English

Contact us

نظر دهید

تماس با ما

فارسی

Welcome to CPH Theory Siteبه سایت نظریه سی پی اچ خوش آمدید

 

 

نظریه سی پی اچ بر اساس تعمیم سرعت نور از انرژی به ماده بنا شده است.

اخبار

آرشیو مقالات

 

سی پی اچ در ژورنالها

   

 

نور

 

 

 



 

 

 

 

نور چهار مشخصه اصلي دارد

 

الف- طول موج (wave length)

فاصله بين دو نقطه يکسان موج مي باشد که مشخص کننده رنگ موج است. با تعيين رنگ، انرژي و طول موج مي توان يک موج را نسبت به ديگر موج ها سنجيد. به عنوان مثال طول موج هاي کوتاه در طيف مرئي در ناحيه بين آبي و فوق بنفش قرار مي گيرد در حاليکه رنگ قرمز داراي طول موج هاي بلندتري مي باشد. فاصله بين اين قله هاي موج آن چنان کوچک است که واحد آن را نانومتر (ده به توان منفي نه ) يا ميکرون (ده به توان منفي شش ) قرار داده اند.
تشعشع الکترومغناطيسي طيف طولاني از طول موج هاي بلند راديويي تا طول موج هاي کوتاه اشعه ايکس را شامل مي شود.

 

ب- فرکانس (Frequency)

 فرکانس موج تعداد موج هاي عبور کرده از يک نقطه در يک فاصله زماني مشخص مي باشد . واحد آن سيکل بر ثانيه يا هرتز Hz مي باشد. فرکانس و طول موج به سرعت موج وابسته اند. 
طول موج هاي بلند تر از قبيل نور قرمز در فرکانس هاي پايين تراز نور آبي قرار دارند ولي فرکانس در کل خيلي بالا است ( ده به توان چهارده هرتز
).

 

ب - سرعت (Velocity)

 سرعت موج تعيين کننده تندي عبور موج از يک محيط مشخص مي باشد. به عنوان مثال سرعت عبور نور در خلاء سيصد هزار کيلو متر در ثانيه مي باشد. سرعت در محيط هايي مثل شيشه يا آب کاهش مي يابد.

 

ت- دامنه (Amplitude )

  دامنه يا شدت موج با ارتفاع يا بلندي (height ) ميدان الکتريکي يا مغناطيسي مشخص ميشود.

 

بر هم کنش نور با ماده (interaction of light with matter )

از آنجا که نور داراي ميدان الکتريکي و مغناطيسي مي باشد اين ميدانها با ماده بر هم کنش نشان مي دهند . ميدان مهم ميدان الکتريکي است چون با الکترونهاي کوچک که در ترکيبات مواد شرکت دارند بر هم کنش دارد. اين الکترونها همصدا وهماهنگ باموج نور وارده نوسان مي نمايند و مي توانند تأثير يا تغيير در عبور نور از ميان يک ماده به چند طريق انجام دهند.

 

1- پخش کردن (Scsttering )

 موج نور از مسير اصلي منحرف ميشود.

 

2- انعکاس (Reflection )

 موج به داخل محيطي خارج از ماده برميگردد.

 

3- انتقال  (Transmission )

 موج از ماده با کمترين تغيير شدت عبور مي نمايد.

 

4- جذب (Absorption )

 مهمترين پروسه در خيلي جاها جذب مي باشد که انرژي موج نور در ماده باقي مي ماند. مقدار زيادي از انرژي باعث ايجاد حرارت و تغيير در خواص ماده مي شود.

