حتماً تا کنون درباره DVD یا CD و
یا جراحی
چشم با لیزر و
غیره چیزهایی شنیده اید، و حتماً این بزرگترین اختراع علوم
را تا کنون به عناوین مختلف استفاده کرده اید؛ بدون آنکه از خودتان
سؤال کرده باشید که مخترع
لیزر چه کسی
بوده است. آیا میدانید که مخترع لیزر یک ایرانی بوده است؟ اولین
نوع لیزر؛ لیزر
گازی بود
(که در سیستم درمانی و صنایع بطور گسترده بکار برده می شود)، که
توسط آقای علی جوان متخصص فیزیک اختراع شد.
لیزر - یک امکان در سال 1930
در دنیای علمی و
علوم، این مثل همیشه گفته می شود که وقتی که زمان برای یک اختراع
یا یک کشف درست شده و شما آنرا انجام ندهید، کس دیگری انجام خواهد
داد. این مثل تا حد زیادی حقیقت دارد. اما همیشه اینطور نیست. بعضی
وقتها آدمها یک فکر خوب را از دست میدهند.
وقتی که نوبت
برسد به لیزر، لیزر
گازی، میتوانست در سال 1930 اختراع
شده باشد، نه پس از سی سال در سال 1960 که من آنرا اختراع کردم.
اگر شما به تاریخ علمی نگاه کرده باشید، مخصوصاً به فیزیکدانان اروپایی،
آنها به اختراع لیزر در سالهای 1937 و 1938 خیلی
نزدیک شده بودند. دانشمندان در حال مطالعه بر روی اتمها
بودند، که چگونه امواج
نوری را بیرون
بدهند (تقویت نور در گازها به وسیله گسیل
القائی پرتوافکنی)،
و آنها به اختراع لیزر خیلی نزدیک شده بودند. از نوشتجات آنها شما
میتوانید ببینید که آنها به راه درست رفته بودند، اما بعداً راه را
اشتباه رفته و از مسیر اصلی منحرف شدند. اگر من در همان سالها بودم
مطمعناً آنرا اختراع میکردم. مبالغه نمیکنم و میدانم که آنرا انجام
میدادم.
من میدانم که
این دانشمندان چرا آنرا از دست دادند؛ آنها عمیقاً درگیر با دارایی
های موضوع در تعادل گرمایی بودند. با این وجود در لیزرها، اتم ها
باید در یک حالت تعادل
غیر گرمایی باشند؛
که این قدری پیچیده می شود و از حوصله این بحث خارج است. البته
تمام آنها اکنون تمام شده است، ولی آن دانشمندان پیشروان این راه
بوده اند.
لیزر و جنگ
جهانی دوم
ما فقط میتوانیم فکر
کنیم که اگر این تکنولوژی (لیزر) در زمان جنگ جهانی دوم وجود داشت،
چگونه بکار برده می شد. امروزه لیزر در مقطع دفاعی خیلی استفاده
دارد. پس بنابراین در آنموقع، مشکل است که گفته شود چه اتفاقی ممکن
است افتاده باشد، مخصوصاً آنکه در آنموقع تکنولوژی امروزه را دارا
نبوده اند. بدون هیچگونه شبهه، اگر لیزر در 65 سال پیش اختراع شده
بود نه در 35 سال
پیش، کاربردهای آن نسبت به حالا بسیار گسترش یافته بود.
علم همیشه در گذشته
به توسعه کارها در آینده کمک کرده است. وقتی که نیوتون قانون
جاذبه را کشف
کرد، این را گفت که "او بر شانه های غولها ایستاده و دورترها را
دیده بود". همیشه یک پایه ای برای دانش ما وجود داشته است که توسط
گذشتگان بوجود آمده است.
لیزر نتیجه
شناخت ما از طبیعت اتم ها است؛ مخصوصاً طبیعت موجی اتمها. اتم ها
فیزیک امواج هستند، و طبیعت ذره ای
آنها خاصیت فیزیک
امواج خودشان
است. ما طبیعت اتم ها را کشف کرده ایم و آنها چیزی اند که بوسیله
ساتع شدن نور بیرون میدهند. در سال 1920 ساختار اتمها تا کوچکترین
جزء، شناخته شده بود. کتابهایی در این رابطه نوشته شده بود. در
آنزمان بزرگانی مانند Bohr،
Schrodinger، و انشتین و
دیگران بودند که این اکتشافات را دنبال و پیگیری میکردند.
