانستند براي اولين بار نيمه پنهان ماه را ببينند.
شايد علت رواج بعضي از افسانهها به
همين جهت باشد، ماه و مهتاب هميشه منشاء افكار و گفتههاي شاعرانه
بوده است. ميگويند اگر زوجي زير ماه در شب پيوند ازدواج ببندند،
براي هميشه با هم زندگي خواهند كرد. گاهي زمين ، ماه و خورشيد در
يك جهت قرار ميگيرند و سايه زمين بر روي ماه ميافتد. در اين حالت
ميگويند ماه گرفتگي رخ ميدهد.در سال 1600،گاليله تلسكوپ را
اختراع كردوموفق شد به ماه و بعضي سيارات نگاه كند . در سال1610
،كره ماه كه نور خورشيد را منعكس مي كرد، داراي سطح سنگي و نا
هموار نشان داده شد، نه شفاف و درخشان.
بدون تجهيزات پيشرفته ، هيچ بشري نمي
تواند روي ماه دوام بياورد .دماي هوا روي سطح ماه بسيار پر نوسان
است ، يك روز ماه معادل 2 هفته كره زمين است و دماي هوا به حدود
150 درجه سانتيگراد مي رسد. در شب هاي دو هفته اي آن دماي هوا به
سرماي 140 درجه سانتيگراد زير صفر نزول مي كند. سطح ماه از دره هاي
عميق وكوه هاي بلند پوشيده از سنگ و خاك وتعدادي فرو رفتگي تشكيل
شده است . اين فرو رفتگي ها حاصل برخورد شهاب سنگ ها با سطح اين
كره اند. قطر اين دهانه ها از چند صد كيلومتر تا چند سانتي متر
است . در روي ماه نه دريايي وجود دارد، نه آب، نه هوا و ابر .پس
صدايي هم به گوش نمي رسد و اثري از حيات ديده نمي شود ، همچنین
سرعت تغيير در ماه بسيار كند است.
مريخ Mars:
قطر:حداقل(قطبي):6760 كيلومتر
حداكثر(استوايي):6790 كيلومتر
فاصله از خورشيد:
متوسط000/000/228كيلومتر
فاصله از زمين: متوسط 226500000
كيلومتر
دما: حد اقل: 100- حد اكثر:27 درجه
سانتی گراد
سال : نجومي:687 روز-هلالي:780 روز
دوره تناوب(حركت به دور محور):24ساعت
و 37 دقيقه و 6/32 ثانيه
جرم:108/0برابر زمين
حجم: 15/0 برابر زمين
چهارمین سیاره
از خورشید، مریخ
است.نخستين
بار در يك قرن قبل يك اخترشناس ايتاليايي به نام پارلي متوجه
شيارهايي مستقيم و غيرطبيعي در سطح مريخ شد.او
چنين تصور كرد كه آنها كانالهاي ساخته شده به دست مريخيها
هستند. اما ما امروزه ميدانيم، آنچه او ديده شيار نبوده بلكه
تلسكوپ وي اشكال داشته است. از طرفي از
همان زمان اين
تصور در ذهن مردم ساخته شد كه ممكن است ما در اين جهان بزرگ تنها
نباشيم، اما از يك لحاظ ما مورد
تهاجم دائمي مريخ هستيم در سال 1996 در مناطق قاره قطب
جنوب دانشمندان متوجه وجود شهابسنگي شدند كه متعلق به مريخ بود. در
درون اين قطعه سنگ هم آثاري مشاهده شد، كه عدهاي آن را فسيل يك
باكتري ميدانستند. شايد در ميليونها سال قبل حيات در مريخ وجود
داشته است. ولي امروزه مسلماً آثاري حياتي در اين كره مشاهده
نميشود. مريخ كرهاي سرد و خشك است كه دماي آن به ندرت از صفر
بالاتر ميرود. در مريخ هم آب وجود دارد، ولي اين آب در زير خاك يا
درمحل قطبين
آن به صورت انجماد دائمي درآمده است. در مريخ آتشفشانهاي عظيمي
وجود دارد كه شايد از لحاظ بزرگي در منظمومه شمسي بينظير باشد.
مثلاً كوه اليم پونس مونس دو برابر هيماليا بزرگي دارد. گاهي هم به
مدت چند ماه طوفانهاي شديدي در سطح
آن بوجود ميآيد. نخستين سفينهاي كه توانست در سطح مريخ فرود
بيايد در فاصله بيست دقيقه توسط تند بادها قطعه قطعه شد. مريخ را
به نام الهه جنگ روميان قديم نام گذاري كردند و چون سرخ رنگ به نظر
ميرسد آن را با خشم جنگ مرتبط ميدانند . كساني كه تحت تأثير اين
سياره زاده شدهاند، خويي عصباني و جنگ طلب دارند علت قرمزي سطح
مريخ به خاطر وجود اكسيد آهن فراوان است و در واقع مريخ جنگ طلب در
حال زنگ زدن وپوسيدن
است. به نظر ميآيد كه مريخ تنها جايي بيرون از زمين است كه انسان
مي تواند روزي در آن زندگي كند. گروهي از محققان اميدوارند با
ايجاد تغييراتي در مريخ، يعني با آوردن صورت
های ابتدایی حيات
از زمين و
تغییر اتمسفر آن
را براي سكونت مساعد كنند. البته اين فرايند هزاران سال طول
ميكشد. فوبوس بزگترين قمر سياره مريخ است. مدار فوبوس در 6000
كيلومتري بالاي سطح سياره قرار دارد و در مدت زمان يك روز مريخ ،
3بار به دور سياره خويش مي گردد.ماه ديگر مريخ ديموس نام دارد و از
فوبوس كوچكتر است.احتمالا اين ماه از روي سطح سياره سرخ مانند
ستاره اي كوچك، متحرك و روشن به نظر مي آيد.
بعد از مريخ يك كمربند سياركي وجود دارد كه درميلياردها
خرده سنگ و درشت سنگ تشكيل ميشود. بعضي
از دانشمندان آنها
رابازمانده
موادي ميدانند كه در ابتدا، منظومه شمسي را پديد آوردهاند. گاهي
اين قطعات از محل خود خارج می شوند
و حتي
به زمين نيز می
رسند. وقتي
اين قطعات وارد اتمسفر ميشوند خط نوراني از
سوختن آنها حاصل
ميشود. بعضی
از آن ها
به نام شهابسنگ به
زمین می افتند.