 

توليدنور Generation of light 

چندين فرآيند تعيين کننده طيف نور باعث ايجاد تشعشع الکترومغناطيس مي شوند.
طيف تشعشع: طيف نوري که از يک جسم ساطع مي شود شامل رنگها يا نوارهاي رنگي جدا از هم مي باشد.اين از طبيعت توليد نور برميخيزد و نشانه آن است که انرژي نوراني ساطع شده از آن جسم داراي مقداري مشخص ميباشد.
انرژي تمام سيستمها کوانتايي مي باشد که اين انرژي مي تواند در بسته هاي جدا از هم جذب يا آزاد شود.انرژي سيستم پس از آنکه انرژي جذب آن سيستم شود افزايش مي يابد و در مرحله بعدي آن انرژي آزاد مي شود. مدتي که اين انرژي آزاد مي شود راندوم يا اتفاقي بوده که نشر خودبخودي ناميده مي شود.
انرژي را مي توان توسط جريان الکتريکي، نور از منبع خارجي، واکنش شيميايي يا گونه هاي ديگربه سيستم وارد نمود. بهر حال مشخص شده است که يک موج وارده که داراي انرژي معيني است مي تواتد آزاد شدن موجها را ازسيستم بر انگيخته تحريک کند و باعث آزاد نمودن دو موج شود. به اين حالت نشر بر انگيخته مي گويند.اين موج ها خواص مهمي دارند.

 

1- همدوس (Coherent )

  موجها به صورت هماهنگ هستند.

 

2- تک رنگ (Monochromatic )

 موجها داراي رنگ يکساني هستند.

 

3- شدت بالا (High Intensity )

 اگر ما به مقدار کافي از اين نورهاي همدوس (Coherent )  توليد کنيم شدت آن بسيار بالاتر از منابع نور غير همدوس است.

 

4- واگرايي کم (Low divergence )

  ليزر را در مقايسه با نور غير همدوس بوسيله لنزتا قطرهاي خيلي کمتري مي توان باريک نمود

 

5- طبيعت ضرباني (Pulsed nature )

 چون انرژي ورودي را در ليزر مي توان کنترل نمود انرژي خروجي نيز به دنبال آن تغيير مي يابد. بنا بر اين اگر برانگيختگي ليزر با پالسهاي کوچک انجام شود ليزر با پالسهاي کوچک توليد خواهد شد. اين خاصيت خيلي مهم است.

 

 ليزر مخفف عبارت light amplification by stimulated emission of radiation  می باشد و به معنای تقویت نور توسط تشعشع تحریک شده است.

 

 

.

 

اولين ليزر جهان توسط تئودور مایمن اختراع گرذيد و از ياقوت در ان استفاده شده بود در سال ۱۹۶۲ پرو فسورعلی جوان اولين ليزر گازی را به جهانيان معرفی نمود وبعدها نوع سوم وچهارم.ليزرها که ليزرهای مايع ونيمه رسانا بودند اختراع شدند.در سال ۱۹۶۷ فرانسویان توسط اشعه لیزر ایستگاههای زمینی شان دو ماهواره خود را در فضا تعقیب کردند بدین ترتیب لیزر بسیار کار بردی به نظر امد.

نوری که توسط ليزر گسيل می گردد در يک سو وبسيار پر انرژی و درخشنده است که قدرت نفوذ بالايی نیز دارد بطوريکه در الماس فرو ميرود . امروزه استفاده از ليزر در صنعت بعنوان جوش اورنده فلزات و بعنوان چا قوی جراحی بدون درد در پزشکی بسيار متداول است.

لیزرها سه قسمت اصلی دارند:۱-پمپ انر ژی یا چشمه انرژی: که ممکن است این پمپ اپتیکی یا شیمیا یی و یاحتی یک لیزر دیگر باشد.

۲- ماد پایه وفعال که نام گذاری لیزر بواسطه ماده فعال صو رت می گیرد 

۳- مشدد کننده اپتیکی : شامل دو اینه بازتابنده کلی و جزئی می باشد

 

طرز کار یک لیزر یاقوتی:

پمپ انرژی در این لیزر از نوع اپتیکی میباشد ویک لامپ مارپیچی تخليه است( که بدور کریستال یاقوت مدادی شکلی پیچیده شده ) کريستال ياقوت نا خالص است و ماده فعال ان اکسید برم و ماده پایه ان اکسید الو مینم است. بعد از فعال شدن این پمپ انرژی کریستال یا قوت نور باران می شودو بعصی از اتمها رادر اثرجذب القایی- stimulated absorptionبرانگیخته کرده وبه ترازهای بالاتر می برد.

