شايد سوالاتي اين چنين را بتوان زمينه ساز ظهور دانشي نوين ، با عنوان هوش مصنوعي دانست.

هرچند انسان هوشمندترين موجودي است که مي شناسيم ، ولي  برخي بر اين باورند که کامپيوترهاي امروزي را نيز مي توان جزء ابزارهاي هوشمند به حساب آورد ، حال آنکه اين کامپيوترها فعلا بهترين ابزار براي پياده سازي " هوشمندي " هستند .

با اين حال هوشمندي کامپيوتر برخلاف هوشمندي انسان است ، در کامپيوتر يک واحد کاملا پيچيده مسئوليت انجام اعمال هوشمندانه را بر عهده دارد ؛ در حالي که در طبيعت ، تعداد بسيار زيادي از واحدهاي کاملا ساده ( به عنوان مثال نورون هاي شبکه عصبي ) با عملکرد همزمان خود ، رفتاري هوشمند را سبب مي شوند .

بنا بر اين تفاوت هوش مصنوعي و هوشمندي طبيعي ، ميان پيچيدگي فوق العاده و سادگي فوق العاده است .

به زباني ساده ، زندگي مجازي  ، طراحي محيط هاي هوشمند با استفاده از قواعد و قوانيني فوق العاده ساده است .

به بيان ديگر با وجود رابطه تنگاتنگ بين هوش مصنوعي و محيط هاي مجازي ، رفتار موجودات مجازي در اين محيط ها ، بر خلاف هوش مصنوعي ، بسيار ساده مي باشد . ولي عملکرد همزمان تمام اجزا ، محيطي هوشمند به وجود مي آورد.

اگرچه مدت زمان زيادي از معرفي اولين محيط هاي مجازي نمي گذرد، ( حدود 25 سال ) اما هر روز که مي گذرد، شاهد افزايش کاربردهاي خارق العاده ي آن ، حتي در زندگي روزمره بشر نيز هستيم .

در ابتدا طراحي محيط هاي مجازي ، بيشتر به منظور شبيه سازي مسائل رياضي ، از جمله رسم فراکتالها ، تحليل رفتارهاي کاتوره اي و  . . .  انجام مي شد ، اما هم اکنون متخصصين اين فن پا را فراتر گذاشته و حتي اقدام به طراحي موجوداتي کرده اند که وارد زندگي طبيعي انسان نيز مي شوند ! در اين برنامه ها با نمونه هايي از اين موجودات آشنا خواهيد شد .

"  گربه ي خانگي مجازي " موجودي است مشابه گربه ي واقعي ؛  هر روز از شما غذا   مي خواهد ، ميوميو ! مي کند ، بعضي وقت ها جيغ و داد مي کند ، بي حوصله مي شود ، مي خوابد و خلاصه به نحوي طراحي شده است که احساسي را که انسان از داشتن يک گربه ي واقعي دارد ، به شکل مجازي ايجاد کند .

شايد تصور داشتن يک گربه ي مجازي و يا حتي در مرحله اي بالاتر ، يک دوست مجازي ، در ابتدا کمي خنده دار باشد ، ولي بايد گفت ورود اينگونه موجودات به زندگي انسان ، نه تنها دور از انتظار نيست ، بلکه اکنون شاهد آن هستيم که انسان ها تمايل زيادي به برقراري رابطه با چنين موجوداتي دارند . مطمئنا براي شما نيز ، صحبت کردن با يک موجود مجازي تجربه ي جالبي خواهد بود .

انسان هميشه نيازمند دوستاني است که با آنها در باره ي مسائل مختلف زندگي روزمره صحبت کند ، با آنها درد دل کند ، هم فکري کند و خلاصه آنکه بسياري از نيازهاي روحي خود را به اين طريق برطرف کند .

شايد در آينده اي قريب دوستان مجازي شما که روي گوشي موبايلتان نصب شده است ، بخشي از اين نيازهاي شما را برطرف خواهند کرد .

البته بايد گفت هم اکنون نيز نمونه هايي از اينگونه محصولات مورد استفاده قرار مي گيرد که در اين برنامه ها با چند مورد از آنها آشنا خواهيد شد .

