English

Contact us

نظر دهید

تماس با ما

فارسی

Welcome to CPH Theory Siteبه سایت نظریه سی پی اچ خوش آمدید

 

 

نظریه سی پی اچ بر اساس تعمیم سرعت نور از انرژی به ماده بنا شده است.

اخبار

آرشیو مقالات

 

سی پی اچ در ژورنالها

   

 

ماده تاريك: نامرئي ، اسرار آميز و شايد غير واقعي

 

 

 


آيا ممكن است پديده اي به نام ماده تاريك وجود نداشته باشد؟

 

 

دانشمندان سالهاست به ما مي گويند كه كهكشانها به اندازه كافي ماده يكنواخت در درون خود ندارند تا بتوانند به فاصله گرفتن از يكديگر ادامه دهند. بنابراين مي بايد توده اي از " ماده تاريك" نامرئي در هر كدام از كهكشانها سرگردان باشد. اما ماده تاريك هيچوقت بصورت مستقيم شناسائي و مشاهده نشده و هيچ كس نمي داند كه ماهيت اين ماده چيست. برخي از دانشمندان همچنان نسبت به وجود آن شك دارند و از نظر يك مبتدي نيز اين پديده يك ايده احمقانه است.

اكنون ، يك تحقيق اينگونه مطرح ميكند كه ممكن است پديده اي به نام ماده تاريك وجود نداشته باشد. فرد كوپر استاك (Fred Cooperstock)  از دانشگاه ويكتوريا مي گويد " تئوري نسبيت عمومي انيشتن مي تواند يكپارچگي كهكشانهاي مجزا شامل كهكشان راه شيري را توضيح دهد. اين تفكر بدين صورت مي باشد: 

قوانين فيزيك نيوتن توضيح مي دهند كه چرا منظومه شمسي از هم فاصله نميگيرد. اما سياره ها در طرح كلي گرانشي ناچيز مي باشند: خورشيد با داشتن 99.86 درصد از كل جرم ، فرمانروا كل است. قرنهاست كه همين قوانين فيزيكي نيوتن در مورد كهكشانها اعمال شد و چرخش ستاره ها قابل توضيح نبود. بنابراين ماده تاريك ابداع شد تا به اين فرضيه كمك كند.

 كوپر استاك مي گويد" اما يك كهكشان با منظومه شمسي بسيار متفاوت است. تمركز تمامي ماده – ستاره ها، سياهچاله ها ، گاز و غبار – بطور جمعي گرانش كهكشاني را شكل مي دهند.  حتي يك سياهچاله در مركز يك كهكشان نوعا كمتر از يك درصد جرم كل كهكشان را تشكيل مي دهد.

كاپر استاك به  SPACE.com  مي گويد" بر خلاف منظومه شمسي  ، گرانش كل كهكشان " حركت كهكشان را تغذيه مي كند".  تفكر بوجود آورنده اين استدلال كمي پيچيده است ، ولي يه اينگونه توضيح داده مي شود:

 وي مي گويد" ما در مورد كهكشانهاي دوار مشاهده مي كنيم كه فرضيه نسبيت عام پتانسيل بسيار مهمي فراهم مي آورد كه با چگالي ماده كهكشاني بصورت "غير خطي" ('nonlinear')  مرتبط مي باشد. اين بر خلاف فيزيك نيوتني است". اين تاثير غير خطي قبلا ديده شده بود. وي اضافه مي كند " نكته جالب اين است كه اين موضوع براي حركت چرخشي مداوم و ساده تر تحت گرانش در يك كهكشان هم صادق است". نتيجه: وي ادامه مي دهد كه حركت ستارگان در كهكشان " تحت معادلات نسبيت عام قابل توضيح مي باشند. بدين ترتيب نيازي به هاله هاي عظيم پديده اي غير ملموس و ناشناخته به نام " ماده تاريك" كه هيچ كس نمي تواند آن را توضيح دهد نمي باشد.

درصد كوچكي از چيزي كه بعنوان ماده تاريك فرض مي شود از ستاره هاي سوخته تشكيل شده كه به سختي ديده مي شوند. پيش بيني ها در مورد اينكه چه مقدار از اين ماده وجود دارد تغيير نخواهد كرد.وي مي گويد " همچنين ، اين نظريه جديد هنوز چگونگي گرد آمدن خوشه هاي كهكشاني بزرگ را توضيح نمي دهد. با اين حال ممكن است تحقيقات بيشتر توسط نظريه پردازان ديگر اين مشكل را حل كند".  اين آناليز جديد براي مجله فيزيك نجومي ارسال شده كه مي بايد توسط ساير دانشمندان بررسي گردد.

اما در صورتيكه اين فرضيه درست باشد ، چه پيش خواهد آمد؟

كوپر استاك مي گويد" در اين صورت ، اين فرضيه حدود 25 درصد از جرم كيهان را حذف خواهد كرد كه منجر به طرح نهائي كاهش وزن خواهد شد".

 



نقل از پارس اسکای
نویسنده : فرشيد كريمي


 

 

 

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 

26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40

آخرین مقالات


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

LEIBNITZ'S MONADS & JAVADI'S CPH

General Science Journal

World Science Database

Hadronic Journal

National Research Council Canada

Journal of Nuclear and Particle Physics

Scientific Journal of Pure and Applied Science

Sub quantum space and interactions from photon to fermions and bosons

آرشیو موضوعی

اختر فیزیک

اجتماعی

الکترومغناطیس

بوزونها

ترمودینامیک

ذرات زیر اتمی

زندگی نامه ها

کامپیوتر و اینترنت

فیزیک عمومی

فیزیک کلاسیک

فلسفه فیزیک

مکانیک کوانتوم

فناوری نانو

نسبیت

ریسمانها

سی پی اچ

 فیزیک از آغاز تا امروز

زندگی نامه

از آغاز کودکی به پدیده های فیزیکی و قوانین حاکم بر جهان هستی کنجکاو بودم. از همان زمان دو کمیت زمان و انرژی بیش از همه برایم مبهم بود. می خواستم بدانم ماهیت زمان چیست و ماهیت انرژی چیست؟


 

 


يکشنبه 1 دي 1392

22 December, 2013 13:27

free hit counters

Copyright © 2013 CPH Theory

Last modified 12/22/2013