بدون شک آمريکا پيشتاز تحقيقات نانو در جهان است. اين کشور در سال
2003 بيش از 770 ميليون دلار به برنامه پيشگامي ملي نانوتکنولوژي
اختصاص داد و براي سال 2004 نيز در نظر دارد اين بودجه را تا %5/9
افزايش دهد. کنگره اين کشور لايحهاي را تصويب نمود که 36/2
ميليارد دلار به برنامههاي نانوتکنولوژي در سه سال آينده اختصاص
ميدهد.
اروپا براي رسيدن به اين سطح، مسيري طولاني در پيش دارد ولي با
تشخيص اينکه چه خطري در کمين است, در حال برداشتن گامهايي در سطح
ملي و بينالمللي است تا اطمينان يابد که آمريکا نميتواند سهم
اروپا را از بخش نوظهور صنعت نانو تصاحب کند.
اميدهاي زيادي براي پيشگامي تحقيقاتي 5 سالة
کميسيون اروپا، يعني ششمين برنامه تحقيق و توسعه اروپا (PF6) وجود
دارد. تشخيص اينکه اروپا ممکن است صحنة بازي را از دست بدهد سبب
شده که با اختصاص حدود 1485 ميليون دلار، امکان ارتقاء
نانوتکنولوژي از وضعيت فعال کليدي در برنامة قبلي (FP5) به وضعيت
اولويت اول موضوعي در FP6 فراهم شود[6].
همچنين نانوتکنولوژي ميتواند از ساير بودجههاي FP6 در
زمينههايي مثل (ژنوميک و بيوتکنولوژي براي سلامت) (انرژي، محيط
زيست و توسعة پايدار) و (فناوري اطلاعات) نيز استفاده نمايد.
کمسيون اروپا از FP6 براي تشويق همکاريهاي بزرگ بين مراکز
تحقيقاتي، دانشگاهها، مناطق، کشورها و همچنين همکاريهاي بين
دانشگاه و صنعت استفاده مينمايد.کمسيون اروپا به منظور
يکپارچهسازي بيشتر تحقيقات, با تمرکز بيشتر روي اولويتهاي ذکر شده
از کارهايي که در سطح اروپا انجام ميگيرد حمايت مينمايد. براي
مثال از شبکههايي که سعي مينمايند تا همکاريهاي بينالمللي و چند
مرکزي را بهبود بخشند حمايت مينمايد. يک بررسي جديد، بيش از 80
شبکه ملي و بينالمللي در زمينة نانوتکنولوژي را در اروپا مشخص
نموده است. از جولاي 2002 شبکهاي متعلق به جامعة اروپا با عنوان
نانوفروم به عنوان نقطه کانوني(Focal Point) براي اين شبکهها عمل
کرده و به انتشار اطلاعات و تبادل تجربيات و کارها ميپردازد.
زنگ خطر براي اروپا
فيليپ باسکوين عضو کميسيون تحقيقات اروپا معتقد است براي اينکه اين
منطقه موقعيت خود را در اقتصاد جهاني آينده که مبتني بر دانش و
اطلاعات است، حفظ نمايد بايد در زمينة فناوريهاي کليدي و داراي سود
اقتصادي و اجتماعي زياد، پيشرفتي عالي داشته باشد. يکي از اين
فناوريهاي کليدي نانوتکنولوژي است. وضعيت اعضاي کميسيون اروپا نشان
ميدهد که پاية تحقيقاتي کامل و عميقي در اروپا براي پيشرفت وجود
دارد.
کشورهاي اتحاديه اروپا(EU) و منطقة تجارت آزاد اروپا EFTA %39
از ابداعات مربوط به نانوتکنولوژي را در مقايسه با %45 آمريکاي
شمالي به خود اختصاص دادهاند. از لحاظ انتشار مقالات علمي EU و
EFTA بيش از يک سوم (%34) سهم داشتند در حالي که سهم آمريکا و
کانادا کمتر از اين مقدار (%28) بود.
به عقيده بسياري از محققان علوم نانو با وجود آنکه چالش اصلي
اروپا، انتقال تحقيقات نانو از دانشگاه به عرصة تجاري است، اما اين
اتحاديه تاکنون سطح مناسب تحقيقات بنيادي خود را حفظ نموده است.