 

پدیده جذب القایی: اتم برانگیخته = اتم+فوتون

با ادامه تشعشع پمپ تعداد اتمهای برانگیخته بیشتر از اتمهای با انرژی کم میشود به اصطلاح وارونی جمعیت رخ می دهد طبق قانون جذب و صدور انرژی پلانک اتمهای برانگیخته توان نگهداری انرژی زیادتر را نداشته وبه تراز با انرژی کم بر میگردند وانر ژی اصافی را به صورت فوتون ازاد می کنند که به این فرایند گسیل خودبخودی گفته می شودولی از انجایی که پمپ اپتیکی مرتب به اتمها فوتون می تاباند پدیده دیگریزودتر اتفاق می افتد که به ان گسیل القایی- stimulated emission  گفته می شود همانطور که در شکل انیمیشین زیر می بینید وقتی یک فوتون به اتم برانگیخته بتابد ان را تحریک کرده وزودتر به حالت پایه خود بر می گرداند.

 

گسیل القایی: اتم+دو فوتون = اتم برانگیخته+ فوتون

این فوتونها دوباره بعضی از اتمها را بر انگیخته میکنند و واکنش زنجیر وار تکرار می شود. 
بخشی از نور ها درون کریستال به حرکت در می ایند که توسط مشددهای اپتیکی درون کریستال برگرداننده می شوند واین نورها در همان راستای نور اولیه هستد بتدرج با افزایش شدت نور لحظه ای می رسد که نور لیزر از جفتگر خروجی با روشنایی زیاد بطور مستقیم خارج می شود .

اسحاق نيوتن در سال ۱۶۷۲نظريه ذره ای بودن نور را ارائه داد وی معتقد بود که يک منبع نور ذرات نور را با سرعت ثابت روی خط راست گسيل می کند وهنگامی که اين ذرات به شبکيه چشم برخورد نمايند چشم قادر به ديدن خواهد بود وی برای اثبات نظريه خود ازمايش اتاق تاريک را انجام داد بعدها انيشتين نيز با ازمايش اثر فتوالکتريک ومعرفی فوتون بعنوان ذرات نور مهر تاييدی بر نظريه ذره ای نيوتن زد.

نظريه موجی نور:کريستيان هويگنس فيزيکدان هلندی ماهيت نور را موجی دانست وپخش وبازتابش نور نور وشکست نور را نشانه موجی بودن نور می دانست.سپس توماس يانگ با استفاده ازمايش پراش نور در شکاف مصاعف توانست طول موج نور را اندازه گيری نمايدوبين ترتيب ماهيت موجی نور نيز اثبات گرديد.

 

جنس امواج نور

امواج نور از نوع امواج الکترو مغناطيسی است که برای انتشار احتياج به محيط مادی ندارد يک موج الکتر مغناطيسی ترکيبی است از دو ميدان عمود برهم الکتريکی و مغناطيسی که در شکل زير به ترتيب با موجهای زرد رنگ و ابی رنگ نشان داده شده است.

 

خواص امواج الکترو مغناطيسی نور

۱- نوردر خلاء دارای سرعت ثابت ۳۰۰۰۰۰کيلومتر برساعت که بالاترين سرعت است

۲- نورهای مختلف دارای طول موجهای مختلف وشدت نور متفاوت هستند

۳-سرعت نور درمحيط های شفاف مختلف تغيير ميکند

 

طيف الکترومغناطيسی نور سفيد

 نور قرمز دارای بيشترين طول موج۷۰۰نانومتر ونور بنفش دارای کمترين طول موج ۴۰۰ نانومتر می باشند.