 ( از جمله :  my virtual g-friend !!  )  

حدود دو هزار سال پيش ارسطو منطقي بنيان گذاشت كه با نگرشي ذهني و مطلق، به همه چیز  نگاه می کند و هر قاعده ای را  قطعي و غيرقابل تغيير مي داند. 

در قرون وسطي در اروپا كه حدود هزار سال به طول انجاميد منطق ارسطويي بصورت يك پدیده مقدس به کار بسته می  شد و به وسيلة كليسا نيز مورد تاكيد قرار مي گرفت.

با تاملي اندك در علوم خاص مختلف متوجه نظم و دقت فراوان موجود در آنها مي شويم. در رياضيات همة روابط، قضيه ها ، و خلاصه همة حرفها و حديث ها كاملا دقيق بيان مي شوند و معمولا وقتي مي خواهيم از محاسباتی اين چنين در زندگي روزمره استفاده كنيم ، به نوعي، فاصلة زيادي بين اين منطق و منطق زندگي مي بينيم.

زماني كه مي خواهيد براي مدت زمان مشخص برنامة درسي و يا حتي مالي مشخص كنيد، معمولا بعد از گذشت مدتي، مجبور مي شويد برنامة قبلي را كنار گذاشته و چارة ديگري بيانديشيد.

مطمئنا دردوران مدرسه برايتان اتفاق افتاده است كه چند روز قبل از امتحان برنامه ريزي مي كنيد كه مثلا ":  اگه ساعتي يك صفحه بخونم همه چي حله ! "

و در نهايت ،  اتفاقي كه مي افتد اين است كه ،  شب امتحان متوجه مي شويد كه هنوز چيزي نخوانده ايد.

حال فرض كنيد مي خواهيم دستگاهي طراحي كنيم كه ميزان آب سرد و گرم را بر اساس دماي دلخواه ما تنظيم كند . طرز كار اين دستگاه بدين شكل است ، كه اطلاعات اوليه كه به صورت تجربي تهيه شده اند، به دستگاه داده مي شود

 يعني ميزان باز شدن هر يك از دو شير به صورت تابعي از دماي درخواستي مشخص مي شود.

به عنوان مثال ” اگر دماي خواسته شده  باشد ، شير آب سرد به اندازة x  و شير آب گرم به اندازةy   باز مي شود. ”

واضح است كه ممكن است اتفاقاتي بيافتد كه توابع تجربي در عمل با نتيجة پيش بيني شده اختلاف داشته باشد . به عنوان مثال ممكن است در حالتي كه شير آب سرد به اندا زه a   و آب گرم به اندازة b  بازند ، دماي آب 25 درجه شود . اين مشكل مي تواند دلايل متعددي داشته باشد به عنوان مثال معيوب بودن يكي از دو شير يا تغييرات دماي آب سرد يا گرم مي تواند از دلايل آن باشد.

بنابراين كارايي "انسان" در تنظيم دماي آب بيش تر از اين دستگاه است . سيستم هاي كنترلر فازي با منطقي مشابه منطق انساني اين مشكلات را بر طرف مي كند.

منطق فازي در سال 1965 توسط دكتر لطفي اصغرزاده در آمريكا پايه ريزي و در سال1968در يك سمينار مطرح شد.

شايد به كارگيري اين منطق در طراحي لوازم خانگي هوشمند توسط ژاپني ها سالهاي اول به گوشتان خورده باشد.

واژة فازي (Fuzzy) به معني گنگ و مبهم مي باشد.  منطق فازي در يك جمله عقب نشيني از يك منطق بسيار دقيق به سمت منطق انساني است.

اين منطق در ابتدا براي كاربردهاي الكترونيك طراحي شده بود ولي اينك در تمام مراحل زندگي بشر اعم از آموزش و پرورش، سياست، جامعه شناسي، مديريت، علوم خاص و كامپيوتر و ... نيز مؤثر واقع شده و روز به روز بر اهميت آن افزوده مي شود.

با اينكه بيش از سي سال از ارائه اين نظريه مي گذرد، هنوز اين منطق در مراحل جواني و نوباوگي است و زمينه هاي گسترش آن در افق هاي آينده بسيار روشن و اميدوار كننده است.

در آخر كلام بايد گفت : فازي، منطق زندگي است.