مشکل است که شما با
دقت بخواهید بگویید که در چه موقع یک نظر خلاق ظهور کرده است. من
تصور میکنم که نقطه آغازی در ابتدای این خط بوده است، اما چه کسی
میداند. شما در لحظه ای همه چیز را درباره اختراعتان می شناسید؛ با
وجود اینکه شما از انجام آن آگاه و باخبر نیستید و نمیدانید که در
حال انجام آن هستید. و سپس بطور ناگهانی همه چیز درست از آب درآید
و شما آن کشف را درست انجام داده باشید.
موقعی که من
نظریه ام را در رابطه با لیزر
گازی دادم،
بعضی از قسمتهای آنرا، اگر تما آن را نه، بر اساس گرفتاری من در
کارهایی بود که مشغول انجام آن بودم. اما من میدانستم که بالاخره
این لیزه گازی را میتوانم اختراع کنم در غیر اینصورت اصلاً دنبال
آن کار را نمیگرفتم.
کسانی که از همان
ابتدا نظر من را میدانستند، خیلی به آن بدبین بودند. حتی آنهایی که
در تیم من بودند و با من کار میکرند، در این رابطه شک داشتند. من
این شک را در بسیاری از آنها دیده ام. حتی فیزیکدانان خوب هم بعضی
از وقتها در عقاید خودشان نامطمئن هستند، و آنها با تردید منزلزل
می شوند.
یادم می آید موقعی
که با یکی از شاگردانم بر روی این لیزر گازی در حال کار کردن
بودیم، و آن وقتی که برای آزمایش نهایی آماده شده بود، من بشوخی رو
به آن کرده و گفتم "هی، اگر من سویچ را بزنم و هیچ اتفاقی بوجود
نیاید، چه!"، ناگهان صورت آن سفید شده و آثار ترس در آن هویدا
گردید. من شروع به خنده کردم، و گفتم "نه، نه. حتماً کار میکند".
من این را بخاطر اطمینان او بیان کردم. سپس کلید را زدیم و همه چیز
بخوبی انجام گرفت. اما این اغلب برای کسانی که در حال کشف و اختراع
چیزی هستند اتفاق می افتد. آنها نامطمئن و مضطربند، حتی وقتی که
هیچ چیزی برای ترسیدن و اضطراب وجود ندارد.
البته بعضی وقتها
آزمایشات بزرگی هستند که ما درباره آنها صحبت میکردیم، و بعضی
وقتها جای تردید وجود داشته است، بخاطر آنکه پایه علمی دانسته
نیست. به عنوان یک دانشمند شما مجبور هستید که نظرات خود را آزمایش
کنید و آنها را انجام دهید، حتی اگر شما دقیقاً ندانید که نتیجه چه
خواهد بود. اما شما بهتر است که مطماً شوید که جواب بدست آمده
حتماً شما را به راهی که دنبال میکنید نزدیک کند.
اما تنها چیزی که
برای من مهم بود این بود که این لیزر گازی حتماً کار بکند. قبل از
شروع هر گونه اقدامی و بکار گیری تیمی که بتواند در این اقدام من
را یاری دهد، باید حتماً مطمعاً میشدم که پروژه کار می کند.
در آن موقع، من تازه
به گروهی که در حال تحقیق در لابراتوار تلفن بل در هیل موری
نیوجرسی بودند ملحق شدم؛ و در آنجا آنها را متقاعد کردم که دستهای
من را در راه این کار باز گذارند که من بتوانم هر گونه آزمایشی که
لازم است در رابطه با این لیزر گازی انجام دهم.
درست در همان
زمان دو محقق دیگر آقایان چارلز
اچ. تاونس و آرتور
ال. شاولو راهی
دیگر را برای دست یابی به لیزر پیشنهاد کردند. در واقع نظریه آنها
مبنی بر این اساس بود که، ما اکنون آنرا بعنوان «پمپ
کردن لیزرهای نوری) می شناسیم، نور لیزرها
را با توسط مکش با یک منبع نور زیاد استخراج کرد.
نظریه من
تماماً با آنها متفاوت بود. من در این راه از جریانات برقی استفاده
کردم (نه یک منبع نور زیاد)، که انرژی الکتریکی را تبدیل می کند به
نور لیزری، که همگان حالا آنرا به نام "لیزر
گازی" می شناسند. این دو اختراع "پمپ
کردن لیزرهای
نوری" و "لیزر گازی" بطور کلی با همدیگر تفاوت زیادی دارند
و برای مقاصد تماماً متفاوت بکار گرفته می شوند.
نمایی از لیزر گازی دکتر علی جوان.
مجله Smithsonian آوریل
1971
نقل از رشد
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40
آخرین
مقالات |