در مطالعه اي که با استفاده از اشعه ليزر هليوم- نئون 632.8 نانومتر براي تعيين اثر نور ليزر برروي سلولهاي مغز جنين موش و سلولهاي مغز موش بالغ انجام شد مشخص گرديد که نور مستقيم ليزر هليوم- نئون به ميزان 3.6 ژول بر سانتي متر مربع سبب تسريع در پروسه هاي سلولي رشد و نمو گرد يد که در نمونه کنترل نور ليزر نديده فقط مقدار کمي رشد ديده ميشد. اين مشاهده پيشنهاد ميکند که اشعه ليزر کم توان را ميتوان در موضعي که بطور آزمايشي باعث آسيب عصب محيطي در آن شده ايم بکار برده و باعث تسريع پروسه هاي رشد در آن شويم و در نتيجه آن باعث تسريع در ترميم جراحت عصب شويم.مکانيزم ليزر کم توان در بافت عصبي بطور کامل فهميده نشده است ولي بعضي آزمايشات بطور ضمني اثرات فتوشيميايي نور ليزر را در سيستمهاي بيولوژيک توضيح ميدهد. سيتوکرومها تاثير پذيرفته وباعث تحريک فعاليت Redox  در زنجيره تنفس سلولي ميگردد ودر نتيجه سبب افزايش در توليدادنوزين تري فسفات شده که بنوبه خود باعث فعاليت Na,k-ATP ase و ديگر حامل هاي يوني ميشود که در نها يت باعث افزا يش فعاليت سلولي ميگردد.

 

مطالعه بر روي حيوا ن- تاثير ليزر درماني بر آسيب شديد اعصاب محيطي

روش اشعه دادن براي درمان آسيبهاي سيستم اعصاب محيطي و مرکزي در سال1978 توسط روکيند ابداع وسپس طي سالهاي بعدي تغييراتي نمود. مدل مورد استفاده در اين کار عصب سيا تيک موش بود. سپس تشعشع ليزر کم توان جهت جراحت شديد اعصاب محيطي چه بطور مستقيم و چه بصورت روي پوستي بکار رفت. اثر اين دو نوع ليزر درماني در کوتاه مدت اندازه گيري شد يعني هم پس از چند دقيقه و هم پس از طولاني مدت(روز ها و ماهها) . 
در نمونه كوتاه مدت : از طريق زخم باز به عصب جراحت ديده تشعشع مستقيم صورت گرفت و پتانسيل عمل اندازه گيري شد. طول موجها و قدرتهاي مختلفي بكار برده شد و مشخص گرديد كه طول موجهاي 540 ، 632.8 و780 نانومتر بيشترين اثر را دارند .

(P=0.01) در نمونه طولاني مدت: مشخص شد همانطور كه انتظار مي رفت فعاليت الكتروفيزيولوژيك در نمونه آسيب ديده اي كه اشعه نديده بود كاهش داشت . اما استفاده از ليزر كم توان از كاهش فعاليت الكتروفيزيولوژيك جلو گيري كرد ويا پيشرفت آن را كند نمود.