در سال 1972 يك شهاب سنگ عظيم وارد اتمسفر زمين
شد و خوشبختانه از طرف
دیگر آن
خارج شد. اگر
اين سنگ به زمين برخورد ميكرد معادل 5 بمب اتمي خسارت بوجود
ميآورد.
کمربند سیارکی، محدوده سیارات سنگی داخلی را مشخص می کند. بعد
از كمربند سياركي اندازه سيارات و فاصله آنها از يكديگر بسيار
زياد ميشود و به سيارات گازي ميرسيم.
مشتري Jupiter:
قطر:حداقل(قطبي):133500 كيلومتر
حداكثر(استوايي):142800 كيلومتر
فاصله از خورشيد:
متوسط000/100/778كيلومتر
فاصله از زمين: متوسط 777500000
كيلومتر
دما: در راس ابر ها:145- در جه
سانتی گراد
سال : نجومي:86/11سال-هلالي:9/398
روز
دوره تناوب(حركت به دور محور):9ساعت
و 54 دقيقه
جرم:9/317برابر زمين
حجم: 319/1برابر زمين
نام مشتري را از روي نام اساطیر قدیمی رومی گرفته اند،
مشتري بزرگترين سياره در منظومه شمسي است. نخستين رصد مشتري با بروز جنگ
همراه بود. در قرن 16 كليسا چنين عقيده داشت كه آدمي و زمين بايد
در مركز عالم قرار داشته باشد، اما در همين زمان يك اخترشناسي
لهستاني چنين اعلام كرد كه خورشيد در مركز منظومه شمسي قرار دارد
نه زمين، اما به خاطر اینکه از كليسا وحشت داشت نوشتههاي خود را
تا زماني كه در بستر مرگ بود منتشر نكرد.
در آن هنگام گاليله اخترشناس ايتاليايي به آن ايدهها توجه كرد، وي
مطالعه اي بر روي
مشتري و اقمار آن كرد. وضع حركت همين اقمار بود كه گاليله را
متقاعد ساخت كه سيارات بايد در اطراف خورشيد بگردند، ولي او نيز به
علت وحشت از كليسا، تا زمان مرگ زمين را ثابت و بي حركت اعلام کرد. ولي
در بستر مرگ به حركت زمين اعتراف كرد.بعد
از او 12 قمر دیگر
هم براي
مشتري كشف شد.همه
چيز مشتري عظيم است، مثلاً 1300 زمين در آن جاي ميگيرد و 5/2
برابر مجموع سيارات ديگر جرم دارد. با توجه به تصاوير بدست آمده،
طوفانهاي شديدي روي سطح آن وجود دارد كه در روي
نوارهاي متناوبي جريان دارند. همچنين لكه بزرگ معروف
روي مشتري، مربوط به مرکز
گردباد عظيمي
است، كه 300 سال همچنان
ادامه داشته است.هسته سنگی مشتری دو برابر هسته زمین حجم دارد
و به علت دماي بالا ی
چندین هزار درجه ای هيدروژن
در آن متراكم ميشود. اگر مشتري از حد امروزي خود بزرگتر بود، گرما
و فشارش موجب بروز شكافت هاي هستهاي ميشد و اين سياره به صورت
ستاره درميآمد. سياره مشتري از چند لحاظ مخالف طبيعت رفتار
ميكند و به راه خود مي رود. هم اكنون 64 قمر براي مشتري كشف شده
است
با
این که
گالیله مسیر حرکت سیارات را به درستی توضیح داد، ولی نتوانست
دلیل آن نوع رفتار رابیان کند و
همچنین نفهمیدچرا سیارات اصولا
توانسته اند در فضا معلق بمانند. پاسخ این سوال را اسحاق نیوتن آن
هم بر اساس افسانه ها در زمانی داد که زیر یک درخت سیب نشسته
بود.سیب از آن رو به سوی زمین افتاد که تحت تأ ثیر نیروی جاذبه
بود. همه اجرام آسمانی تحت تأثیر این نیروهستند
و هر چه بزرگتر باشند نیروی جاذبه زیاد تری
هم دارند.
اگر
به سیب سرعت
لازم را بدهیم می تواند ازنیروی جاذبه کره زمین بگریزد و بسوی
ستارگان برود.اما در ارتفاع معین به حالت تعادل می رسد، یعنی در
آنجا چنان دور است که نمی افتد وچنان نزدیک است
که توان گریختن ندارد، پس به دور مدار زمین شروع به چرخیدن می
کند.زمانی که نیوتن قانون جاذبه عمومی را کشف کرد، در واقع به
نیرویی رسیده بود که باعث می شد سیارات به دور خورشید بمانند.
ماه نیز
بر طبق همین قانون به دور زمین در گردش است.
امروزه
ماهواره ها نیز مطابق این اصل به دور زمین در گردشند.
زحل Saturn:
قطر:حداقل(قطبي):630/107 كيلومتر
حداكثر(استوايي):320/119 كيلومتر
فاصله از خورشيد: متوسط
000/000/427/1كيلومتر
فاصله از زمين: متوسط 000/000/197/1
كيلومتر
دما: در راس ابر ها:160- در جه
سانتی گراد
سال : نجومي: 46/29 سال -هلالي: 378
روز
دوره تناوب(حركت به دور محور):10ساعت
و 14 دقيقه 24 ثانيه
جرم:95برابر زمين
حجم: 735برابر زمین
همین نیروی
جاذبه باعث پدید آمدن جلوه های بسیار زیبایی در آسمان شده است،که
تشکیل حلقه های زحل از آن جمله است.وجود این حلقه
ها در گذشته، پدیده ای اسرار آمیز برای اختر شناسان محسوب می
شد.گالیله تصور می کرد به سه سیاره می نگرد که یکی بزرگتر و داخل
دو تای دیگر است.
با تلسكوپهاي پيشرفته مشخص شد، حلقه هايي كه دورزحل مشاهده
ميشود در واقع قطعات كوچك و
بزرگ يخ
است كه تحت تأثير جاذبه زحل به دور آن می گردند.زحل هم
مانند مشتري گازي شكل است و چگالي بسيار كمي دارد و اگر اندازه آن
مطرح نبود در وان حمام خانه شما جا ميشد. از طرف ديگر زحل اقمار
زيادي دارد و تاكنون بیش از 40قمر
براي آن كشف شده است. نيروي جاذبه دو تا از اقمار به حدي زياد است
كه باعث شده حلقه هاي درونی
زحل حالت
یکنواخت نداشته باشد.