جانريان از دانشگاه آکسفورد که يک مأموريت جديد سازماندهيشده
توسط مؤسسه نانوتکنولوژي در آمريکا را هدايت ميکند، اعلام نمود:
"آمريکا قادر به سرمايهگذاري طيف وسيعي از تحقيقات طولانيمدت و
کاربردي همراه با حمايت اقتصادي و تجاري آنها از طريق بخش خصوصي
ميباشد. بسياري از شرکتهاي آن براي سرمايهگذاري بر روي زمينه
علمي و فني جديد مشتاق ميباشند و با سرمايهگذاري شخصي خود
تحقيقات بنيادي را به سوي محصولات تجاري سوق ميدهند. معمولاً
آمريکاييها سود صنعتي بيشتري از تحقيقاتشان نسبت به آنچه که ما در
اروپا انجام ميدهيم، ميبرند."
ضعف اروپا در مقايسه با آمريکا و ژاپن در ايجاد صنايع پيشرفته با
تکيه بر تحقيقات بنيادي هميشه باعث نگراني بوده است. تعداد طرحهاي
کميسيون اروپا و ميزان سرمايهگذاري آن در
زمينه تحقيقات نانو قابل تحسين است، ولي وقتي که کار به بخش خصوصي
ميرسد احساس خلائي ميشود. صنعت نميتواند به طور مناسب با
تحقيقات هماهنگ گردد. به طور کلي کميسيون اروپا بخش کوچکي از ثروت
خود را (%9/1 از درآمد ناخالص ملي در سال 2000) در مقايسه با رقباي
اصلي خود يعني آمريکا (%8/2) و ژاپن (%3) به تحقيقات اختصاص
ميدهد.
باسکوين با اعلام اينکه خلاء سرمايهگذاري، زنگ خطري براي اروپا
است، خواستار افزايش و صرف %3 از درآمد ناخالص ملي بر روي تحقيق و
توسعه تا سال 2010 گرديد. او اضافه نمود: "کشورها بايد بررسي کنند
که چگونه ميتوان از بودجههاي تحقيقاتي براي برانگيختن و تشويق
سرمايهگذاري خصوصي به بهترين وجه استفاده نمود. اين کار ممکن است
براي کشورهايي که نسبت به فناوريهاي جديد بدبين هستند و نيز براي
فضاي اقتصادي علاقمند به بازگشت سريع سرمايه، آسان نباشد."
او
همچنين به اتلاف و هدر رفتن زياد بودجهها و هزينههاي تحقيقاتي تا
سقف %20 از طريق تکرار کارها در اروپا اشاره نمود.
نقاط اميد
با
وجود موارد فوق نقاط اميدي وجود دارد. مدل تحقيقاتي آلمان و روشي
که اين کشور از نانوتکنولوژي استفاده ميکند مورد تحسين ميباشد.
سرمايهگذاري به طور مؤثر بين شبکهاي از مؤسسات تحقيقاتي اين کشور
مثل فرانهوفر، ماکسپلانک و لايبنيتز و دانشگاهها توزيع شده است.
اين مؤسسات رابطة خوب و مؤثري بين تحقيقات بنيادي و صنعت ايجاد
نموده و به انتقال دانش به فناوري تجاري کمک مينمايند. اين يکي از
دلايل اين موضوع است که چرا محصولات حاصل از نانوتکنولوژي در آلمان
بازگشت سرمايه و سوددهي در حال رشدي دارند. دليل ديگر 6 شبکة
رقابتي نانوتکنولوژي مانند NanoMat است که همکاري بين مؤسسات،
دانشگاهها و شرکتها را ايجاد مينمايد.
دليل سوم حمايت دولتي قوي با بودجة 128 ميليون
دلاري در سال 2003 از طريق مهمترين سازمان تأمينکنندة سرمايه
تحقيقات اين کشور DFG 7] است.
بعضي مناطق نيز به علت اتحاد دو آلمان سرمايههاي بادآوردهاي کسب
نمودهاند. در بن, اين سرمايه براي ايجاد بنيادي به منظور تحقيقات
بين رشتهاي در مرکز تحقيقات و مطالعات پيشرفتة اروپا (Caesar)
تخصيص يافت که در آنجا يک سوم از کارهاي تحقيقاتي به علم نانو
اختصاص دارد. تسهيلات جديدي در فضاي 11000 متر مربع براي اسکان 350
دانشمند اين مرکز نيز افتتاح گرديد.