(P=0.001)  اين خاصيت هم بلافاصله بعد ازآسيب و هم در طولاني مدت بروز كرد. اين تحقيق نشان داد كه وقتي درمان با ليزر كم توان براي هر دو قسمت عصب محيطي آسيب ديده و بخش نخاعي آن انجام شود در مقايسه با كاربرد ليزردر محل ضايعه به تنهايي مدت زمان بهبودي و كيفيت ترميم عصب سياتيك اسيب ديده بهتر ميشود .مطالعات بافت شناسي نيز يافته هاي الكتروفيزيولوژيك را تاييد مي كنند بدين صورت كه ليزر كم توان باعث كاهش ويا جلوگيري از پيدايش بافت اسكار در محلهاي آسيب ديده مي شود. تشعشع ليزر باعث افزايش جوانه زدن (Sprouting)  اكسونها در عصب آسيب ديده سياتيك شده و باعث تسريع در بهبودي اعصاب محيطي آسيب ديده مي شود . بعلاوه اثر سودمند تشعشع ليزر كم توان نه تنها در عصب درمان شده با ليزر ديده ميشود بلكه در سگمنت مطابق آن در نخاع نيز بروز ميكند . درمان با ليزر كم توان بطور چشمگيري باعث كاهش تغييرات دژنراتيو در محل عصب درنخاع شده و افزايش تكثير نوروگليا هم از نوع استروسيتها و هم از نوع اليگودندروسيتها را بدنبال دارد. اين مطلب نشاندهنده اين است كه متابوليسم نرونها بالاتر رفته و توانايي توليد ميلين بواسطه درمان ليزري بهتر ميشود . همچنين تشعشع ليزر كم توان باعث ايجاد اثرات سيستميك در اعصاب محيطي بشدت آسيب ديده و مطابق آن در نخاع ميشود .

 

مطالعه تصادفي دو سويه كور ميزان ترميم عصب سياتيك موش بعد از بخيه كردن و ليزر درماني بعد از عمل

بتازگي اثر درماني تشعشع ليزر كم توان برروي ترميم اعصاب محيطي پس از قطع كامل و آناستوموز مستقيم ان در عصب سياتيك موش بررسي شده است . ليزر با طول موج 780 نانومتر ترانس كوتانئوس روزي 30 دقيقه براي 21 روز پي درپي برروي محل اسيب عصب سياتيك و مطابق آن در نخاع بلافاصله بعد از بستن زخم تابانده شد . پاسخ مثبت سوماتوسنسوري در 55% موشهاي اشعه ديده ودر 11% موشها اشعه نديده مشاهده شد . رنگ آميزي ايمنوهيستوكميكال در گروه درمان شده با ليزررشد بيشتر آكسون و كيفيت بهتر پروسه ترميم بدليل افزايش تعداد اكسونهاي با قطر متوسط و قطر زياد را نشان داد.

مطالعه باليني پيلوت در گروه بيماران بستري شده در بخش جراحي مغز و اعصاب مركز پزشكي سوراسكي و در افرادي كه از جراحت شديد اعصاب محيطي و براكيال پلكسوس براي مدت بيش از دو سال رنج مي بردند .- هركدام از 59 بيمار با ليزر CW 780 nm براي 5ساعت درروز بمدت 21 روز پياپي با استفاده از سيستم ليزري بخصوصي كه مخصوص روش خودمان طراحي شده بود، درمان شدند . ملاك درمان با ليزر دراين افراد بقرار زير بود:

بيماراني كه از اختلالات جزيي حركتي و حسي در رنج بودند و جراحي مثمر ثمر نبود . 56% بيماران درمان شده با ليزر نتايج خوب و عالي در اعمال موتور نشان دادند . 

مطالعه اتفاقي دوسويه كور گروه كنترل و پلاسبو درخصوص تاثير ليزر كم توان در درمان جراحت اعصاب محيطي : اين مطالعه در افرادي كه آسيب ناقص اعصاب محيطي در شبكه براكيال از 6 ماه تا چند سال قبل داشته اند انجام شد . پروتكل اين درمان با مجوز كميته هلسينكي دانشگاه سوراسكي و وزارت بهداشت و باهمكاري بخش توانبخشي انجام شد . اين مطالعه بهبودي فانكشنال اين بيماران را پس از درمان باليزر كم توان و يا پلاسبو مورد بررسي قرارداد . بهبودي اين بيماران با مقايسه اشكال موجود قبل و بعد از جراحي طبقه بندي شد . درجه بندي پس از ليزر درماني ياپس از پلاسبو با مقايسه تغيير در قدرت پس از درمان و قبل از درمان انجام شد . تقريبا در همه موارد سطح عمل موتور قبل از درمان حداقل تا خيلي ضعيف بود. از نظر آماري در گروه درمان شده با ليزر درمقايسه با گروه پلاسبو بهبودي قابل ملاحظه اي در فعاليت موتوري ديده شد (P=0.0001).