ساختمان زحل به احتمال زياد بسيار شبيه ساختمان مشتري است، در
اينجا نيز عنصر اصلي هيدروژن است. طيف نما نشان مي دهد كه در جو
سياره خطوط Ch4 وجود
دارد. هیچ خطی از Nh3 وجود
ندارد. تمام آمونیاک سیاره ، بر اثر دماي كم زحل،احتمالا به صورت
جامدبلوري در نوار هاي ابری هستند كه در طيف نما ظاهرنمي شوند.طيف
نما هيچ خطي را كه مربوط به هيدروژن مولكولي (H2)
باشد نشان نمي دهد. اما دلايل خوبي وجود دارد دال بر اينكه H2در
جو زحل وجود دارد، يكي از اين قراين مشابهت زحل با مشتري است كه
80% جو آن متشكل از اين گاز است.تعداد حلقه هاي آن به 30 عدد مي
رسد. نز ديكترين قمر آن ميماس در فاصله 188000 كيلومتري از مركز
سياره وفوب دورترين قمر آن متجاوز از 16000000كيلومتر از سياره
اصلي فاصله دارد. بزرگترين قمر آن تيتان است كه دماي آن بايد حدود
180 درجه سانتيگراد زیر صفر باشد . ستاره شناسان بر اين باورند كه
ممكن است اين سياره با اقيانوسی از متان مايع پوشيده شده باشد(متان
ماده اي است كه در زمين به صورت گاز طبيعي يافت مي شود).
ظاهر
شگفتي آور سيارهها باعث پديد آمدن ايدههايي جالبی نيز
شده است. براساس نظر فيثاغورث رياضيدان يوناني وجود چنين حالت هاي
منظمي بايد صدايي را
هم ايجاد
كند. او عقيده داشت، سيارهها در مسير خود آواز ميخوانند و
كاملترين هارموني يعني موسيقي افلاك را ايجاد ميكنند.
اورانوسUranus :
قطر:حداقل(قطبي):
48000 كيلومتر
حداكثر(استوايي):51500 كيلومتر
فاصله از خورشيد: متوسط 000/000/870/2 ميليون كيلومتر
دما: 212 - در جه سانتی گراد
سال : نجومي:01/84 سال -هلالي:
66/369 روز
دوره تناوب(حركت به دور محور):10ساعت
و 49 دقيقه
جرم:6/14برابر زمين
حجم: 67 برابر زمین
ويليام هر
شل موسیقی دان
و منجم انگلیسی با
تلسكوپ دست ساز خود در سال 1781 سياره جديدي را كشف كرد، او نام
سياره كشف شده را ژرژيوس سیدم نهاد كه نام ژرژ سوم پادشاه انگليس
بود، ولي هنگامی
که پادشاه عقل خود را از دست داد، هرشل نام سياره
را به اورانوس، يكي از اساطیر رومي تغيير
داد. اين سياره هفتمين كره از خورشيد است. در سطح اورانوس پديدهاي
به چشم نمی خورد ودر
ظاهر ،
مانند توپی سبز رنگ است.همچنین اتمسفر
آن به احتمال زیاد متشکل است ازآمیزه ای ازآمونیاک ، متان
وهیدروژن . اين سياره شباهت بسيار زيادي به سيارات بزرگ ديگر
مانند مشتري وزحل دارد. اورانوس از چندين جهت ویژگیهای منحصر به
فرددارد: اين سياره اولين سياره اي بود كه بوسيله تلسكوپ كشف شد،
كشف آن بر حسب تصادف بود ، چرخش معکوس دارد (در جهت عقربه های ساعت
به دور محور خودش مي چرخد) .اورانوس همان مسير سيارات ديگر به دور
خورشيد را مي پيمايد، اما نسبتا كند تر ، هر گردش كامل آن به دور
خور شيد، 84 سال طول مي كشد. اورانو
س 5قمر دارد : ميراندا ، آريل ، اومبريل ، تيتانيا و ابرون كه
همگي در صفحه استوايي سياره اصلي ودر نتيجه تقريبا قائم بر مدار
سياره ،به دور آن مي گردند. اندازه اقمار اورانوس از 240 كيلومتر
تا000 1 كيلومتر است . شعاع مدار نزديكترين قمر 120000 كيلومترو
دورترين قمر 580000كيلومتر است.مطالعات اخير نشان داده كه اورانوس
علاوه بر 5 قمر، 11 حلقه باريك وبسيار تيره تر از زحل نیز دارد.
نپتونNeptune :
قطر:حداقل(قطبي): 48000 كيلومتر
حداكثر(استوايي):49000 كيلومتر
فاصله از خورشيد: متوسط
000/000/495/4كيلومتر
دما: 213 - در جه سانتی گراد
سال : نجومي:8/164 سال -هلالي:
49/367 روز
دوره تناوب(حركت به دور محور):15ساعت
و 48 دقيقه
جرم:2/17برابر زمين
حجم: 57 برابر زمین
رصدهاي بعدي وجود ناهنجاري هايي را در مدار اورانوس نشان داد، به
طوري كه دانشمندان حدس زدند علت آن حركات، بايد وجود سيارهاي ديگر
باشد. در سال 1846 اخترشناسان سياره هشتم را در محلي كه انتظار
داشتند، پيدا كردند و آن را به نام موجود اساطیری يونان نپتون نام
نهادند.نپتون
از حيث اندازه وهم از نظر ويژگيهاي فيزيكي ديگر شبيه اورانوس است.
احتمالا ساختمان سياره نيز شبيه ساختمان اورانوس، زحل يا مشتري
است. اورانوس
و نپتون را اغلب سيارات خواهر
مينامند، در حالي كه فاصله اين دو سياره از هم 10 بار از فاصله
زمين تا خورشيد بيشتر است.
نپتون جوي غليظ دارد . مطالعات طيف نمودي وجود نوار هاي قوي متان
ونيز خطوط جذبي هيدروژن مولكولي را در سطح اين سياره نشان می
دهد.سطح نپتون را تعدادي خطوط سفيد رنگ قطع ميكند كه مربوط به سیستم
های طوفاني
روي سطح آن است. علت آبي بودن رنگ آن ،وجود گاز متان است. نپتون به
خاطر فاصله زيادي كه از زمين دارد با چشم برهنه ديده نمي شود.