ريان با قبول اينکه آلمان تلاشهاي زيادي در زمينه علوم نانو انجام
دادهاست به فاکتور ديگري در پشت اين موفقيت اشاره ميکند و آن
پيوسته بودن سرمايهگذاريها و رشد سال به سال آن است. اين حالت تا
حدودي مشابه موقعيت آمريکا است، که تعهدات سرمايهگذاري براي تحقيق
در زمينة رفتار نانومواد به دهة 1970 برميگردد. در آن زمان سرمايهگذاري
زيادي بر روي تحقيقات ميکروسيستمها انجام گرديد.
انگليس تا حدودي در حال جبران عقبافتادگي خود ميباشد. در سالهاي
اخير اين کشور در زمينة سرمايهگذاري بر روي نانوتکنولوژي در اروپا
پيشتاز شده است. سال گذشته وزارت صنايع و بازرگاني انگليس (DTI) به
تنهايي 48 ميليون دلار به تحقيقات نانو اختصاص داد که در رأس
سرمايهگذاريهاي موسسات تحقيقاتي در زمينههاي خاص قرار دارد. به
دليل آنکه تحقيقات نانو در مسير توسعة فناوري آينده قرار دارد،
افزايش بودجه بيشتري انتظار ميرود. اخيراً اقدامات مهمي شامل دو
همکاري تحقيقاتي بينرشتهاي (IRC) در زمينة نانوتکنولوژي در
دانشگاههاي آکسفورد و کمبريج پايهگذاري شده است. طرح 16 ميليون
دلاري نانوبيوتکنولوژي IRC با سرپرستي ريان و همکاري دانشگاههاي
گلاسکو، يورک و مؤسسة ملي تحقيقات پزشکي، بر روي سيستمهاي
بيومولکولي تمرکز دارد. دومين IRC با رياست مارک ولاند، محققاني را
ازسازمانهاي مختلف درکمبريج، دانشگاه کالج لندن (UCL) و دانشگاه
بريستول گردهم خواهد آورد. آزمايشگاه علوم نانو با هزينة 5/14
ميليون دلار، بر روي خواص مکانيکي، الکتريکي و مغناطيسي در مقياس
نانو و نيز ساخت نانومتري تمرکز خواهد داشت.
ولاند
گفت: "ما در جستجوي علوم لازم و ضروري براي ايجاد زيرساخت صنعت
نانوتکنولوژي هستيم." دانشگاه کالج لندن و دانشکده سلطنتي لندن
داراي مرکز چندرشتهاي نانوتکنولوژي مربوط به خود ميباشند. مرکز
نانوتکنولوژي لندن با وسعت 4000 متر مربع که تکميل آن براي بهار
آينده برنامهريزيشده است شامل 200 متر مربع کلاس و تجهيزات مختلف
تعيين مشخصات ميباشد. اين مرکز، ساير مراکز منطقهاي تخصصي در
نيوکاسل، بيرمينگام و اخيراً منچستر را تکميل خواهد کرد. همچنين
محققان اميدوارند که وزارت صنايع و بازرگاني، تلاشهاي انگليس در
زمينة علوم نانو را تقويت نموده و به تحقيقات متمرکز و هماهنگ کمک
نمايد.
ريان معتقد است براي بيداري انگليس دير نيست. او از شک و ترديد
نسبت به نانوتکنولوژي در اشخاص صنعتي و سرمايهگذاران آگاه است. وي
اظهار داشت:"نانوتکنولوژي بسياري از بخشهاي اقتصادي بازار را تحت
تأثير قرار خواهد داد و بدون شک فرصتهاي سرمايهگذاري زيادي وجود
دارد که سرمايهداران و سردمداران تجاري بايد از آن آگاه باشند.
همچنين لازم است صاحبان تجارت و مديران صنايع، خطري که تجارت آنها
را در صورت سرمايهگذاري نکردن در زمينة نانوتکنولوژي تهديد ميکند،
احساس نمايند. اگر آنها بر روي اين فناوري جديد سرمايهگذاري نکنند
عرصه را به آمريکا، ژاپن و آلمان واگذار خواهند کرد."
ريان اصرار و پافشاري سرمايهگذاران به بازگشت مثبت و سريع سرمايه
در عرض 3 تا 5 سال را احساس ميکند و اشاره مينمايد که يک دهه طول
خواهد کشيد تا مزايا و سودهاي فناوريهاي جديد را ببينيم.