يافته هاي الكتروفيزيولوژيك از لحاظ اماري نشاندهنده بهبودي قابل ملاحظه در گروه درمان شده باليزر بود . تجربيات 25 ساله ما نشان داد كه ليزردرماني روشي ارزان و غيرتهاجمي بوده و به عنوان درمان اضافي و استاندارد براي بهبودي كاركرد در بيماران داراري آسيبهاي اعصاب محيطي و شبكه براكيال محسوب ميشود . بر اساس تجربيات باليني ما مزيت اصلي ليزردرماني تقويت و شتاب گرفتن بهبودي در بافت عصبي آسيب ديده ميباشد . نتايج درماني نشان ميدهد كه بهبودي پيشرونده در كاركرد عصب باعث بهبودي قابل توجه ميگردد.

 

 

 

وسايل عادي ضدهوايي در برابر حملات گسترده به وسيله موشكهاي دقيق ناتوان خواهند ماند .در حال حاضر سلاحهاي فوق العاده دقيق به عنوان اسلحه اساسي ضربه اول (پيشگيرانه) در نظر گرفته مي شود. اين سلاحها همراه با وسايل مبارزه راديو الكترونيكي مي‌توانند سيستمها و وسايل پدافند ضدهوايي و ضد موشكي را از كار انداخته و امكانات و كارآيي كاربرد وسايل متعارف حمله هوايي را افزايش دهند. از نظر كارآيي، سلاحهاي دقيقي با سلاحهاي هستهاي تاكتيكي قابل مقايسه هستند و اكنون هواپيماهاي عادي ارتشي و تاكتيكي به حمل كننده آن نوع سلاحها مبدل شده‌اند. مي‌توان گفت كه عامل رزمي سلاحهاي دقيقي از كيفيت جديدي بهره‌مند شده است. 

با پيدايي ليزرهاي نيرومند مختلف در اوايل سال‌هاي 1970، توجه به طراحي انواع فوق العاده مدرن سلاح‌هاي تاكتيكي و آزمايش اين نوع سلاح‌ها چه در كشورمان و چه در ايالات متحده شدت يافت. براي اولين بار، اوايل سال‌هاي 1980 اعلام شد كه سلاح با انرژي هدايت شونده نه تنها مي‌تواند ساخته شود بلكه در آينده قابل پيشبيني ساخت آن امكان‌پذير است. در آن زمان ريگان رئيس جمهور آمريكا برنامه “ابتكار راهبردي دفاعي” را اعلام كرد كه در تاريخ با نام “جنگ ستارگان” ثبت شد. اما شرايط سخت فني كه بايستي براي طراحي برخي سيستمها رعايت شود، باعث شد كه آن برنامه كنار گذاشته شود. 

ولي 10 سال بعد سطح فنآوريهاي مربوطه به قدري ارتقا يافته است كه مباني مناسب براي ساخت اولين سيستم تسليحاتي مبتني بر كاربرد اشعه ليزري به وجود آمد. در اين شرايط طرحهاي ايجاد سلاحهاي ليزري در برخي كشورهايي كه از فنآوريهاي مربوطه برخوردارند، احيا شدند. 

در ايالات متحده برنامههاي ساخت سيستمهاي رزمي ليزري با گستردگي خاصي اجرا مي شوند. اين برنامهها در چارچوب برنامه‌هاي گسترده‌تر ايجاد سيستم پدافند ضد موشكي ملي چند ردهاي ايالات متحده اجرا مي شوند كه در چارچوب آن، اسلحه ليزري به عنوان وسيله نابودي موشكها در مرحله دوم ساخت اين سيستم تلقي مي شود. 