براي نپتون دو قمر كشف شده است
:نخست تريتون كه به فاصله چند ماه پس از كشف سياره ديده شد، حركت
معكوس تريتون ممكن است به خاطر دلايل زير باشد:1)پلوتن وتريتون،
هردو زماني قمرهاي نپتون بوده و حركتي مستقيم داشتند . 2)رويارويي
نزديك پلوتن وتريتون موجب دفع واخراج پلوتن (كه سياره اي مستقل
گرديد)و معكوس شدن جهت حركت تريتون شده است. دومين قمر نرئيد، كه
بعد از يك قرن كشف شد ،به قدري كم فروغ است كه حتي با تلسكوپ هاي
بزرگ هم ديده نمي شود و فقط از روش عكس برداري قابل مشاهده است.
احتمالا بر روي ماه يخ زده سياره دور
دست نپتون ، موسوم به تريتون، آتشفشانهاي يخي وجود دارد.
پلوتنPluto:
قطر:2274 كيلومتر
فاصله از خورشيد: متوسط
000/000/900/5كيلومتر
دما: 240 - در
جه سانتی گراد
سال
: نجومي:4/248 سال –هلالي:367
روز
دوره تناوب(حركت به دور
محور):39/6روز
جرم:2/0برابر
زمين(؟)
حجم: 1/0
برابر زمین(؟)
همانطور که
دانشمندان سیاره نپتون را با توجه به آشفتگی و انحرافی که در مدار
اورانوس گذاشته بود ، کشف کردند ، این بار نیز انحرافی در حرکات
محاسبه شده نپتون ، دانشمندان را بدان وا داشت تا به جستجوی سیاره
ای دیگر در دور دست بپردازند.
از پیشگامان این
کاوش می توان به پرسیوال لاول از فلگستاف آریزونا ، پیکرینگ و
کلاید تامباو که دانشجوی دستیار رصد خانه فلگستاف بود اشاره کرد.
مهمترین دلیل
عدم موفقیت لاول و پیکرینگ در کشف سیاره نهم ، جستجوی آنها برای ،
سیاره ای گازی شکل و بزرگ بود.
این جستجو بیش
از بیست سال به طول انجامید و در نهایت کلاید تامباو با بررسی های
شبانه روزی بر روی هزاران عکس موجود ، موفق به کشف سیاره نهم شد.
اين سياره از نوع سنگي بود و فاصله چنان زياد دارد كه تلسكوپ هابل
آن را به سختي ميبيند. سرانجام
نام پلوتن به پیشنهاد يك دختر انگليسي 11 ساله، روی این سیاره
گذارده شد. پلوتن
كه در حاشيه خارجي منظومه شمسي قرار دارد، چنان از خورشيد دور است
كه سطح آن را بايد سرد و بي روح خواند. اتمسفر رقيق آن از جنس
نيتروژن و متان
است كهاحتمالا در
فصل زمستان يخ ميبندد و به صورت برف آبي كم رنگ ميبارد. پلوتن از
هر جاي ديگري براي زندگي ما آدميان نامناسبتر است. مسافرت رفت و
برگشت آن 30 سال طول ميكشد، کارن اولین
و بزرگترین قمر پلوتن در سال 1978 كشف شد .
به تازگي در اواخر سال 2005 ،زمانی
که آلن استرن از موسسه تحقیقاتی جنوب غرب، در کلرادو و هارو لد
ویور از موسسه جان هاپکینز، در راستای رصد های منظمی که در طرح
ماموریت اکتشافی افقهای نو، روی سیاره پلوتو انجام می دادند ،
موفق به شناسایی اجرام کم سویی در اطراف این سیاره دور دست شدند.
بر اساس داده
های اولیه ، این دو جسم که به طور موقت به نام های p1
2005s & p2 2005s نامیده می شوند ، به ترتیب، 6500
و 49500 کیلومتر از سیاره مادر خود فاصله دارند. مدار
گردش آنها به دور پلوتن بر صفحه مدار شارون منطبق است . این دو قمر
که با قدر22 و23 در آسمان می درخشند، دوره
تناوبی معادل 38 و 5 و 25 روز دارند وقطر آنها150و 100 کیلومتر
تخمین زده می شود.
در مورد نحوه شکل گیری این
اقمار به نظر می رسد که در محل خود شکل گرفته و حاصل برخوردی پر
انرژی در منطقه سیاره پلوتن ، در
گذشته ای دور باشند.
البته
رازهاي نامشخص زيادي درباره اين سياره وجود دارد.پلوتن در حضيض
خورشيدي خود (نزديك ترين فاصله نسبت به خو شيد) از نپتون به
خورشيد نزديك تر است ،به طوري كه در آن هنگام نپتون بيروني ترين
سياره است.
پلوتون
در زمينه ستارگان ،به صورت شي كوچكي ديده مي شود كه جايش را تغيير
مي دهد.
در
خارج از منظومه شمسي ، خورشيد فقط شبيه يك ستاره پر نور ديده مي
شود كه چندان گرمايي نيز ندارد . روي سطح سياره پلوتو به قدري سرد
است كه جاندا ران در چند ثانيه مانند سنگ يخ مي زنند.
سياره دهم 2003
UB 313:
سياره X
مدت ها پيدا كردن سياره اي فراتر از
پلوتو در دستور كار دانشمندان بود.براي بسياري اين سؤال پيش آمده
بود كه آيا پلوتو آخرين عضو خاندان شمسي است، ياخير؟ و آیا پس از آ
ن هم ممكن است سياره اي وجود داشته باشد؟
زماني اين سياره را x يا
مجهول مي دانستند كه قرار بود در ماوراي مدار پلوتو باشد، همان
طور كه پلوتو زماني سياره x بود.
از دلايلي كه باعث شد كشف اين سياره بسيار طول بكشد : مهمترين عامل
ابزار بود كه هم اكنون به پيشرفت قابل ملاحظه اي در این زمینه نسبت
به قبل رسيده ايم.دليل ديگرآن فاصله اي بود كه اين سياره با ما
دارد. اين سياره 97 واحد نجومي با ما فاصله دارد (97 بار از فاصله
ما تا خورشيد دور تر) به عبارت ديگر:14550000000 كيلومتر، در آن
فاصله درخشش بسيار اندكي خواهد داشت.نكته ديگر محلي بود كه بدنبال
اين سياره مي گشتيم .(اكثر سيارات منظومه شمسي در صفحه اي به دور
خورشيد مي چرخند كه به صفحه دايره البروج موسوم است . صفحه اي
كه اگر بخواهيد در فضا تصور كنيد ، خورشيد
را در مركز صفحه قرار دهيد ،زمين را
در مداري به دور آن ، اين صفحه مداري را امتداد بدهيد در منظومه
شمسي، بقيه سيارات با اندكي اختلاف در اين حدود هستند)، پلوتو
انحراف بيشتري( 17 درجه) دارد، اما به سياره دهم كه مي رسيم ،
ناگهان انحراف نزديك به 45 درجه دارد. يعني كاملا مانند يك نيمساز
صفحه را قطع مي كند ، بنابر اين محلي كه سياره در آن پيدا شد، با
محلي مورد جستجو ، كاملا متفاوت بود. ضمن اينكه اين سياره اكنون
در اوج خود قرار دارد (دورترين فاصله نسبت به خورشيد)، به همين
دليل درخشش كمي دارد. تمام اين عوامل دست به دست هم دادند تاپيدا
كردن آن بسیار طول بکشد. گروهي كه مايكل بران سرپرستي آن را بر
عهده داشت، (يك گروه سه نفره كه با همراهي كلايد روجيلو از رصد
خانه جميني ويكي ديگر از محققان مركز اختر شناسي آمريكا)، به
دنبال اجرام دور دست منظومه شمسي بودند ،در واقع هدف اصلي آنها
جستجوي كويپر ها بود، كه اين سياره را كشف كردند.