ايرلند همساية نزديک انگليس نيز تمايل به ايجاد اقتصادي مبتني بر
دانش دارد. در سالهاي اخير اين کشور سرمايهگذاري خود را در زمينه
نانوتکنولوژي افزايش داده است. گارث ردموند مدير نانوتکنولوژي NMRC
در دانشگاه کورک گفت: "سرمايهگذاري و حمايت مالي در دو سال اخير
براي افزايش موضوعات تحقيقي در زمينة نانوتکنولوژي کشور
افزايشيافته و اين فعاليتها ضمن عميق نمودن فعاليتهاي
نانوالکترونيک به طور اساسي به ساير حوزهها مثل فصل مشترک بين
نانوتکنولوژي و فوتونيک گسترش يافته است. تحقيقات نانوتکنولوژي
NMRC بخشي از پيشگامي علوم و فناوري نانو است که توسط دولت ايرلند
در سال 1999 آغاز گرديد. تحت اين پيشگامي، NMRC به عنوان جايگاهي
براي ارائة تسهيلات ملي ساخت نانومتري در نظر گرفته شد. اين مجموعة
پيشرفته به روي کاربران دانشگاهي و صنعتي به منظور ساخت
نانوساختارها باز ميباشد. ساير مراکز تحقيقاتي نانوتکنولوژي در
ايرلند عبارتند از: کالج ترينيتي دوبلين، مؤسسة فناوري دوبلين،
دانشگاه دوبلين و دانشگاه ليمريک، Media Lab Europe و همچنين يک
مرکز مهم جديد که به زودي ساخته ميشود.
بالاترين رده
در
هرکدام از عرصههاي تحقيقاتي علوم نانو در اروپا، کشور سوئيس با
جمعيت حدود 7 ميليون نفر در سطح بالاتري قرار ميگيرد.
مارک موکلي مدير Temas (يک شرکت تحقيقاتي مستقل در زمينه فناوري
پيشرفته) گفت: "بعد از اتمام برنامة تحقيقاتي 4 ساله فدرال (Top
Nano21) که امسال به پايان ميرسد، به دنبال آن برنامه ميکرو- نانو
براي ادامه کارهاي تحقيقاتي انجام خواهد گرفت." بر طبق آخرين
گزارشها، سالانه در اين برنامه بيش از 200 پروژة تحقيقاتي در
زمنية نانو مواد حمايت شده است که اين پروژهها شامل توليد انبوه
نانولولههاي کربني, صفحههاي نانوذرهاي قابل تنظيم و جذبکنندة
نور ماوراء بنفش ميباشند. سوئيس تلاشهاي خود را در اين برنامه بر
روي ورود نانوتکنولوژي به فرآيندهاي صنعتي موجود متمرکز نموده است.
در
اين برنامه، تقويت صنايع موجود به اندازة سرمايهگذاري در صنايع
جديد مورد توجه قرار گرفته و همکاريهاي بين دانشگاهها، مؤسسات
تحقيقاتي و صنايع تشويق شده است. نتايج اين روش اکنون در بخشهاي
اقتصادي گوناگون مثل عطرها، حسگرهاي زيستي، انواع بستهبندي و
روکشهاي سخت براي ابزارهاي برش مشاهده ميشوند. سوئيس به طور
محسوس متکي بر تخصص خود در زمينة ابزارآلات، تحقيقات قوي بر روي
ميکروسکوپهاي الکتروني و دستکاري مولکولي بر روي سطوح (در IBM
زوريخ)، ابزارها و حسگرها (در مؤسسة پل شرر) نانوالکترونيک (در ETH
زوريخ) و خودساماني مواد (در EPF لوسان) ميباشد. اين کار با
پروژههايي بر روي مواد جديد، بيومواد، ابزارهاي اپتيکي، نانوماشين
ذخيرة انرژي، ذخيرة دادهها و کاربردهاي محيطي برابر گرديده است.
کشور کوچک ديگري که دراين زمينه فعاليت زيادي دارد بلژيک ميباشد.