روسيه هم از توان كافي فني براي ايجاد سيستمهاي رزمي ليزري برخوردار است. اما با عنايت به هزينه‌هاي بالاي لازم براي اجراي اين طرحها، برنامههاي ساخت سلاح ليزري روسي فعلاً منجمد شده و مي‌توانند تا مدت نامحدودي به تعويق بيافتند. 

اولويت برنامههاي طراحي و ساخت سيستمهاي رزمي ليزري در ايالات متحده، گواه بر آينده‌دار بودن اين سيستمهاست كه اين امر ناشي از يك سري امتيازات مهم سلاحهاي ليزري نسبت به وسايل سنتي ضد موشكي و ضدهوايي است كه با همين هدف به كار گرفته مي شوند. از جمله اين امتيازات مي‌توان به امتيازات ذيل اشاره كرد: 

- عامل ويرانگر فوراً به هدف تأثير آتش رسانده مي شود (حداقل زمان واكنش)؛ 

- باند فركانس هاي دستگاههاي ليزري با طول امواج بين يك تا دهها ميكرون، امكانات كاملاً نويني را در زمينه تشكيل دستههاي نوري انرژي با عرض نزديك به سقف ديفراكسيوني (چند ثانيه) را فراهم مي كند كه با استفاده از اين عامل مي‌‌توان دقت بالاي اصابت را تأمين كرد. 

در جريان اجراي برنامههاي طراحي سيستمهاي رزمي ليزري، قرار است ليزرهاي رزمي خاصي ساخته شوند كه كاربرد رزمي آنها در سه سطح ميسر شود. 

سطح اول (تاكتيكي)، سيستم رزمي ليزري زميني (برنامه THEL)  است كه در مناطق نزديك و متوسط دفاع بايد مأموريت هاي ضدهوايي و ضد موشكي را اجرا كند.

THEL (Tactical High Energy Laser)  ليزر تاكتيكي آمريكايي است. طراحي آن در ماه مي سال 1996 شروع شد. اوايل تابستان سال 2000 اين ليزر در ميدان آزمايشي “وايت ساندز” (ايالت نيو مكسيكو) با موفقيت مورد آزمايش قرار گرفت. برد نابودي اهداف توسط اين ليزر فعلاً برابر بيش از 5 كيلومتر است. سيستم THEL  اولين سلاح ليزري است كه آزمايشات عملياتي را طي كرده است. 

سطح دوم (عملياتي-استراتژيكي)، شامل سيستم رزمي ليزري هواپايه (برنامه ABL) است كه بايد موشكهاي باليستيكي و كلاهكها و نيز موشكهاي بالدار را به هنگام خيزش و در مسير پرواز در فاصله 500-300 كيلومتري نابود كند. سيستم ABL  مي‌تواند علاوه بر پدافند ضد موشكي استراتژيكي، براي نابود كردن اهداف استراتژيكي و تاكتيكي مانند رادارهاي پرنده، جنگنده‌هاي شكاري و آتشبارهاي پدافند ضدهوايي مورد استفاده قرار گيرد. انتظار مي رود كه در سال 2006 اين سيستم به مرحله آمادگي اوليه براي بهرهبرداري برسد. در نهايت امر، تا سالهاي 2015-2012 نيروي هوايي ايالات متحده قصد دارد در چارچوب سيستم ضد موشكي در صحنه عمليات جنگي صاحب 8-7 فروند هواپيماي مجهز به سيستم ABL شود (“بررسي مستقل نظامي”، شماره 33، سال 2003). 