هنوز نام مشخصي براي اين سياره در
نظر گرفته نشده است. البته هنوز مشخص نيست كه آيا اين جرم به عنوان
سياره مورد قبول قرار مي گيرد يا خير؟ همانطور كه هنوز اين تصميم
گيري براي پلوتو به نتيجه اي نرسيده است.تصميم گيري با IAU است
كه آيا پلوتو سياره نهم ما است؟ كه در اين صورت تعداد سيارات
منظومه شمسي بسيار زياد خواهد بود.پيشنهادي مطرح شد ه بود كه پلوتو
به عنوان سمبل و از جهت تاريخي به عنوان یک سیاره بپذيرند، ولي
از آن به بعد تعداد سيارات منظومه شمسي بسیار زیاد می شود ، همچنین
پذيرش این پیشنهاد از لحاظ علمي بعيد به نظر می رسد .( كاشف
سياره مي گويد: منظومه شمسي يا 8 سياره دارد يا خيلي سياره).
جنس سياره به صورت دقيق مشخص نيست
،ولي با رفلكت هاي آن تخمين زده مي شود كه بايد از جنس اجزاي
كمربند كوييپر ،يخ آب و عناصر ديگر شيميايي يخ زده باشد.برخي از
طيف سنجي ها نشان مي دهد كه عناصر سنگي هم دراین سیاره وجود دارد.
به بیان دیگر این سياره ، سياره اي سنگي يخي است.
در مورد ابعاد آن هم قطعيت وجود
ندارد، این امر بستگي به مقدار بازتاب نور خورشيد دارد ، بر اساس
داده های موجود تخمين زده مي شود، چيزي حدود 2700 كيلومتر باشد.
جرم آن دقيقا مشخص نيست . زمان نزديك
شدن به خور شيد (حضيض خور شيدي) مدار پلوتو را قطع مي كند و سياره
نهم حساب مي شود.
بران کاشف سیاره دهم
وهمکارانش در سپتامبر 2005 با استفاده از تلسکوپ کک 2 موفق شدند
قمر سیاره دهم را بیابند که به دور این سیاره می چرخد ، اما هنوز
موفق به کشف مدار آن نشده اند، تحقیقات برای تکمیل داده ها همچنان
ادامه دارد . این قمر 100 برابر کم نور تر از سیاره مادر خود می
باشد ودر قدر 24 می درخشد.
دانشمندان احتمال می دهند این
قمر 270 کیلومتر قطر داشته باشد. همچنین این قمر می تواند ا ختر
شناسان در محاسبه جرم سیاره دهم یاری کند.
عده
كمي معتقدند که شايد
در بيرون سیاره
دهم هم سياره
ديگري وجود داشته باشد. در آن قسمتها سيارك هاي فراواني
پراكندهاند و آن جا را بايد زبالهدان منظومه شمسي خواند، زیرا بازمانده
سيارات به آن جا رانده ميشود.
اجزاي كوچكتر منظومه شمسي :
شهاب و شهاب سنگ Meteors,
Meteoroid , Shooting star:
در شبهاي صاف ،حتما متوجه خطوط
درخشان وگذرايي شده ايد كه در زمينه آسمان پر ستاره ظاهر مي شوند
واز بين مي روند. اين شهاب ها، قطعات سنگ هايي هستند كه در فضا سر
گردانندو ضمن حركت ، با جو فوقاني زمين برخورد مي كنند و حاصل
اصطحكاك آن ها توليد حرارت زياد ، سوختن و نوراني شدن است .
اگر شهابي چنان بزرگ باشد كه بتواند
با سطح زمين برخورد كند ،در اين صورت شهاب سنگ ناميده مي شود. همه
ساله، مقداري شهاب سنگ در نقاط مختلف زمين (واغلب در دريا ) فرود
مي آيد.
دنباله دار ها Comet:
به مجموعه اي از
سنگ ريزه،غبار و گاز هاي منجمد معلق در فضا دنباله دار مي گويند.
مدار حركت دنباله دار ها بيضي بسيار كشيده است كه گاهي از حاشيه
منظومه شمسي نيز خارج مي شود. معروف ترين دنباله دار كه به اسم
كاشف آن هالي ناميده مي شود ،هر 75سال يك بار ظاهر مي شود . آخرين
باري كه اين دنباله دار به زمين نزديك شد سال 1985 بود.
Planet سياره
سيارات،
اجرام تقريبا كروي جامد وبزرگي هستند كه به دور خور شيد مي
گردند.از مشخصات بارز سیارات می توان به این نکات توجه کرد: سيارات
با نوري پايدار مي درخشند، سيارات در آسمان سير مي كنند،
سيارات در تلسكوپ مانند قرصي كوچك مي نمايند، سيارات را مي توان در
نوار باريكي از آسمان يافت. همه سيارات نسبتا سرد هستند ونور
خورشيد آنها
را مرئي مي سازد.
سيارك ها Asteroid :
در فاصله 550 ميليون كيلومتري از
خورشيد ، بين مدار هاي سياره بهرام و مشتري، ده ها هزار جرم آسماني
سنگي وجود دارد كه سيارك ناميده مي شوند. سرس بزرگترين سيارك است و
فقط 25/10 كيلومتر عرض دارد . اغلب سیارک ها كوچك و به اندازه يك
قلوه سنگ مي باشند. ستاره شناسان معتقدند كه سيارك ها قطعاتي از يك
سیاره هستند كه به دلايلي نا معلوم هيچگاه شكل نگرفته اند.