بودوين جامب از ايالت والونيا گفت: "اين منطقه با جمعيت 5/3 ميليون
نفر، 15 ميليون دلار به برنامههاي نانو اختصاص دادهاست. اين
بودجه بين هفت پروژة تحقيقاتي اصلي تقسيم ميشود. شش دانشگاه،
مراکز و مؤسسات تحقيقاتي گوناگون در مرحلة اول در فاز تحقيقات
بنيادي مشارکت خواهند داشت. در مرحلة دوم که دو يا سه ساله است،
شرکاي صنعتي براي حرکت به سمت تجاري سازي فناوريهاي
توسعهدادهشده در طول مرحلة اول وارد عمل ميشوند. در ضمن شبکه
يکپارچهسازي نانوتکنولوژي والونيا (WiNN) در حال برپايي همايشي
براي شيميدانها، فيزيکدانها، زيستشناسها و متخصصان فناوري
دانشگاههاي اين منطقه است تا ايدهها و راهنماييهاي تخصصي خود
را براي شرکاي خارجي مثل شرکتهاي کوچک يا متوسط و شرکتهاي بزرگتر
ارائه دهند.
منطقة فلاندرز بلژيک نيز از تحقيقات مربوط به علوم نانو در مراکزي
مانند IMEC حمايت مينمايد. شبکهسازي در بين چندين مرکز پيشرفته
چندگانه شامل دانشگاههاي بروسل، ليگه، مونس_هاينات و نمور و نيز
مرکز بزرگ نانوتکنولوژي CERMIN در دانشگاه لوويان تشويق شده است."
جامب همچنين اضافه نمود: "ما در بلژيک داراي فرهنگ اتحاد و همکاري
مناطق، مردم و کشورهاي کميسيون اروپا هستيم. ما بهتر از بقية
کشورها اهداف FP6 را در زمينه درخواست از افراد مراکز مختلف،
کشورها و رشتههاي مختلف براي کار با همديگر، دنبال نمودهايم. ما
چهار سال پيش با تشويق دانشگاهها براي همکاري، شروع به کار نموديم.
اين کار بسيار مشکل بود ولي اکنون ما ميتوانيم متکي به اين پيشرفت
باشيم. ما در پايان برنامه FP6 بايد موقعيت بهتري در اروپا داشته
باشيم."
شروعکنندههاي
جديد
فرانسه از يک برنامة تحقيقاتي 57 ميليون دلاري که اکثر آن به
نانوتکنولوژي اختصاص خواهد يافت خبر داده است. کلوديههايگرز، وزير
تحقيقات و فناوريهاي جديد خواستار تجهيز و همکاري آزمايشگاههاي
فرانسه براي تقويت موقعيت اين کشور در عرصة تحقيقات اروپا (ERA)
شد.
حداقل 14 ميليون دلار از بودجه اين برنامه تحقيقاتي به يک برنامة
جديد که کاملاً مربوط به علوم نانو است اختصاص خواهد يافت.
9
ميليون دلار ديگر براي ايجاد يک شبکة ميکرو - نانوتکنولوژي اختصاص
خواهد يافت. همچنين مقداري از اين بودجه براي آموزش، ايجاد
شبکههاي عالي و پروژههاي يکپارچهسازي صرف خواهد شد. 34 ميليون
دلار باقيمانده نيز براي تقويت موقعيت فرانسه در زمينة
ميکروالکترونيک هزينه ميگردد.
اين کشور رکورد خوبي در انتقال فناوري از تحقيقات به زمينههاي
تجاري دارد. بخش صنعت و مرکز ملي تحقيقات علمي (CNRS) به طور مشترک
تحقيقات مرتبط با علوم نانو را در بسياري از آزمايشگاههاي سراسر
اين کشور حمايت ميکنند. همچنين کارهاي مرتبطي در شرکتهاي بزرگي
مثل Airliquide و
Aventis انجام ميگيرد.
مرکز اختراعات ميکرو و نانوتکنولوژي ميناتک، به عنوان مهمترين مرکز
تحقيقاتي فرانسه سال گذشته در گرنوبل آغاز به کار نمود. اين مرکز
با 193 ميليون دلار بودجه به منظور اينکه در زمينه نانو در اروپا
پيشرو گردد قصد دارد تحقيقات، توسعة اقتصادي و آموزش را يکجا
جمعکند. اين مرکز به شرکتهاي تازهتأسيس به منظور همکاري در
برنامههاي نيمه صنعتي شرکتهاي متوسط و نيز شرکت در برنامههاي
تحقيق و توسعه شرکتهاي بزرگ کمک خواهد نمود. بنابراين در اين
سازمان منابعي براي اطلاعات تکنيکي و اقتصادي، حمايت از کارهاي
انکوباتوري و ادارهاي براي شبکههاي ملي و اروپايي در زمينة ميکرو
و نانوتکنولوژي وجود خواهد داشت.