سطح سوم (استراتژيك جهاني) از سيستم ليزري فضايي (برنامه SBL) تشكيل شده است. طراحي SBL در حال حاضر در سطح نمايش تكنولوژي قرار دارد. اين سيستم به صورت يك شبكه ماهواره‌ها (سكوهاي فضايي) مجهز به “توپ‌هاي” ليزري تنظيم خواهد شد كه از امكاناتي فراتر از ABL برخوردار خواهند گرديد. اين توپ‌ها مي‌توانند طيف وسيع اهداف (و به ويژه موشكهاي باليستيكي قارهپيما) را در سراسر كره زمين از بين ببرند. 

ايالات متحده با اجراي برنامههاي مذكور مي تواند سيستم چند ردهاي جهاني پدافند ضدهوايي و ضد موشكي را بسازد كه بتواند بدون خروج از خاك ملي، از سرزمين آمريكا دفاع كند. 

استفاده از طيف فركانسهاي مجتمع‌هاي ليزري با طول امواج از چند ميكرون تا دهها ميكرون، واقعاً امكانات كاملاً جديدي را در زمينه تمركز انرژي در فضا را فراهم مي‌كند كه اين امر به نوبه خود زمينه را براي ايجاد سيستمهاي رزمي ليزري با كارآيي خيلي بالاتر از موشكهاي ضدهوايي كنوني مهيا مي سازد. 

با يقين زيادي مي توان فرض كرد كه به موازات راه‌اندازي توليد اين سيستمها، آنها به طور گسترده در پدافند ضدهوايي و ضد موشكي سطوح مختلف تعبيه شده و به تدريج جاي وسايل آتشي سنتي را خواهند گرفت.

ولي براي تكميل موفقيت‌آميز طرحهاي ليزرهاي رزمي بايد هنوز در زمينه ايجاد وسايل مناسب تشكيل و اداره اشعه ليزري در فضا، گزينش اهداف و كارآيي نمابودي كلاهكهاي رزمي با پوشش خوب عايق حرارتي، تلاش زيادي به عمل آورد. 

با اين حال، سيستم تاكتيكي زميني آمريكايي-اسراييلي سلاح ليزري برنامه THEL تقريباً براي تحويل به نيروهاي مسلح آماده شده است. البته، اين سيستم از نظر مشخصات زيادي فعلاً از سيستم‌هاي موشكي ضدهوايي معاصر برد كوتاه دست كم دارند. به عقيده كارشناسان بلندپايه آمريكايي، دورنماي ايجاد سيستمهاي رزمي ليزري هواپايه به زودي تحقق خواهد يافت. ولي طرحهاي ايجاد مجتمع‌هاي ليزري فضايي در آينده نه چندان نزديك ساخته خواهند شد.

 

 

گروه علمی نابغه های ایران


 

 

 

 

 

 

 

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 

26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40

آخرین مقالات


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

LEIBNITZ'S MONADS & JAVADI'S CPH

General Science Journal

World Science Database

Hadronic Journal

National Research Council Canada

Journal of Nuclear and Particle Physics

Scientific Journal of Pure and Applied Science

Sub quantum space and interactions from photon to fermions and bosons

آرشیو موضوعی

اختر فیزیک

اجتماعی

الکترومغناطیس

بوزونها

ترمودینامیک

ذرات زیر اتمی

زندگی نامه ها

کامپیوتر و اینترنت

فیزیک عمومی

فیزیک کلاسیک

فلسفه فیزیک

مکانیک کوانتوم

فناوری نانو

نسبیت

ریسمانها

سی پی اچ

 فیزیک از آغاز تا امروز

زندگی نامه

از آغاز کودکی به پدیده های فیزیکی و قوانین حاکم بر جهان هستی کنجکاو بودم. از همان زمان دو کمیت زمان و انرژی بیش از همه برایم مبهم بود. می خواستم بدانم ماهیت زمان چیست و ماهیت انرژی چیست؟


 

 


يکشنبه 1 دي 1392

22 December, 2013 13:27

free hit counters

Copyright © 2013 CPH Theory

Last modified 12/22/2013