كهكشان ها و جهان بزرگ Galaxy:
همه ستاره ها ، سیارات و سایر
اجرامی را كه به هنگام شب در آ سمان مشاهده مي كنيم ، در مجموعه
اي گرد آمده اندكه به كهكشان راه شيري معروف است . منظومه شمسي هم،
در يكي از بازو هاي این كهكشان قرار دارد . در اين صورت آنچه در
فضا وجود دارد ،همين يك مجموعه است؟! با نگاه كردن به تصاوير ديگر
كهكشان ها مي توانيد حدس بزنيد كه به جز كهكشان ما مجموعه ي
ستارگان يا كهكشان هاي بسيار متعدد ديگري هم در فضا وجود دارد كه
تعداد ستارگان هريك ، ممكن است به ميليون ها عدد برسد. تعداد
كهكشان ها هم از حد شمارش خارج است . در عين حال ،بين كهكشان ها
گاهي هزار ها وبلكه ميليون ها سال نوري فاصله وجود دارد. بنا بر
اين ،عملا بايد گفت كه فضا بي انته است. كهكشان راه شيري مانند
چرخي بزرگ به دور خود مي چرخد. خورشيد وستارگان نزديك ما با سرعت
240 كيلومتر بر ثانيه حول مركز كهكشان در حركتند! اما به علت عظمت
كهكشان، 200ميليون سال طول مي كشد تا خورشيد يك بار حول مركز آن
بچرخد.
البته كهكشان
هاي ديگر، چنان دورند كه فقط با تلسكوپ هاي بزرگ و در
مدت زمان طولاني مي توان از آن ها عكس گرفت.
اختروش ، اخترنما(کوازار):
کوازار ها از همه اجسام آسمانی،
انرژی دار تر هستند.کوازار ها در منطقه ای متراکم که وسعت آن برای
نمونه از پهنای منظومه شمسی هم بزرگتر نیست ، انرژی معادل100000
برابر خورشید، از خود منتشر می کنند.
کوازار ها انفجاراتی هستندکه
در مرکز کهکشان های غول پیکر رخ می دهند. احتمالا این انفجار ها در
حلقه ای از گاز های گرم که به دور سیاه چاله ای در گردشند، رخ می
دهد.
کوازار ها دور ترین اجرام
آسمانی نسبت به ما هستند که تا کنون کشف شده اند. برخی از
آنهاتا15000 میلیون سال نوری با مافاصله دارند.
از آنجا که این اجرام بر خلاف
ظاهر واندازه خود، انرژی معادل یک کهکشان گسیل می کنند ، اختر وش
یا اختر نما نام گرفته اند.
کهکشان های بزرگ می توانند
مانند عدسی عمل کنند . آنها سبب تحریف مکان کوازار هایی می شوند که
در پشت کهکشان بزرگ قرار دارند و حتی موجب می شوند که کوازار ها دو
تایی به نظر آیند.
سحابي هاNebulae :
سحابي ابري وسيع متشكل از غبار وگاز
است. گازهايي كه آن را تشكيل مي دهند، فوق العاده رقيق و در دمايي
كم هستند . سحابي ها به علت نور خود نمي تابند، بلكه بر اثر نور
ستارگان مجاور قابل رويت هستند . در صورتي كه به اين ترتيب مرئي
شده باشند ،به ستارهاي محو وابري مي مانند.ولي به اندازه و ساختمان
واقعي آن ها فقط به كمك تلسكوپ مي توان پي برد. سحابي هاي ديگر
،تاريك هستند ومانع نور ستارگاني مي شوند كه پشت آنها قرار دارند.
صورت
هاي فلكي:
به نظر مي رسد با وجود اين همه،
ستاره در آسمان، تعيين محل يكي از آن ها كاري غير ممكن است.به همين
سبب، منجمان قديم به منظور تشخيص و نام گذاري بسياري از ستارگان ،
الگوهاي معيني را براي گروه هایی از ستارگان يافته و هرگروه را به
جانور يا شيئی آشنا تشبيه كرده اند و مجموع اين گروه ها را صورت
فلكي ناميده اند. در مجموع حدود 88 صورت فلكي در آسمان شب (در
نیمکره شمالی و جنوبی) وجود دارد.در شب هاي مختلف سال،صورت هاي
فلكي متفاوتي پديدار مي شوند ، زيرا زمين در روي مدار خود جابجا مي
شود و هر شب رو به قسمت معيني از آسمان قرار مي گيرد.
صورت ها ي فلكي كه در فصل مختلف سال
مي توان ديد ،متفاوت اند. طول زمان مشاهده هرصورت فلكي با بقيه
متفاوت است.
كره سماوی Celestial
sphere :
به منظور توضيح بعضي از مفاهيم اختر
شناسي و همچنين امور دريا نوردي ، اختر شناسان طبق نظريه بطلميوس ،
زمين را در مركزكره اي، بسيار بزرگ و فرضي تصور مي كنند كه تمام
اجرام سماوي در روي آن واقع اند و به دور زمين مي چرخند.طبعا ، ما
هميشه نيمي از اين كره فرضي را مي بينيم ، زيرا نيم ديگر آن در
زير سطح افق واقع شده است. براي اين كره فرضي مي توان قطبين و
منطقه استوا نيز در نظر گرفت . در چنين كره اي چون زمين به دور
خورشيد مي گردد ،در هر ماه از سال ، زمين را در محل معيني از مدار
خود مي يابيم . در اين محل ، منظره آسمان شب نيز چون متوجه راستاي
معيني است ،ستارگان ويژه اي را در جلوي چشم ما پديدار مي سازد كه
در ماه قبل يا بعد، آن ها را در همان وضعيت نمي يابيم . بعد از
سپري شدن 6 ماه ،زمين به نقطه اي مقابل محل قبلي مي رسد و طبعا
منظره ي آسمان عوض مي شود (زيرا قسمت مربوط به 6 ماه پيش در روز
قرار مي گيرد كه هوا روشن است).
ولي
بعد از گذشت يك سال
،دوباره همان منظره قبلي را مشاهده خواهيد كرد.
قدما در مجموع ،12 صورت فلكي ويژه
(برج) را در نظرمي گرفتند و محل آنها را در حول منطقه ي استوا ي
كره سماوي مي دانستند. به همين دليل ، به اين محل كه مانند كمر
بند ي فرضي زمين را احاطه كرده است، منطقه البروج گفته مي شود.