به نظر ميرسد که هلند نيز موقعيت خود را در زمينة
نانوتکنولوژي مورد ارزيابي مجدد قرار ميدهد. سازمان تحقيقات علمي
هلند (NWO) علوم نانو را به عنوان يکي از 10 زمينة تحقيقاتي
راهبردي خود درآورده است و اين کار را با سرمايهگذاري در سطح
متناسب دنبال ميکند. طبق اظهارات ميجکه زافاريس از مؤسسهFOM [8]،
مؤسسهاي که تحقيقات فيزيک پايه را در هلند هماهنگ و تأمين بودجه
مينمايد، %10 از بودجة کنوني اين مؤسسه به نانوتکنولوژي اختصاص
يافته است. اين مقدار در سال گذشته 7 ميليون دلار بود ولي او
انتظار دارد که سهم بودجة اختصاصيافته براي نانوتکنولوژي در
سالهاي آينده افزايش يابد. اين کشور در حال حاضر کنسرسيوم ملي
تحقيقات نانوتکنولوژي, NanoNed و اولين برنامة اصلي آن يعني
NanoImpuls را در دست انجام دارد.
تلاشهاي
ايتاليا نيز حول پيشگامي ملي سرمايهگذاري براي علوم و فناوري نانو
(NEST-INFM) متمرکز
شده است. اين کشور قصد دارد گروههاي بينرشتهاي مختلف را براي
کشف پديدههاي نانو و استفاده از دانش جديد در کاربردهايي مثل
الکترونيک، بيوتکنولوژي و فوتونيک گرد هم آورد.
يک
مرکز جديد در پيزا با دانشگاه اين شهر و Scuola Normale Superiore
کار خواهد نمود. اهداف ويژه براي 5 سال اول عبارتنداز:
اَبَررساناها و نيمههاديهاي نانومقياس و سيستمهاي فرومغناطيس با
هزينة مشترک از سوي صنعت و دولت.
برنامه پيشگامي شبکه نانو در اسپانيا قصد دارد تا حرکت علوم نانو
را در اين کشور جنوبي اروپا تسريع نمايد. هدف وزارت علوم اين کشور،
هماهنگي بهتر تلاشها و کارهاي تحقيقاتي در سراسر کشور براي پيشرفت
و بهبود جايگاه اسپانيا در عرصة تحقيقات اروپا (ERA) است. اين شبکه
که در حال حاضر 100 مشترک دارد، برنامهريزي و هماهنگي، تعيين
اهداف، تبادل و انتشار اطلاعات دربارة برنامههاي نانوتکنولوژي
اروپا و آمريکا، افزايش همکاري بين دانشگاهها، مؤسسات تحقيقاتي و
شرکتهاي دولتي و همچنين حمايت از انتقال فناوري را تسهيل خواهد
نمود.
پرتغال نيز قدمهاي مشابهي براي ايجاد برنامه نانوتکنولوژي خود
برداشته است.
آينده انتخابي
آيا اروپا در زمينه علوم و فناوري نانو به سطح آمريکا خواهد رسيد؟
يقيناً برنامههاي جديد منطقهاي، ملي و اتحاديه اروپا براي کاستن
خلاء سرمايهگذاري آغاز گرديدهاند. عليرغم حجم زياد
سرمايهگذاري آمريکا، اين سرمايهگذاري چندان متمرکز نيست. اروپا
با انتخاب مناسبتر ميتواند در بعضي عرصههاي بحراني بهتر عمل
نمايد. تفاوتهاي ساختاري، آموزشي و سياسي اروپا با آمريکا زياد
است، نقصي که هيچکدام از برنامههاي شبکهاي نميتوانند به طور
کامل بر آن غلبه کنند. بزرگترين نقص اروپا ضعف آن در کامل نمودن
مسير تحقيقات تا بهرهبرداري تجاري است. با وجود اينکه
سرمايهگذاريهاي ريسکپذير در آمريکاي شمالي ادامه دارد ولي منابع
اروپايي بيشتر به پتانسيل علوم نانو بسنده کردهاند. اگر اروپا
بتواند فعاليت خود را در بهرهبرداري از تحقيقات و انتقال نتايج آن
به بازار تقويت نمايد، ميتواند فاصلة خود را با آمريکا در زمينة
نانوتکنولوژي کمتر نمايد. اين چالشي است که همة محققان از جمله
دانشمندان مواد در بخش شرقي اقيانوس اطلس بايد بر آن غلبه کنند