جرج
سيمون اهم در سال 1787 در آلمان متولد شد. پدرش قفل
ساز و مادرش، فاريا، دختر يك خياط بود. با اينكه پدر و
مادر جرج تحصيلات خود را به پايان نرسانده بودند. اما
پدر جرج تحت تعليمات و مطالعات شخصي خود بود تا جايي
كه قادر بود پسر خود را به عاليترين نحو با تعليمات
خود آموزش دهد.
در
1805، اهم وارد دانشگاه Er Langen شد و درجه دكتري را
دريافت كرد. او كتابهايي در زمينه هندسه نوشته و در
همان زمان به تعليم رياضيات در چندين مدرسه مشغول بود.
بعد از آنكه او به كشف الكترومغناطيس كه در سال 1820
اتفاق افتاد علاقهمند شد، در لابراتوار فيزيك مدرسه اي
شروع به كار و آزمايش كرد. در دو مقاله مهم در سال
1826 اهم، تصويري رياضي از هدايت گرما در مدارهاي
مدلسازي شده فوريه ارائه داد. اين مقاله ها، استنباط
اهم از نتايج پديدهها و آزمايشات تجربي را افزايش داد
و بخصوص در مقاله دوم، او قادر بود قوانيني كه براي
شرح و توضيح نتايج كارهاي انجام شده ديگران بر روي "پيل"
بود را مطرح كند. اجزاي ابتدايي يك سلول الكتروشيميايي:
1) الكترودها (X و Y) كه هر دو از مواد برنده الكتريكي
ساخته شده بودند: فلز، كربن، تركيبات ... 2)
الكترودهاي مرجع (A و B و C) كه در برخورد با جسم
تحليل رونده، فاسد ميشوند. 3) خود سلول يا محفظهاي
كه از مواد بدون حركت و بياثر تشكيل شده باشد: "شيشه،
... 4) الكتروليتهاي كه حاوي يون ميباشد.
با
استفاده و كمك از آزمايشات فراواني كه جرج سيمون اهم
انجام داده بود، توانست روابطي اساسي بين ولتاژ، جريان
و مقاومت بدست آورد. چيزي كه امروز به عنوان قانون اهم
شناخته ميشود. او كتابي را در مورد نظريه الكتريسته
اش در سال 1827 منتشر كرد . معادله I=V/R به عنوان "قانون
اهم شناختهمي شود. با اين شرح كه مقدار ثابتي ازجريان
كه ازسيمي عبور بكند . دقيقاً متناسب است با ولتاژ دو
سر آن سيم ، تقسيم بر مقاومت آن.
اهم
(R) ، واحد مقاومت الكتريكي ، مساوي است با جريان (I)
يك آمپري كه در يك رسانا برقرارشود به ازاء يك ولت
اختلاف پتانسيل (V) الكتريكي كه بر دو سر سيم اعمال مي
شود . اين روابط بنيادي آغازي است با شروع تحليل
مدارات الكتريكي .