بدين ترتيب خورشيد در هر ماه از
مقابل يكي از صورت هاي فلكي 12 گانه طلوع مي كند. قبل از آنكه نام
ماه هاي ايراني،عربي يا غربي مرسوم شود، ماه ها را به نام همان برج
ها مي خواندند(حمل، ثور، جوزا و...).
ستارگان Stars:
ستارگان گوي هاي بسيار بزرگي از گاز
هاي بسيا ر گرم هستند كه بواسطه نورشان مي درخشند. در سطح، دماي آن
ها هزاران درجه است ودر داخل دمايشان بسيار بيشتر.
در اين دما ها ماده نمي تواند به صورت مایع يا جامد وجود داشته
باشد.گاز هايي كه ستارگان را تشكيل مي دهند بسيار غليظ تر از گاز
هايي هستند كه معمولا در سطح زمين وجود دارند.چگالي هاي فوق العاده
زياد آن ها در نتيجه فشار هاي عظيمي است كه در درون آن ها وجود
دارد. ستارگان در فضا حركت مي كنند ، اما حركت آنها در آسمان به
آساني مشهود نيست.حتي هزاران سال نيز حركت قابل ملاحظه اي در آنها
مشهود نيست. اين ثبات هزار ساله در نتيجه فاصله عظيم ما با آن ها
است . با اين فواصل چندين هزار سال طول خواهد كشيد تا تغيير قابل
ملاحظه اي در نقش ستارگان پديد آيد.
در
يك نقطه معين از روي زمين، خورشيد گرفتگي كامل هر 360 سال يك بار
صورت ميگيرد(زمانی که ماه بین خورشید و زمین قرار می گیرد وسایه
ماه به صورت کلی و یا جزئی بر روی زمین می افتد یا به عبارت
دیگر، ماه بخشی یا تمام قرص خورشید را می پوشاند ومانع از رسیدن
نور آن به زمین می شود) . حركات اجرام آسماني را قدما نيز با ايجاد
بناهايي چون استون هيچ( واقع در انگليس)پيش بيني ميكردند. مثلاً
در بنای استون هیچ، در روز وسط تابستان سنگها در امتداد جهت طلوع
خورشيد واقع مي
شوند.
Black
Hole سياه
چاله
اگر هیولایی در فضا موجودیت داشته
باشد ، پدیدار شدن نیروی سیاهچاله است . حفره ی نامحدود گرانشی که
بافت فضا زمان را شکاف می دهد . و تقریبا" تمام ستاره ها را می
بلعد و هیچ چیز حتی نور هم قادر به فرار از آن نیست . بررسی ها در
رابطه با سیاهچاله ها در سال 1930 توسط اختر فیزیکدان هندی که
سپرمینین چاندراسکر نام داشت و در رابطه با منابع فوق العاده قوی
گرانشی جستجو می کرد آغاز شد . ناسا به پاس زحمات او تلسکوپ پرتو
ایکس خود را چاندرا که مخفف نام خانوادگی اوست نام گذاری کرده است
.
در مرکز هر ستاره در هر ثانیه واکنش
های پیوسته گداخت انجام می گیرد که انرژی تولید شده توسط آنها
میلیون ها برابر قدرتمند تر از انرژی زرادخانه های اتمی در زمین
است . این میدان گرانش قوی ستاره، آن را محافظت می کند تا در زیر
فشار منفجر نشود . اما زمانی که ستاره از سوخت هسته ای اش استفاده
می کند جرم و گرانش به سوی فشار مرکز ادامه پیدا می کند.
در
مرکز ستاره هایی همچون خورشید ما بخشی قرار دارد که فشرده و داغ
است و این قسمت فوق العاده چگال است و شاید جرمی در حدود نصف جرم
ستاره را تشکیل می دهد . هرگاه در چنین ستاره هایی ماده مصرفی رو
به اتمام گذارد دیگر گرمایی چندانی وجود ندارد تا بر گرانش آن غلبه
کند، پس این ستاره می رمبد و منقبض می شود تا اینکه به یک کوتوله
سفید تبدیل شود. جرم این ستاره تا حدی است که جرم یک قاشق
چایخوری از آن همانند جرم یک کامیون 18 چرخ در روی زمین است . در
این زمان که این جسم پدید می آید گرانش دیگر نیرویی ندارد تا منقبض
تر شود .
اما برای ستاره هایی که قدری از
خورشید بزرگترند و باقیمانده هسته ی آنها 1 تا 5/1 برابر خورشید
جرم دارد ( این حد چاندراسکر برای کوتوله های سفید است ) قوانین
دیگری حکمفرما است ؛ در اینگونه ستاره ها گرانش بسیار قوی تر است. در
این ستاره
ها پس از اتمام سوخت هسته ای رمبش ادامه پیدا می کند تا به اندازه
یک شهر کوچک منقبض می شود . جرم این اجسام بسیار زیاد است به طوری
که جرم یک قاشق چایخوری از آن به اندازه یک میلیون کامیون 18 چرخ
است. این اجرام را ستاره نوترونی می نامند ، آنها اغلب به صورت
پالسار یا ستاره تپنده مشاهده می شوند. پالسارها در واقع همان
ستاره های نوترونی هستند که با سرعت به دور خود می چرخند و موج
هایی ساطع می کنند که از زمین به صورت پالسهای منظم مشاهده می شوند
.
برای ستاره هایی که 20 برابر خورشید
جرم دارند وضعیت کاملا" متفاوت است ، باقیمانده هسته ی این ستاره
ها بیشتر از سه برابر خورشید جرم دارند ( این حد چاندرا برای ستاره
های نوترونی است ) در این گونه ستاره ها پس از اتمام سوخت رمبش
چنان ادامه می یابد که به حد بحرانی می رسد ، در این هنگام ساختار
های بنیادی ماده نمی توانند با نیروی گرانش این اجرام رو به رو
شوند، حال حفره ای نا متناهی وجود دارد که هر چیزی را جذب می کند و
حتی نور هم نمی تواند از از میدان گرانش آن فرار کند ؛ در این
هنگام یک سیاه چاله زاده شده است
ستاره شناسان برای این اجرام مرموز
لبه ای تعیین می کنند که در واقع شعاع عملکرد سیاه چاله است و به
طرف داخل آن لبه همه ی مسیر های آسمان به طرف سیاه چاله شیب پیدا
می کند و هر جسمی وارد این محدوده شود، به درون آن سقوط می کند این
لبه را افق رویداد می نامند . هنوز اطلاعات چندانی از این اجرام
آسمانی نداریم و ما حتی هنوز نمی توانیم راه سقوط به درون سیاه
چاله را بیابیم . اگر یک سیاه چاله به سرعت گرداگرد خود بچرخد پیچ
و تابی شدید در بافت فضا – زمان
ایجاد می کند و آن را می توان به طوفانی گردابی تشبیه کرد . گفتنی
است این اجسام بسیار پر جرم تر از دیگر اجسام آسمانی هستند .
