براي توليد و انتشار امواج آكوستيكي ، ارتعاشهاي مختلفي وجود
دارند. ارتعاشهايي را كه سبب توليد و انتقال موجهاي صوتي ميشوند،
بر حسب حدود فركانسشان طبقه بندي ميكنند. ارتعاشهاي صوتي كه
در ايجاد صدا موثرند، و با گوش شنيده ميشوند، داراي فركانسي
بين 20 تا 20000 هرتز است.
انرژي آكوستيكي كه همراه گفتار است از ماهيچههاي سينه نشات ميگيرد.
اين ماهيچهها هنگام انقباض هوا را از ششها به سوي اجزاي
مختلفي كه ساز و كار صوتي ا تشكيل ميدهند، روانه ميسازد. اين
جريان دائم هوا را ميتوان حامل انرژي دانست كه بايد از حيث
سرعت و فشار براي توليد صوت دگر آهنگيده شود. اين تغيير لازم
به يكي از دو طريق اساسي كه به توليد صوتهاي با صدا و بيصدا
منجر ميشود، انجام ميگيرد.
صوت با صدا ، شامل حركات حروف مصوت گفتار معمولي و همچنين
آهنگهاي مخصوص صداهاي آوازه خواني است. عامل اصلي دگر آهنگش
صوتهاي صدادار ناي است كه تارهاي صوتي در عرض آن كشيده
شدهاند.
تارهاي صوتي تشكيل از دو نوار پرده مانند كه ديافراگمي شكاف
دار را درست ميكنند، تشكيل يافته است، و به واسطه باز و بسته
شدن اين شكاف در اثر ارتعاش جريان هوا دگر آهنگيده ميشوند.
طول سوراخ وسط ديافراگم كه هنگام عمل به شكاف تبديل ميگردد،
در مردان 2.5 سانتيمتر و در زنان 1.5 سانتيمتر است و كششي كه
تارهاي صوتي با آن كشيده ميشوند، فركانس اصلي دگر آهنكش را
معين ميكنند.
عمل تارهاي صوتي اين است كه تغييرات سرعت و فشار جريان دگر
آهنگيده را به شكل منحني دندانه ارهاي در ميآورد. وقتي منحني
دندانه ارهاي را به كمك سري فوريه (Fourier) تجزيه
كنيم ديده ميشود كه تعداد زيادي هارمونيكهايي كه از حيث
فركانس با هم ارتباط دارند، در آن منحني قرار گرفتهاند.
حفرههاي متعددي كه در حكم تشديد كننده هستند و همچنين
سوراخهاي بيني و حفرههاي گلو و دهان بر روي هم يك شبكه
آكوستيكي را تشكيل ميدهند كه موجهاي فشار را دوباره دگر
آهنگيده ميكنند. بسياري از اين پارامترها را ميتوانيم به ميل
خود كنترل كنيم، يعني با تغيير دادن وضعيت زبان يا تغيير شكل
لبها ميتوان تعداد زيادي صوت با صدا توليد كرد.
همچنين ساز و كار صوتي ميتواند صدا را بدون استفاده از تارهاي
صوتي توليد كند. اينگونه صوتها را صوتهاي تنفسي مينامند. مثلا
اگر هوا را بطور دائم با فشار توام با تنفس از ششها خارج
ميسازيم، صدايي مانند هيس توليد ميشود كه شبيه به صداي فرار
بخار است. ظاهرا اين صدا به واسطه اغتشاشي است كه در جريان هوا
هنگام عبور از مسير نامنظم دستگاه صوتي پيدا مي شود.
اينگونه صوتها شامل صامتهاي بي صداي مالشي (frictive) مانند f
و s و
همچنين صامتهاي بي صداي ايستي (stop) مانند p
و t و k هستند.
در اينجا ارتعاش اساسي اينگونه توليد ميشود كه لبها ، دندانها
و زبان ، جريان هوا را دگر آهنگيده ميكنند. تجزيه انواع
صوتهاي بي صدا وجود نواري از فركانسهاي پياپي را بيشتر در قسمت
بالاي فركانسهاي قابل شنيدن قرار دارند، آشكار ميسازد.