این شرح مختصری از مرگ ستاره های
آسمانی بود.
ستاره
شناسان بر آورد کرده اند تا 10 میلیون سیاه چاله در کهکشان راه
شیری وجود دارد.
امروزه
با استفاده از تلسكوپ و امكانات پيشرفته رصد ستارگان و سيارات صورت
ميگيرد و به خاطر عدم شفاف بودن جو از سفينه ها و تلسكوپهاي
فضايي به طور مستقيم در
بالای اتمسفر و خارج از آن استفاده
ميشود.
در
خارج منظومه شمسي به فضاي خالي و وسيعي ميرسيم كه نور خورشيد براي
رسيدن به آن جا بايد
5/5 ساعت راه را طي كند. نزديكترين ستاره به منظومه شمسي هم
حدود 4
سال نوري با
ما فاصله
دارد.محل دورترين
ستاره شناخته شده در جهان هم 15
ميليون سال نوري با ما فاصله دارد. زمين ما كه روزي مركز عالم تصور
مي شده
امروزه جواهر آبي رنگ كوچكي است كه در فضای بيكران
قوطه ور
است.
واحد
نجومی:میانگین فاصله
خورشید تا زمین 150 میلیون کیلومتر است که به آن یک واحد نجومی می
گویند . از این واحد برای اندازه گیری فاصله بین اجرام منظومه شمسی
استفاده می شود .
انفجار
بزرگ: فرضیه است
بر این مبنا که تمام جهان از یک انفجار بسیار بزرگ آغاز شده و به
سبب این انفجار مواد در فضا پراکنده شده وکهکشان ها به وجود آمده
اند.
سال
نوری: فاصله
ای که نور در یک سال می پیماید ، 9460000 میلیون کیلومتر .
قدر:میزان
درخشندگی یک ستاره یا اجرام دیگر که در فضا می درخشند.
مدار:مسیر
گردش یک جرم که به دور جرم دیگر در فضا می گردد. نیروی کششی گرانشی
سبب می شودتا جرم را در مسیر مدارش نگهدارد.
انتقال
به سرخ: زمانی که
نور یک ستاره به مرز انتهایی رنگ قرمز طیف گرایش پیدا می کند ،
ستاره از ما دور می شود . این نمونه از عملکرد قانون دوپلر است
.
طیف: نور
مرئی نوعی تابش است . امواج رادیویی ، فرو سرخ، فرابنفش و پرتو های
ایکس انواع دیگر تابش می باشند. محدوده کل تابش را طیف
می نامند. نور مرئی فقط شیار کوچکی در وسط طیف تابش را اشغال می
کند.
پرتو
های کیهانی: ذرات
اتمی با سرعت مافوق صوت، پرتو های هستند که از فضای بیرون و
خورشید به طرف زمین پرتاب می شوند.
طوفان
های خورشیدی: ابر
هایی از ذرات اتمی هستند که با سرعت بسیار زیاد مانند جریان رود
خانه ، از خورشید پراکنده می شوند.
جو:لایه
از هوای پیرامون یک سیاره است.
جاذبه(گرانش):نیروی
موجود در بین اجسام که آنها را به سوی یکدیگر جذب می کند . هرچه
جرم اشیا بیشتر باشد،قدرت جاذبه آنها بیشتر است . بی وزنی زمانی
اتفاق می افتد که عملا جاذبه ای نباشد. در ایستگاه فضایی بین
المللی حالت بی وزنی، معادل یک میلیونیم جاذبه در روی کره زمین
است.
سال:مدت
زمانی که طول می کشد تا یک سیاره یا یک ماه به دور خورشید بچرخد.
روز مدت زمانی است که یک سیاره یا یک ماه در پیرامون محور خود
بچرخد. روز زمینی تقریبا 24 ساعت است، اما روز و شب ماه هرکدام
2هفته طول می کشد.
*موادی
که ما در کیهان می بینیم احتمالا 10% از چیزی است که در فضا موجود
می باشد. مواد تیره ممکن است شامل ستاره های کوتوله سفید، گاز های
میان کهکشانی، یا ذرات کوچکتر از اتم باشند که در فضا پراکنده اند.
**تقریبا
یک روز طول می کشد تا یک پرتو نور از یک سوی منظومه شمسی به سوی
دیگرآن برود.
***تقریبا
1000 سال طول می کشد تا یک پرتو نور از یک سوی کهکشان راه شیری به
سوی دیگرآن برود.
****نزدیک
به 14 میلیارد سال نوری طول
کشیده است تا یک پرتو نور از دورترین کهکشان به کره زمین برسد.
آنچه
که به آن ، در این مقاله آموزشی پرداختم فقط ستاره کوچکی بود از
هزاران ستاره تابناک در آسمان بی کران نجوم، این شگفتی طبیعت.
پایان
Researched & Adapted by: S.MO
2004/6
تهیه و تحقيق :سيد اسماعيل حسيني
مروجی
هزارو سیصدو هشتاد و سه /چهار
خورشیدی
با تشکر فراوان
از برنامه آسمان شب ، بویژه آقایان پوریا
ناظمی،
بابک امین تفرشی ، دکتر محمد رضا نوروزی و سیاوش صفاریان پور.
کلیه حقوق این مقاله الکترونیکی
متعلق به نویسنده آن می باشد.
Copyright
All
rights reserved
منابع:
نجوم به
زبان ساده 1
نجوم به زبان
ساده 2
پیشتازان
فضا(فناوری های فوق پیشرفته)
آشنایی با
ستارگان و سیارات
زمین شناسی
مجله اطلاعات علمی
مجله نجوم
مقاله آقای امیر
سجاد رضایی در پارس اسکای
برنامه آسمان شب
مستند شاهد عینی
مستند شگفتی های
کیهان
مستند سیارات
(چگونه گی پیدایش منظومه شمسی)
Parssky.com
Nojum.ir
NASA.Gov
Astronomy.com
Space.com
اسماعیل
مروجی
منجم آماتور
عضو انجمن نجوم آماتوری ایران و
شاخه آماتوری انجمن نجوم ایران
نقل از پارس اسکای
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40
آخرین
مقالات |